حقوق معلولین

 

پاسخ به سرکار خانم لیلا مکتبی فرد برای واژه گزینی در برگردان یک کتاب از آلمانی به پارسی

گرچه پرسش ها هم در خور و خواندنی بودند اما روا دانستم به آوردن پاسخ بسنده کنم. چون موضوع روشن است.

 

درود. همه صداها را شنیدم واضح بود. تندرست باشی و پایا و مانا در پهنه ی فرهنگ .

 خودم با واژه مشکلی ندارم و تقریبا برایم اصلا مهم نیست اما جامعه شناسی و روانشناسی معلولین در ایران دست کم می گوید هرجا که پای نفع مادی درمیان باشد به معلول اگر کور و کر یا هر چیز دیگری گفته شود ناراحت نمی شود اما اگر چیزی گیرش نیاید  فریاد بر می آورد که وااسلاما. در ترجمه ی کتاب گفتند کور و لنگ. با توجه به توضیحاتی که در آلمانی دادی نابینا ترجمه کنی بهتر است اما آن گاه لنگ را چه خواهی کرد نمی دانم. اصلا همین ها را می توانی در مقدمه بیاوری. هم برداشت خودت را راجع به برخورد مرغ با ندیدن ، هم فرهنگ آلمان را  بازتاب یافته در واژه ها، هم فرهنگ ایران را حتی توضیحات مرا. مثلا اینکه آلمانی ها کور و نابینا ندارند اما ما داریم. وارد زبان شناسی و فلسفه زبان نشویم که آیا واژه نشانه است یا حقیقت هم دارد و خیلی چیزهای دیگر . امید که گفته هایم بیشتر سردرگمت نکرده باشد. سپاس

 

حقوق معلولین

فایل شنیداری 

 

گفتگو با فراتیتر به مناسبت روز عصای سفید

صابری: یک معلول حق دارد مثل همه افراد جامعه زندگی کند/مسائل معلولان باید فرا بخشی حل شود/ رویکرد جامعه نسبت به معلولان باید تغییر کند

 

وکیل پایه یک دادگستری گفت: پروسه حقوق معلولان تا زمانی که رویکرد تک‌تک افراد جامعه اعم از رئیس‌جمهوری، نویسنده، جامعه‌شناس، خبرنگار و... نسبت به زندگی یک معلول تغییر نکند، به خوبی پیش نخواهد رفت.

به گزارش فراتیتر، در تقویم جهانی از ۱۵ اکتبر به نام روز جهانی عصای سفید یاد می‌شود. در این روز دو پژوهشگر آمریکایی اقدام به نگارش قانون عصای سفید نمودند. بعد از آن که جیمز بیگز عکاس انگلیسی در سال ۱۹۲۱ م. در سانحه‌ای بینایی خود را از دست داد، برای در امان ماندن از تصادف در خیابان‌های اطراف محل زندگی خود، دست به ابتکار زده و از عصای سفید استفاده کرد. به این ترتیب، دو پژوهشگر آمریکایی قانون عصای سفید را نوشته و ۱۵ اکتبر به عنوان روز جهانی نابینایان یا قانون عصای سفید تعیین شد.
در سالروز نگارش قانون عصای سفید گفتگویی با علی صابری وکیل پایه یک دادگستری و دانش‌آموخته حقوق دانشگاه تهران داشتیم که خود یکی از نابینایان کشور بوده و رئیس هیئت‌مدیره شبکه تشکل‌های نابینایان و کم‌بینایان کشور (چاوش) است.


فراتیتر: ارزیابی شما از نحوه قانون‌گذاری در مورد مسائل نابینایان چیست؟
صابری: روند حقوق معلولین همانند تمامی بستر‌های حقوقی، به ویژه حقوق افراد دارای اقلیت پروژه نیست و یک پروسه محسوب می‌شود. در سال‌های گذشته در برخی از بخش‌های مرتبط با امور معلولین کار‌هایی صورت گرفته که در مقایسه با دیگر افراد جامعه بسیار عجیب‌وغریب است. به طور مثال هنوز دو سال از تأسیس کنوانسیون حمایت از افراد دارای معلولیت نمی‌گذشت که دولت جمهوری اسلامی ایران خیلی زود به این کنوانسیون پیوست؛ در حالی که خیلی از کشور‌ها یا به این کنوانسیون نپیوستند و یا دیر پیوستند. با وجودی که ایران خیلی زود به این کنوانسیون پیوست، اما در امور دیگر حقوق بشر، شاهد آن هستیم که یک نوع مقاومت و گارد نسبت به این امور وجود دارد. البته باید عنوان نمود که در بیشتر وقت‌ها این کنوانسیون‌ها کاربردی نبوده است با این حال در بسیاری از آن‌ها عضو شده ایم.

فراتیتر: اجرای قوانین مربوط به نابینایان به خوبی اعمال می‌شود؟
صابری: ما در سال ۱۳۸۳ اولین قانون جامعه حمایت از حقوق معلولان را مصوب کردیم. در سال ۱۳۹۷ این قانون به طور کلی اصلاح کلی شد و در واقع قانون جدیدی در این حوزه مطرح شد که می‌توان گفت بخشی از حقوق معلولین را در بر می‌گیرد. اصولاً پروسه حقوق معلولان تا زمانی که رویکرد تک‌تک افراد جامعه اعم از رئیس‌جمهوری، نویسنده، جامعه‌شناس، خبرنگار و... نسبت به زندگی یک معلوم تغییر نکند، به خوبی پیش نخواهد رفت. باید در خصوص حل مسائل نابینایان، به شیوه‌های جدید روی آورد. استفاده از واژه‌هایی مثل کرامت، عزت و ... در مورد مسائل نابینایان دیگر کارکرد خود را از دست داده و یک معلول حق دارد همانند سایر افراد جامعه زندگی کند. برای همین نیاز است تا شرایطی برای او فراهم شود.


فراتیتر: از نظر شما جامعه به مسئولیت‌های اجتماعی خود در قبال نابینایان عمل می‌کند؟
صابری: ما نیازمند بستر‌های جدید برای حقوق معلولان هستیم. به طور مثال نرم‌افزاری تحت عنوان چشمان من باش (Be My Eyes) طراحی شده که استفاده از آن داوطلبانه است. همه افراد می‌توانند با عضویت در این نرم‌افزار که امکان کمک و راهنمایی به فرد نابینا در لحظه را دارد، به افراد نابینا در هر کجای دنیا کمک کنند. این ایده ساده راهکار خیلی خوبی برای نابینایان است. این روش داوطلبانه بوده و به روش صحیح، حقوق افراد نابینا مورد توجه قرار گرفته است. در ایران شهرداری تهران مدعی شده است که برای فرهنگ‌سازی و مسئولیت‌پذیری، رستوران‌هایی را برای نابینایان دایر می‌کند. این در حالی است که یک رستوران باید خودش این مسئولیت را بپذیرد که ممکن است برخی از مشتریان او نابینا و معلول باشند و می‌باست مکان و خدمات رستوران را مناسب‌سازی کند. افرادی که در حوزه معلولان کار می‌کنند باید نتایج و تبعات و آثار و پیامد‌های کارشان را در نظر بگیرند و با فکر خدمات ارائه دهند. همه این برنامه‌ها و ایده‌ها نیازمند بودجه نیست و با مباحث فکری کار‌ها به درستی پیش خواهد رفت.


فراتیتر: در خصوص استخدام نابینایان و اختصاص بودجه پژوهشی قوانین به درستی اجرا می‌شود؟
صابری: در مجلس نهم وزیر آموزش‌وپرورش به واسطه اظهاراتش در خصوص حضور معلولان در آموزش‌وپرورش کارت زرد گرفت. وزیر آموزش و پروش در آن زمان مدعی شده بود؛ اگر فرد معلول سر کلاس برود، دانش‌آموز افسردگی می‌گیرد. این موضوع به دیوان عدالت هم رفت و با رأی وحدت رویه اصلاح شد. به صورت کلی ما از نظر قانون مشکلی در این زمینه نداریم و بزرگ‌ترین مشکل ما اجرای قوانین است. پیرامون بودجه‌های پژوهشی تا این لحظه به نتیجه‌ای دست نیافته‌ایم و معتقدم مسائل معلولان باید فرا بخشی حل شود. ما آگاه هستیم که کشور با شرایط سخت اقتصادی مواجه است، اما دوره حرف‌های شعاری تمام شده است. باید بودجه مورد نیاز قوانین معلولان در بخش‌های مختلف سرشکن شود و نباید حرف از نبود بودجه در این حوزه زد.


فراتیتر: آیا قوانین موجود در اصل ۴۴ قانون اساسی در مورد مسائل مربوط به نابینایان توانسته به این گروه کمکی نماید؟
در واقع می‌توان گفت اصل ۴۴ قانون اساسی در مورد مسائل مربوط به نابینایان به درستی اجرا نشده است. برای مثال هنوز مراکز بهزیستی مثل مرکز رودکی به درستی واگذار نشده است. این مشکلات به واسطه ایراد در قانون خصوصی‌سازی نیست بلکه به شیوه اجرای بد آن‌ها بازمی گردد. خصوصی‌سازی اگر نتواند به مسائل نابینایان کمک کند، حداقل مانع هم نیست. از سوی دیگر باید توجه داشت بخش خصوصی در بحث مسئولیت‌های اجتماعی باید مسائل مربوط به نابینایان را در نظر بگیرند. به نظر می‌رسد اگر اصل ۴۴ قانون اساسی دربارۀ نابینایان اجرا شود، خیلی از مشکلات حل خواهد شد.

برگرفته از کانال زندگی مه آلود/ نوشته های یک نابینا


دقیقاً نمی‌دانم ما معلولین باید به چه زبانی از فیلم‌سازان بخواهیم که اگر در زمینه‌ی فرهنگ‌سازی، اهل خیر رساندن به ما نیستند، لا‌اقل شر هم نرسانند و اصلاً کاری به کار ما نداشته‌باشند و بگذارند خودمان آرام و بی‌صدا با فعالیت‌های روزمره‌مان دیگران را نسبت به توانمندی‌هایمان آگاه سازیم.
چه‌قدر باید در تلویزیون از معلولین -حالا از هر نوعی چه جسمی، چه نابینا و چه ناشنوا- استفاده‌ی ابزاری کنند که دلشان خنک شود و آرام بگیرند؟!
سریال ستایش که مثل ترمیناتور یا همان نابودگر که شاید بگویید بین ستایش و نابودگر شباهتی وجود ندارد؛ اما به نظرم مهم‌ترین تشابه این دو در این است که گویا قرار است هر سال شاهد یک سری جدید از ستایش نیز باشیم و این‌که این سریال هیچ کاری هم که نکند با قدرت بالایی مشغول نابود کردن وجهه‌ی معلولین است و از این لحاظ نیز شباهت بسیاری بین ستایش و نابودگر حد‌اقل به لحاظ اسمی، وجود دارد.
شاید بد نباشد اول از تیتراژ ستایش سه که شعرش سروده‌ی مهرزاد امیرخانی است و شهاب مظفری نیز آن را خوانده بگویم تا کم کم قضیه برایتان روشن شود.
در مورد متن تیتراژ همین اول موضعم را نسبت به آن اعلام می‌کنم؛ به عقیده‌ی من هیچ مضمون خارق‌العاده‌ای در هیچ بیتی از شعرش پیدا نمی‌شود ولی به این مسأله هم اصلاً کاری ندارم؛ چون این اولین تیتراژی نیست که متأسفانه چنین وضعیتی دارد.
در جایی از تیتراژ که انگار اوج متن نیز هست و خواننده با صدایی بسیار بلند نیز دو بار فریادش می‌زند چنین می‌شنویم:
زندگی عین دریای بی‌آب من همش راه میرم بی‌تو تو خواب
مثل یه کوریم که عصاشو داده به دست یه کرم شب‌تاب
حالا این‌که چه اصراری هست که در شعر بی‌محتوایش از کلمه‌ی توهین‌آمیز کور استفاده کند بر هیچ کس معلوم نیست جز این‌که نشان بدهد بعضی‌ها دلشان می‌خواهد در برابر فهمیدن هم مقاومت کنند و نمی‌توانند و یا نمی‌خواهند که بپذیرند این کلمه بار منفی و زننده‌ای دارد و شما که این مطلب را می‌خوانید، هیچ کس را نخواهید یافت که با شنیدن این واژه معنای مثبتی به ذهنش متبادر شود.
مگر نه این است که وقتی به عنوان مثال دو نفر که در جایی به سرعت راه می‌روند یا رانندگی می‌کنند وقتی تصادفی بینشان رخ می‌دهد اولین فحشی که بر زبانشان می‌آید مگه کوری؟ است؟
تازه اگر از این کلمه هم بگذریم کسی که شعر تیتراژ را ساخته قصدش از این مضمون‌سازی بی‌جا چه بوده که گفته:
مثل یک کوریم که عصاشو داده به دست یه کرم شب‌تاب
چه مفهوم بدیعی در لابلای کلمات این جمله وجود دارد که من هر‌چه دقت می‌کنم قدرت فهمش را در خود نمی‌بینم؟
در این باره فقط این به ذهنم می‌آید که برخی به طنز می‌گویند: اگر خواستی چیزی بگویی که بقیه فکر کنند تو بیشتر از آن‌ها می‌فهمی حرفت را طوری بزن که هیچ کس متوجه نشود چه گفته‌ای.
بهتر است بپردازم به جای دیگری از سریال که متأسفانه �هد اوو�ار هم نیست که در تلویزیون برای این‌که بخواهند تاوان اعمال بد یک نفر را به بیننده نشان دهند از فلج شدن یکی از شخصیت‌ها که نقشی منفی را در فیلم یا سریال بازی می‌کند، بهره می‌گیرند.
ما باید به چه زبانی بگوییم که هر کس معلول می‌شود -حالا نوع معلولیتش تفاوتی ندارد- هر دلیلی می‌تواند داشته‌باشد جز این‌که تقاص کار‌های زشتش در گذشته باشد؛ در این سریال حتی بی‌شرمی را به جایی رسانده‌اند که برای اثبات وجود خدا هم یک مواد‌فروش را در مقابل شخصی که فلج شده و توان سخن گفتن هم ندارد قرار می‌دهند و غلام به انیس می‌گوید: هر کی میگه خدا نیست حرف مفت می‌زنه خدا هست، خدا دقیقاً الآن بین من و تو نشسته. تو داری تقاص کاراتو پس میدی و از این حرف‌ها که اگر نعوذ بالله خدا این قدر ناتوان باشد که برای اثبات وجودش یک نفر را معلول کند و به جای این‌که آن فرد را که اعمال ناشایستی انجام داده به شکلی عقوبت دهد که فقط خودش آسیب ببیند، بلایی بر سرش آورد که بیشتر از خود او دیگران را به زحمت اندازد، نباید خدای عادلی باشد و چنین عملی قطعاً از انصاف خداوندی به دور است.
حالا این‌که چه باور اشتباه عمیق و ریشه‌داری بعد از دیدن این صحنه در سریال برای مخاطبان شکل می‌گیرد، مسأله‌ایست که اصلاً برای این شاعر و در کل دست اندرکاران این سریال و امثال چنین برنامه‌هایی، کوچک‌ترین اهمیتی ندارد.
وقتی در رسانه‌ی ملی چنین رفتاری با ما می‌شود، مشخص نیست چه‌قدر ما معلولین باید تلاش کنیم که از ذهن کسانی که درباره‌ی معلولیت آگاهی زیادی ندارند این‌که معلول شدنمان به خاطر کار‌های بد خودمان یا گذشتگانمان نیست را پاک کنیم و اصلاً آیا بتوانیم چنین کاری انجام دهیم هم خودش شاید مهم‌ترین پرسش باشد.
@theblindtexts

 

استاد ارجمند و گرامی معاون محترم حقوقی رئیس جمهور

سرکار خانم دکتر جنیدی

 

با درود و سپاس

پیرو مزاحمت های همیشگی، در مهرماه این چندین سال به ظاهر با کوشش همکارانم در شبکه تشکل های نابینایان مقرر شده چهارشنبه 24 مهر ماه 98 ساعت 15 خدمت دکتر جهانگیری برسیم. نیز قرار است با هماهنگی دکتر ربیعی سخنگوی دولت تنی چند از معاونین رئیس جمهور و وزرا در جلسه حاضر باشند که شما نیز در لیست درخواستی ما یا به عبارتی سرلیست آن هستید و بی گمان تا کنون از این جلسه آگاه شده اید. اما فراتر از روال اداری و به عنوان شاگرد همیشگی دانشکده حقوق و اساتیدی چون شما با درکی عمیق از زبان حقوقی که تا کنون نشان داده اید خواهشمندم با حضور خویش در این جلسه و شنیدن نظر فرهیختگان نابینا راه پویش دست یافتن به این حقوق را هموار کنید.

 

با سپاسی دوباره

علی صابری

رئیس هیأت مدیره نابینایان و کم بینایان کشور (چاووش)

 

برنامه کارگاه آموزشی آشنایی با حقوق افراد دارای معلولیت در روند دادرسی

 

 

 

 

 

درود

نظر به اینکه هر دو کتاب شعر شما با همکاری خودتان و ناشر و در اختیار نهادن لوح فشرده ی word آن به خط بریل تبدیل و در اختیار نابینایان قرار گرفته  جدا از آنکه رمان شما با نام تابستان خیس را شخصاً خوانده ام در صورتی که تمایل دارید و امکان آن وجود دارد فایل word را برایم بفرستید. دکتر امیر خوانین زاده مدیر مرکز رودکی همین امروز موافقت و هماهنگی کردند با وجود بهای سنگین و روزافزون کاغذ آن را به بریل تبدیل کنند. بدیهی است کمک های مادی و معنوی شما و دیگران به این مرکز می تواند راهگشای خواندن برای نابینایان باشد.

با سپاس فراوان

علی صابری

 

دوست گرامی و سرور ارجمند جناب آقای دکتر خوانین زاده

 

با درود و سپاس و شادباش سال نو

     چنانکه آگاهید دو مجموعه شعر از آقای محمد صابری ( پسرعمه ی اینجانب) چاپ شد که لوحه فشرده ی هر دو را به جهت برگرداندن به بریل از نویسنده و ناشر گرفتم و در اختیارتان نهادم. اینک رمانی از نامبرده به نام تابستان خیس چاپ شده که 295 صفحه است. اگر امکانات اجازه می دهد و می توانید آن را بریل کنید دستور دهید پیگیر شوم ببینم می توان لوح فشرده را بدست آورد و تهیه کرد. چشم به راه پاسخ شما هستم.

باسپاسی دوباره

علی صابری

 

 

سرپرست ارجمند بخش نابینایان کتابخانه حسینیه ارشاد

 

با درود و سپاس

   کتابی وجود دارد با نام "پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند" نوشته ی آلن دوباتن برگردان گلی امامی که در رابطه با پروست است. خواهشمندم در صورت امکان بفرمایید که آیا این کتاب در دستور کار گویاسازی آن کتابخانه قرار دارد یا خیر تا اگر به هر دلیلی نباشد خود اقدام کنم. سپاسگزار خواهم بود نتیجه بررسی را در کوتاهترین زمان ممکن به اینجانب اعلام کنید.

 

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

 

 

 

استاد ارجمند و فرهیخته سرکار خانم دکتر جنیدی

با درود و سپاس

پیرو نوشته ی پیشین به تاریخ 9 آبان 97 و درخواست از شما مبنی بر تعیین وقت ملاقات با اعضای هیأت مدیره چاووش و با تأکید بر این درخواست و خواهش از سرکار مبنی بر اجابت آن به آگاهی می رسانم؛ 12 آذر روز جهانی معلولین است و فرصت مناسبی است تا شما به عنوان معاون فرهیخته حقوقی رئیس جمهور موضوعات ناظر به قانون تازه تصویب حمایت از حقوق معلولین را از زبان ما بشنوید و با تدبیر خویش امیدی تازه در راه احقاق حقوق معلولین ایجاد کنید. منتظر دستور حضرتعالی برای هماهنگی در آن هفته خاص یا هر زمان مناسب دیگر نزدیک به آن هنگام هستم.

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

رئیس هیأت مدیره شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور(چاووش)

22 آبان 97

 

استاد گرامی و ارجمند سرکار خانم دکتر جنیدی

معاون محترم حقوقی رئیس جمهور

با درود و سپاس

پیرو نوشته های پیشین و ضمن سپاس از تلاش های شما برای دیدار  نابینایان با رئیس جمهور که با وجود تلاش های فراوان به ثمر ننشست، از آنجا که مسائل گوناگونی وجود دارد که حضور و دخالت معاون رئیس جمهور در بهبود زندگی معلولین و اجرای حقوق ایشان را می طلبد بدینوسیله خواهشمندم از پیش زمانی را مقرر فرمائید تا به اتفاق مدیرعامل شبکه تشکل های نابینایان کشور (چاووش)، جناب آقای معینی و دیگر اعضای هیأت مدیره خدمت شما رسیده، در فرصتی مناسب به تفکیک مسائل را مطرح کرده و راهکارهای اجرایی را پیشنهاد کنیم تا به امید پروردگار با درایت سرکار دریچه روشنی به احقاق حقوق این قشر باز شود.

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

رئیس هیأت مدیره تشکل های کم بینایان و نابینایان کشور (چاووش)

97/8/9

 

استاد فرهیخته و ارجمند سرکار خانم دکتر جنیدی

معاون محترم حقوقی رئیس جمهور

با درود و سپاس

چنانکه آگاهید 15 اکتبر 23 مهر روز جهانی ایمنی عصای سفید یا در تقویم جهانی روز عصای سفید است که در کشور ما به روز جهانی نابینایان نامور شده. از این اختلاف عبارتی که بگذریم، جدا از جشن ها و پایکوبی های متعارف، فارق از برگزاری جلسات همیشگی معمولاً هدف آنها گزارش های کمّی است. شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور (چاووش) به عنوان نخستین شبکه ملی تشکل های معلولین امسال آهنگ آن دارد تا با حضور حدود پنجاه نفر نخبگان نابینا با لحاظ تصویب قانون حمایت از حقوق معلولین در مجلس رو در رو و با بالاترین مقام اجرایی کشور یعنی رئیس جمهور گفتگو کرده، راهکارهای اجرایی بهینه ی قانون تازه تصویب را به بحث گذارد. در این میان حضور شما به عنوان حقوقدانی فرهیخته در سمت معاونت حقوقی مغتنم است تا با شنیدن گفته های این نخبگان در یافتن راهکارهای اجرایی یاری رسانید. پس بدینوسیله خواهشمندم ضمن قول مساعد برای شرکت در این نشست کمک فرمایید جلسه حضوری با رئیس جمهور ممکن شود. در این راستا ارشاد فرمائید چگونه و به کجا باید نامه نگاری کرد و چه مسیری را باید پیمود. در صورت صلاحدید امر فرمائید گفتگویی تلفنی در زمانی مناسب داشته باشیم. پیشاپیش از لطف و مساعدت شما سپاسگزارم.

علی صابری

رئیس هیأت مدیره شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور(چاووش)

 

 

ملاحظات نهایی کمیته حقوق افراد دارای معلولیت بر گزارش اولیه جمهوری اسلامی

 

رأی شماره ١٢٣٣ ھیأت عمومی دیوان عدالت اداری

با موضوع: ابطال بخشنامه شماره ٢١/٢٧١٣ ـ ١٣٩۴/١/١٧ مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت مذکور مبنی بر برقراری فوق العاده سختی کار و کار در محیط ھای غیر متعارف در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بھزیستی کشور

شماره    ٩۵/١١۶۶/ھـ    ١٣٩۶/١٢/٢٣
بسمه تعالی
جناب آقای اکبرپور
رئیس ھیأت مدیره و مدیرعامل محترم روزنامه رسمی جمھوری اسلامی ایران
با سلام
یک نسخه از رأی ھیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه ١٢٣٣ مورخ ١٣٩۶/١٢/٨ با موضوع:
«ابطال بخشنامه شماره ٢١/٢٧١٣ ـ ١٣٩۴/١/١٧ مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت مذکور
مبنی بر برقراری فوق العاده سختی کار و کار در محیطھای غیرمتعارف در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بھزیستی
کشور» جھت درج در روزنامه رسمی به پیوست ارسال می گردد.
مدیرکل ھیأت عمومی و ھیأتھای تخصصی دیوان عدالت اداری ـ مھدی دربین
مرجع رسیدگی: ھیأت عمومی دیوان عدالت تاریخ دادنامه: ١٣٩۶/١٢/٨ شماره دادنامه: ١٢٣٣ کلاسه پرونده: ١١۶۶/٩۵
اداری.
شاکی: رئیس دیوان عدالت اداری
موضوع شکایت و خواسته: ابطال نامه شماره ٢١/٢٧١٣ ـ ١٣٩۴/١/١٧ مشاور وزیر و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت اموراقتصادی و دارایی
گردش کار: دیوان محاسبات کشور به موجب گزارش شماره ٢٠٠٠٠/٨١۵ ـ ١٣٩۵/٨/١۵ اعلام کرده است که:
«رئیس محترم ھیأت عمومی دیوان عدالت اداری
سلام علیکم
احتراماً در خصوص نامه شماره ٢١/٢٧١٣ ـ ١٣٩۴/١/١٧ مشاور وزیر و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت امور اقتصادی و داراییبا موضوع برقراری فوق العاده سختی کار و کار در محیط ھای غیرمتعارف در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بھزیستیکشور (ستاد و استان) به استحضار می رساند:
وفق بند (٣ (ماده (۶٨ (قانون مدیریت خدمات کشوری، فوق العاده سختی کار و کار در محیطھای غیرمتعارف نظیر کار با اشعه و موادشیمیایی، کار با بیماران روانی، عفونی و در اورژانس و در بخشھای سوختگی و مراقبتھای ویژه بیمارستانی تا (١٠٠٠ (امتیاز و درمورد کار با مواد سمی، آتش زا و منفجره و کار در اعماق دریا، امتیاز یاد شده با تصویب ھیأت وزیران تا سه برابر قابل افزایش خواھد بود.
مطابق ماده (٧٨ (مأخذ موصوف در دستگاھھای مشمول این قانون کلیه مبانی پرداخت خارج از ضوابط و مقررات این فصل… با اجرایاین قانون لغو می گردد.
مستفاد از دادنامه شماره ٧٢٧ ـ ١٣٩۴/۶/١٠ ھیأت عمومی دیوان عدالت اداری بیان مصادیق سختی کار و کار در محیط ھایغیرمتعارف مندرج در بند (٣ (ماده (۶٨ (قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ١٣٨۶ که موجب استحقاق پرداخت فوق العادهموضوع بند مذکور خواھد بود از باب تمثیل می باشد. بدیھی است تعیین مصادیق دیگر باید به لحاظ موضوع و ماھیت با موارد یاد شدهسنخیت داشته باشد. بر این اساس مفاد نامه صدرالذکر از حیث عدم تشابه موضوع و سنخیت ماھیت موارد یاد شده مغایر با مفادبند (٣ (ماده (۶٨ (و ماده (٧٨ (قانون مدیریت خدمات کشوری، آیین نامه و دستورالعمل اجرایی و مالاً دادنامه اصداری ھیأت عمومیدیوان عدالت اداری ارزیابی می گردد. علی ایحال بنا به مواد (١٢ (و (١٣ (قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب١٣٩٢ ،ابطال موارد آیین نامه صدرالذکر از زمان صدور مورد استدعا است.»
متن نامه مورد اعتراض به قرار زیر است:
«جناب آقای حسینی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجان شرقی
جناب آقای غفارپور نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجان غربی
جناب آقای مظفری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان اردبیل
جناب آقای صبوحی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان اصفھان
جناب آقای سعادتی سرپرست محترم امور اقتصادی و دارایی استان ایلام
جناب آقای فلاح نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان البرز
جناب آقای بیات مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان بوشھر
جناب آقای احمدوند نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان تھران
جناب آقای کریمی نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان چھارمحال و بختیاری
جناب آقای شھابی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خرأساًن رضوی
جناب آقای بھمن پور مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خرأساًن شمالی
جناب آقای رمضانی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خرأساًن جنوبی
جناب آقای صدری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خوزستان
جناب آقای عباسچیان نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان زنجان
جناب آقای خلیلی خواه نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان سمنان
جناب آقای اصغری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان سیستان و بلوچستان
جناب آقای مبشری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان فارس
جناب آقای قاسمی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان قزوین
جناب آقای موسوی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان قم
جناب آقای دھقانی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کردستان
جناب آقای شیخ اسدی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کرمان
جناب آقای کھریزی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کرمانشاه
جناب آقای کشاورز مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کھگیلویه و بویراحمد
جناب آقای طبرسا مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان گلستان
جناب آقای ملایی پور مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان گیلان
جناب آقای ھدایتی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان لرستان
جناب آقای قاسم بیشه نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان مازندران
جناب آقای میرزاخانی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان مرکزی
جناب آقای ابراھیمی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان ھرمزگان
جناب آقای محمودی نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان ھمدان
جناب آقای نمازی نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان یزد
با سلام
با تبریک سال نو و توفیق ھمدلی و ھم زبانی در تحقق اھداف وزارت متبوع، به استحضار می رساند «اعمال فوق العاده سختی کار درمحیط ھای غیرمتعارف (موضوع بند (٣ (ماده (۶٨ (قانون مدیریت خدمات کشوری در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمانبھزیستی کشور (ستاد و استان)» در جلسه کمیته اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل مورخ ١٣٩٣/١٠/۶ مطرح و به شرح ذیل اتخاذتصمیم شد: «با عنایت به بخشنامه شماره ٢٢٠/٩١/۴۴٨٩٠ ـ ١٣٩١/١٢/٢٠ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمھوردر خصوص «اعمال فوق العاده سختی کار در محیط ھای غیرمتعارف (موضوع بند (٣ (ماده (۶٨ (قانون مدیریت خدمات کشوری» برایپستھای مدیریتی سازمان بھزیستی کشور و نظر به فعالیت ذیحسابان و معاونین آنھا در آن حوزه کاری و با توجه به موافقت معاونتنظارت مالی و خزانه دار کل کشور به موجب نامه شماره ۵۶/١۶٣۵۶٨ ـ ١٣٩٣/١٠/٧ ،با اعمال فوق العاده مذکور در احکام کارگزینیذیحسابان و معاونان ذیحساب سازمان بھزیستی به میزان تعیین شده در بخشنامه صدرالاشاره (برای پستھای مدیریتی آن سازمان)موافقت شد.» خواھشمند است دستور فرمایند اقدام لازم معمول نمایند.»
رئیس دیوان عدالت اداری در اجرای ماده ٨۶ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری رسیدگی به موضوع گزارش را به ھیأتعمومی ارجاع می کند.
طرف شکایت علیرغم ارسال و ابلاغ نسخه دوم دادخواست و ضمائم آن تا زمان رسیدگی به پرونده ھیچ گونه پاسخی ارسال نکردهاست.
ھیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ١٣٩۶/١٢/٨ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسانشعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.


رأی ھیأت عمومی


بیان مصادیق سختی کار و کار در محیطھای غیرمتعارف، مندرج در بند ٣ ماده ۶٨ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ١٣٨۶ که موجب استحقاق پرداخت فوق العاده موضوع بند مذکور خواھد بود از باب تمثیل می باشد. بدیھی است تعیین مصادیق دیگر باید از حیث تشابه موضوع و ماھیت با موارد یاد شده سنخیت داشته باشد. با امعان نظر در عناوین پستھای سازمانی مصوب در بخشنامه مورد شکایت ھیچ گونه سنخیتی با مصادیق مذکور در بند ٣ ماده ۶٨ قانون فوق الذکر ندارد. بنابراین بخشنامه شماره ٢١/٢٧١٣ ـ١٣٩۴/١/١٧ مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت مذکور که در آن برای ذیحسابان و معاونینذیحساب سازمان بھزیستی کشور، فوق العاده مذکور در بند ٣ ماده ۶٨ قانون مدیریت خدمات کشوری پیش بینی شده است، خلافقانون تشخیص داده می شود و به استناد بند ١ ماده ١٢ و مواد ٨٨ و ١٣ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوبسال ١٣٩٢ از تاریخ تصویب ابطال می شود.
 

رئیس ھیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بھرامی

 

 

سرکار خانم فاطمه دانشور


با درود و سپاس
 از آنجا که شما در بحث مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی پیشرو بوده و بسیار خلاقانه موجب رواج این بحث بوده و هستید و در اتاق بازرگانی ایران نیز عملاً این موضوع را پیگیری می کنید، به عنوان رئیس هیأت مدیره شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور (چاوش) در کنار مدیرعامل ارجمند شبکه جناب آقای معینی که فعال حقوق معلولین هستند خواهشمندم هنگامی را معین کنید تا حضوری از رهنمودهای شما هوده برگیریم.

تلفن همراه آقای معینی 09121484244

 
با دوباره گویی سپاس
همکارتان در شورای اسلامی شهر تهران دوره چهارم
علی صابری

با درود و سپاس

محمد عزیز

لطفاً فایل ورد کتاب جدیدت " گلوبند" را برایم بفرست تا در مرکز رودکی به بریل تبدیل شود. خوشبختانه آن اندازه با این موضوع آشنا هستی که نیازی به توضیح نیست و همکاری ات در این راه از پیش محرز و مسلم است. چشم به راه کارهای تازه ات می مانم.

 

با دوباره گویی سپاس

دوستدارت

علی صابری

 

دوست گرامی و سرور ارجمند جناب آقای معینی

با درود و سپاس

پیشنهادی به نظرم رسید که پیشکش می شود. خواهشمندم در اجرای مواد 10، 11و 12 مصوبه تشکیل ستاد هماهنگی مناسب سازی کشور به تاریخ 10 خرداد 94 هیأت وزیران از آنجا که روزنامه رسمی کشور تکلیف دسترس پذیری قوانین منتشر شده در آن روزنامه برای نابینایان را دارد و این تکلیف هیچ گاه اجرا نشده و مکاتبه نیز با آن نهاد به عمل آمده حتی برای یک بار هم که شده روزنامه رسمی کشور را در معرض عمل و واکنش قرار دهیم و با پافشاری بخواهیم دست کم قانون تازه حمایت از حقوق معلولین را برایمان دسترس پذیر کند. حتی اگر خودمان این امکان را داشته باشیم که بی گمان داریم رافع تکلیف روزنامه رسمی نیست. پس بجا و رواست این مهم را از آنها بخواهیم. بنابراین خواهشمندم با نگاشتن نامه و ارائه مستندات درخواست، پیشکش آن نهاد شود.

ارادتمند

علی صابری

قانون حمایت از حقوق معلولان ، 22 فروردین 1397 

 

متن قانون حمایت از حقوق معلولان

 

97/2/14     

دوست عزیز و سرور ارجمند جناب آقای معینی

با درود و سپاس و شادباش تصویب و انتشار قانون جامع حقوق معلولین و پافشاری بر آن که یگانه مرد این راه جنابعالی بوده اید و شایسته است اندوخته ها و آموخته های خویش در این باره را که من تقریباً از همه ی آن آگاهم در اختیار جامعه معلولین قرار دهید. پیرو جلسات هیأت مدیره شبکه بویژه واپسین جلسه به تاریخ 8/2/97 چنانکه آگاه شدید برای تأمین منابع مالی با آقایان چایبخش ( شرکت دیجی کالا ) و مشهدی ( ستاد اجرایی فرمان حضرت اما (ره)) مکاتبه کردم، هنوز پاسخ نداده اند، پیگیری خواهم کرد. نیز پیشنهاد می کنم شما به عنوان مدیرعامل به صورت رسمی به آقای حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران نامه بنویسید و درخواست ملاقات کنید. همچنین به آقای حجت نظری عضو شورا و مسئول ستاد ساماندهی و توانمندسازی سمن های شهرداری تهران نامه بدهید . من پیگیری خواهم کرد. همچنین خانم سلیمانی کارمند پیشین دفتر من که اکنون به ظاهر کار معلولین را در کمیسیون فرهنگی انجام می دهند ایشان نیز می توانند پیگیری کنند. نیز خودم در قالب نامه های دوستانه با خانم فاطمه دانشور تماس خواهم گرفت تا از تجارب ایشان درباره مسئولیت اشتباهی بنگاه های اقتصادی هوده بریم. ایشان همین بحث را در اتاق بازرگانی ایران پیگیری می کنند و از آن جهت هم موضوع درخور پی گرفت است. اما درباره ی بخش دیگری از مصوبات هیأت مدیره پیشنهاد می کنم از سرکار خانم ولدخان در کتابخانه حسینیه ارشاد بخواهیم که فایل صوتی قانون جامع را تهیه کنند. نیز به آقای خوانین زاده در رودکی هم بگوییم تا نسخه بریل قانون تهیه شود. در این باره چشم به راه رهنمودهای شما بوده. خواهشمندم چنانچه لازم است کاری انجام دهم دستور دهید تا اقدام کنم.

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

97/2/14   

با عرض سلام و ادب و عذرخواهی به خاطر تأخیر در پاسخ, از توجه و یادآوریشما بسیار ممنونم. متأسفانه بسیاری از این دست اشکالات در کتابهای قدیمیدر تبدیل کاست به cd پیش آمده و قابل اصلاح نیست. ضمناً در اغلب موارد بهگویندگان قدیمی دسترسی نداریم. اما میتوان کتابها را دوباره گویا کرد وحتماً به زودی یا ترمیم یا گویاسازی مجدد کتاب در دستور کار قرار خواهدگرفت. ضمناً از پیشنهادهای جالبتان در معرفی کتاب بسیار ممنونم. کتابحقوق بسیار عالی بود و انجام شد که امیدوارم دریافت کرده باشید. دو کتابدیگر هم در حال انجام و فوتبال علیه دشمن در حال اتمام است. بابت دفترشعر هم سپاس مرا بپذیرید. به امید دیدار. شاد و تندرست باشید.

با ارادت واحترام

پرستو ولدخان

97/2/9

دوست گرامی و فرهیخته

جناب آقای مهدی چایبخش

با درود و سپاس

پیرو گفت و گوهای پیشین و در اجرای بحث مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی با توجه به گفت و گوهای انجام شده در هیأت مدیره شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور (چاووش) به عنوان یگانه شبکه ملی فعال در میدان حقوق معلولین که اینجانب عضو ورئیس هیأت مدیره و جناب آقای سهیل معینی مدیر عامل آن هستند، خواهشمندم ترتیبی دهید تا جلسه ای در حضور مدیرعامل دیجی کالا بر

گزار شده تا ما بتوانیم ضمن بیان جایگاه، چالش ها، دستاوردها و برنامه های شبکه از کمک آن بنگاه اقتصادی بهره مند شویم. بی گمان جامعه ی نابیانان کشور پیشاپیش سپاسگزار کوشش شما خواهد بود.

علی صابری

رئیس هیأت مدیره شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور(چاووش)

97/2/8

دوست گرامی، سرور ارجمند، همکار فرهیخته

جناب آقای هادی مشهدی

با درود و سپاس

چنانکه می دانید و پیش از این نیز در این باره با شما گفت و گو داشته ام من فعالیت هایی درباره ی حقوق معلولین دارم و بدین سبب با لطف و عنایت تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور عضو هیأت مدیره شبکه ملی این تشکل ها (چاووش) به عنوان یگانه شبکه ملی فعال در این باره برگزیده شده ام. از آنجا که پی گرفت اهداف و برنامه های این شبکه ملی نیازمند کمک های نهادهای عمومی نیز است و با لطفی که در جنابعالی نسبت به این موضوع وجود داشته و دارد ، خواهشمندم امکانی را فراهم کنید تا خدمت ریاست محترم ستاد اجرایی فرمان حضرت امام برسیم و موضوع را توضیح داده، راهکار را جستجو کنیم. یادآور می شوم به امید پروردگار و با این انگاره که جلسه را بی گمان تشکیل خواهید داد جناب آقای سهیل معینی مدیرعامل شبکه فردی فعال در عرصه حقوق معلولین و مدیرمسئول روزنامه ایران سپید، یگانه روزنامه ی ویژه نابینایان در جهان مرا همراهی خواهند کرد .

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

رئیس هیأت مدیره شبکه تشکل های علمی کم بینایان و نابینایان کشور (چاووش)

دستور جلسه نشست ششم شبکه چاووش مورخ 8/2/1397

 

با عرض سلام خدمت همه دوستان هیأت مدیره

دستور جلسه روز شنبه هشتم اردیبهشت‌ماه هیأت مدیره به شرح زیر اعلام و تقدیم می‌شود:

1.  تکمیل و تدوین برنامه هیأت مدیره در سال 97.

(در جلسات قبل پیشنهادهای زیر ارائه شده است: 1. برگزاری نشست با تشکل‌های عضو متناسب با نیاز تشکل‌ها 2. برگزاری دوره‌های آموزشی برای اعضاء به طور مشخص کارگاه آموزش مفاد لایحه حقوق افراد معلول، چگونگی مدیریت NGO برای مسئولان تشکل‌های عضو 3. تدوین بانک اطلاعاتی تشکل‌های عضو بر اساس فرم‌های تیپ و استاندارد ارسالی از سوی مدیریت شبکه 4. ایجاد زیر ساخت‌های ارتباطی و عملیاتی شبکه مانند سایت و شبکه‌های اجتماعی 5. انجام چند طرح پژوهشی مانند تدوین مستند تاریخی نابینایان ایران و تدوین کتاب مرجع نابینایان کشور و نیز مطالعه تطبیقی حقوق نابینایان و چند کشور 6. ساماندهی چگونگی تعمیم و توزیع تجهیزات کمک زیستی نابینایان 7. ساماندهی امور دانشجویان امور نابینا و کم‌بینا 7. تلاش برای تصویب معاهده مراکش در مجلس و اقدامات لازم در این خصوص 8. تلاش و پیگیری برای اصلاح بند 6 ماده 28 قانون عمومی انتخابات مبنی بر منع نابینایان برای نامزدی مجلس 9. پیگیری اجرای مفاد لایحه حقوق افراد معلول و تصویب‌نامه هیأت دولت و کنوانسیون به طور عمومی و با تمرکز روی نیازهای نابینایان به شکل خاص 10. برقراری ارتباطات بین‌المللی شبکه و عضویت در شبکه‌های منطقه‌ای و جهانی و سازمان‌های تخصصی نابینایان 11. تدوین آیین‌نامه‌های لازم فعالیت‌های شبکه مانند آیین‌نامه عضویت 12. جذب امکانات رفاهی در سطح ملی جهت ارائه به تشکل‌های عضو 13. برگزاری دوره‌های هم‌اندیشی و کارگاه‌های تخصصی در موضوعات حوزه افراد دارای آسیب بینایی 14. پیشنهاد کلی برگزاری جشنواره‌های ملی 15. تلاش برای جذب تشکل‌های جدید و رفع محدودیت عضویت تشکل‌های نابینایان دارای مجوز بهزیستی در شبکه 16. اجرای طرح آموزش نابینایان بازمانده از تحصیل 17. تدوین و اجرای بسته‌های آموزشی مورد نیاز نابینایان از جمله تحرک و جهت‌یابی و... )

2.  تعیین تکلیف چگونگی دریافت حق عضویت از تشکل‌ها و تعیین چارچوب تأمین هزینه‌های عملکرد هیأت مدیره.

3.  تدوین برنامه چگونگی مشارکت اعضای هیأت مدیره در پیشبرد برنامه‌های شبکه.

4.  تعیین تکلیف چگونگی تشکیل و فعالیت کمیته‌ها.

 

با تشکر و سپاس

سهیل معینی

مدیرعامل شبکه چاووش

97/2/1     

دوست فرهیخته سرکار خانم ولدخان

با درود و سپاس

پیرو نوشته های پیشین به تازگی کتاب عادت می کنیم نگاشته ی زویا پیرزاد را خواندم. باز هم گوینده جای سپاس بسیار دارد. برای رمان خواندن مناسب است. به جز چند جا که در خواندن جمله ها اشتباه شده و چشم پوشیدنی است اشکال دیگری دیده نمی شود. اما مهم تر نکته ای است که باید یادآور شوم. کتاب دست کم بنا بر لوح فشرده ی در اختیار من 15 بخش یا ترک دارد که هر بخش حدود 16-17 صفحه را در بر می گیرد. ترک 2 از صفحه ی 22 آغاز می شود و ترک 3 از صفحه 57 کتاب را خریدم و تطبیق هم دادم. پایان ترک 2 حدود صفحه 40 است. یک ترک جا افتاده حال یا در سی دی من چنین است یا ایراد در نسخه ی اصلی است. خواهشمندم بررسی کرده تا رفع ایراد شود. نیز خواهشمندم اگر نسخه ی من ایراد دارد اعلام کنید تا بیایم و لوح فشرده ی دیگری که کامل است دریافت کنم.

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

 

97/1/14       

دوست فرهیخته و ارجمند سرکار خانم ولدخان

مدیر گرامی بخش نابینایان کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد

با درود و سپاس و شادباش آغاز سال نو و آرزوی بهترین ها برای همه ی دوستان آن پهنه کاری.

 روا می دانم نکته ی بارز خویش دربرگیرنده سپاس بیکران و فراوان از تمام کوشش های شما و همکارانتان را پیشکش کرده، بویژه درباره ی خواننده کتاب " زنی با موهای قرمز نوشته ی پاموک " که در نوروز خواندم و نامشان را به یاد ندارم. راستش نسبت به نام ها کم دقت شده ام. با گوش به یاد می آورم که کتاب دیگری نیز با همین صدا شنیده ام. آن هم ناگزیر خوب بلکه عالی بوده اما این یکی، چیز دیگری بود. بالا و پایین رفتن صدا و پافشاری بر واژه ها بسیار مناسب برای رمان است. بر این باورم که گرد آمده ی این نکات یاری خواهد کرد پیش رو امیدوارکننده تر از پس پشت باشد. نمیدانم دیگران نیز چنین کارهایی می کنند یا خیر اما پسند من گفتن و نوشتن درباره ی همه ی چیزهای پیرامونم است. بی گمان این نگاشته افزون بر دلگرمی صاحب آن صدا که نوشته را در اختیارش خواهید نهاد موجب پشت گرمی دیگران نیز خواهد بود که می دانند کوشش آن ها دیده می شود و خوبی هایشان سپاس گفته می شود.

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

گزارش مسابقات شنای افراد دارای معلولیت

                                                                      بسمه تعالی
خدمت جناب دکتر صابری عرض سلام دارم
  احتراما گزارش مختصری از مسابقات شنای افراد دارای معلولیت را به استحضار می رسانم:
  استخر ساعی همچون 2 سال گذشته میزبان افراد دارای معلولیت در گروههای جسمی-حرکتی، ناشنوا و کم شنوا، نابینا و کم بینا، دو معلولیتی و جانبازان سالم تن بالای 25 درصد بود.
  میزبان رقابت ها مدیریت تربیت بدنی شهرداری منطقه 7 بود که با وجود تغییر شهردار باز هم همچون گذشته سربلند از آن بیرون آمد.
  دکتر سیاوش زرگران از ساعت 30/13 در محل برگزاری حاضر و یک ربع بعد کلاس بندی افراد جسمی- حرکتی را آغاز کرد؛ ثبت نام ناشنوایان با علیرضا ایزدی مسئول فنی مسابقات و ثبت نام نابینایان، کم بینایان و افراد ویژه دو معلولیتی با اینجانب بود.
  63 ورزشکار از مناطق یک، سه، چهار، پنج، هفت، هشت، 12، 16 و 19 استقبال مناسبی را انجام داده بودند؛ با این وجود اگر مسابقات همزمان با امتحانات ترم اول نبود، تعدادی دانش آموزان نابینا و ناشنوا هم می توانستند به مجموعه شرکت کنندگان اضافه شوند.
  بیشترین شناگران جذب منطقه میزبان شده بودند، بطوریکه بین تیم اول با تیم دوم بیش از 120 امتیاز فاصله بود. از دلایل این مسئله، به غیر از میزبانی خوب منطقه هفت، می توان به دادن تجهیزات و رسیدگی به بازیکنان و اهداء هدایای پایان سال بوسیله منطقه به ورزشکارانی که موفق به کسب مدال میشوند، اشاره کرد؛ ضمن اینکه محل تمرینی اغلب جانبازان و معلولین در ساعی قرار دارد و اغلب بچه ها نسبت به محل تمرینشان تعصب دارند.
  سید جلال عسگری معاون سازمان، معاون اجتماعی منطقه هفت، مدیر و کارشناسان ورزش محلات و تربیت بدنی منطقه در سالن حضور یافته و در توزیع جوائز همکاری داشتند.
  در ابتدای سالن میز پذیرایی قرار داشت و شرکت کنندگان و همراهانشان از چای، کافی، شیرینی و آب معدنی استفاده می کردند.
  از ابتدا دو کلاس s1 , s2 بخاطر کمبود ورزشکار در این کلاس ها، کنار گذاشته شده بود، اما با به حد نصاب نرسیدن برخی کلاس های دیگر، با تشکیل جلسه کمیته فنی، ادغام های حقیقی و مصنوعی صورت گرفت تا تمام حاضرین در مسابقه شرکت و ماده های بیشتری برگزار گردد.
  مسابقه همه ماده ها در متراژ 25 متر برگزار شد به غیر از شنای ناشنوایان و کلاس s10 معلولان با کمترین شدت معلولیت، که در مسافت 50 متر (رفت و برگشت) انجام شد.
  خوشبختانه بعد از اتمام مسابقه و با دریافت کپی مدرک داوری و کلاسبندی حق الزحمه عوامل اجرایی پرداخت گردید.
  نتایج انفرادی و تیمی، هم چنین تعداد شرکت کنندگان هر ماده و مقام مناطق به ترتیب زیر است:
  کلاس s4 (تعداد حاضران، چهار نفر): 1- یاسین غروی منطقه پنج، 2- محسن صلواتی منطقه هشت، 3- محمود رحمانی منطقه پنج.
    کلاس s5 (تعداد شرکت کنندگان، چهار نفر): 1- مصطفی جلیلی منطقه هفت، 2- حسین نایب منطقه یک، 3- حسن جمالی منطقه یک.
  کلاس s6 (تعداد، چهار نفر): 1- ابولفضل رشوندی منطقه هفت، 2- علی هاتفی منطقه یک، 3- فرشاد یاوری منطقه پنج.
  کلاس s7 (شرکت کننده، شش نفر): 1- پژمان عطایی منطقه هفت، 2- علی اکبر زارعی منطقه هشت، 3- قدرت ا... رضایی منطقه هشت.
  کلاس s8 (شرکت کننده، شش نفر): 1- علی محمودخانی منطقه هفت، 2- شجاع کمالی منطقه هفت، 3- محسن اله دادکندی منطقه هشت.
  کلاس s9 (تعداد حاضرین، شش نفر): 1-عرفان اسماعیلی منطقه هفت، 2- امیرحسین شهبازی منطقه هفت، 3- یوسف محمدی منطقه یک.
  کلاس s10 (تعداد، شش نفر): 1- رضا جوادی منطقه هفت، 2- حمید حسنی سعدی منطقه 16، 3- حمیدرضا بهنیام فرد منطقه هفت.
  کلاس B1 (تعداد  شرکت کننده، پنج نفر): 1- خلیل اقدام پناه، 2- محمدرضا بیدکی، 3- سعید خورشیدی همگی از منطقه هفت.
  کلاس های ادغامی B1 و B2 و B3 (تعداد، پنج نفر): 1- بهمن شکری منطقه هفت، 2- سعید آذرخوش منطقه هفت، 3- سیدمحمدرضا بوریاباف منطقه هشت.
  کلاس ویژه دو معلولیتی (نابینا و قطع عضو، تعداد پنج نفر): 1- بابک ذوقی، 2- جبار همتی، 3- گل آقا قراری همگی از منطقه هفت.
  کلاس ناشنوا و کم شنوا (شرکت کننده، هفت نفر): 1- قاسم مقیسه، 2- علی محمودی خلخالی، 3- مهراد کشاورز همگی از منطقه شانزده.
  کلاس جانبازان بالای 25 درصد (شیمیایی و سالم تن): 1- مهرداد حسین پور منطقه هفت، 2- امیرهوشنگ کرمی منطقه سه، 3-  جعفر پندیار منطقه هفت.
  نتیجه تیمی: 1- منطقه هفت، 2- منطقه 16، 3- منطقه پنج، 4- منطقه هشت، 5- منطقه یک، 6- منطقه چهار، 7- منطقه سه، 8منطقه 19، 9- منطقه 12. 
                                                                             با تشکر
                                                              کربلایی سرپرست کل مسابقات
رونوشت: جناب آقای عسگری 

گزارش مسابقات تیراندازی پارالمپیاد 96
 
 بسمه تعالی
 
 با سلام خدمت دکتر صابری
  احتراما مختصری از مسابقات تیراندازی پارالمپیاد 96 را به اطلاع جنابعالی میرسانم.
  با توجه به اینکه قرار بود مراسم اختتامیه المپیاد و پارالمپیاد 96 در 17 دی ماه انجام شود، تیراندازی به عنوان آخرین مسابقه قبل از برپایی اختتامیه، باز هم به همت و میزبانی منطقه 7 و علاقه و پیگیری مدیر ورزش آن آقای حیدری، در سالن تیراندازی مجموعه ورزشی قمربنی هاشم برگزار شد.
  از دو هفته قبل که میزبان جدی پیدا شد، جلسات هماهنگی، مکاتبات، اطلاعرسانی به مناطق، کهریزک، هیئت معلولین تهران و بررسی های لازم انجام شد تا پس از آگاه شدن قمربنی هاشم و موافقت، از ساعت 45/13 مورخ 13 آذر 96 ورزشکاران جانباز و معلول رشته تیراندازی که اغلب آنها از طریق دوستان متوجه برپایی شده بودند (نه از طریق مناطق شهرداری یا مسئولین ارگان های مربوطه)، خود را به مجتمع ورزشی قمر برسانند.
  رضا ملاجان مسئول فنی دو سه سال اخیر و مربی تیراندازی قمربنی هاشم، از ساعت اولیه در سالن حضور و نسبت به هماهنگی با داوران، ثبت نام، کلاسبندی و ماده ی هر شرکت کننده اقدام و مسابقه را شروع آغاز نمود.
  از آنجا که تعداد مسیر های پرتابی از تعداد خط های مجموعه پردیس کمتر بود، لذا هر ورزشکاری آماده میشد؛ با یک داور رقابتش را آغاز می کرد تا مسابقه با کمبود زمان مواجه نشود. چون رده بندی تیراندازان بر اساس امتیازات ثبت شده در برگه ها، مشخص میشود؛ به همین دلیل پس از 3 ساعت برگزاری (حدود ساعت پنج بعد از ظهر) همچنان افراد داوطلب می آمدند و در رقابت شرکت می کردند.                 
  افرادی بودند که ساعتی قبل از حضور، بوسیله دوستان شرکت کننده شان، از برگزاری با خبر می شدند و خود را به سالن می رساندند. به این دلیل، هم چنین عدم اطلاعرسانی منطقی و ایضاً تعیین تاریخ برگزاری و سپس لغو آن که از شهریور تا آذر در چند نوبت صورت گرفته بود، باعث شد استقبال خوبی از مسابقه نشود و تنها 37 نفر از شش منطقه، در این دوره حضور داشته باشند. متاسفانه با این شیوخ اطلاعرسانی که جنبه رفاقتی- حمایتی و درون گروهی دارد، معمولاً افراد اصلی و حرفه ای در مسابقه شرکت می کنند و ورزشکاران آماتور و دورتر نمی توانند از برگزاری اطلاع دقیق پیدا کنند و جا می مانند. 
  میزبانی منطقه هفت مطلوب و پذیرایی مناسب و شیکی از شرکت کنندگان و میهمانانی که اغلب از بنیاد شهید شهرستان های تهران بودند، شد.
  کار داوران بسیار دقیق و اصولی پیگیری می شد و آقایان مهدی رستمی، حسین صفری، عباس صادقی و فضل ا... حیدری بازوان آقای ملاجان بدون توجه به حاشیه سعی در اجرای مطلوب مسابقه داشتند. آنان بی توجه به رفت و آمد میهمانان و رقابت های بین بازیکنان، امتیازات انفرادی را در برگه های مخصوص ثبت و تحویل مسئول فنی می دادند. از جمله نکات ظریف قضاوت داوران تشکیل جلسه پایانی میان خودشان و جمع زدن مجدد امتیازات و باز بینی برگه های ثبت شده بود که در این مسیر برخی امتیازات هم اصلاح شد.
  با توجه به مفاد آئین نامه پارالمپیاد و شرط برگزاری هر ماده با حضور شش ورزشکار، پس از تشکیل کمیته  فنی جابجایی هایی صورت گرفت که مواد کمتری حذف شوند و تنها یک ماده به حد نصاب نرسید.
  با توجه به شرکت تعدادی از جانبازان تیرانداز منطقه شهرری، رئیس، نایب رئیس و مسئول تربیت بدنی بنیاد شهید شهرستان های استان تهران از میهمانان ویژه مسابقه بودند که به نوبت ساعتی را در کنار ورزشکاران گذراندند و با انان "خسته نباشی" و به مجریان "دست مریزاد" گفتند.
 نتیجه رشته ها و نفرات برتر:
  رده بندی نهایی:
1- منطقه هشت، 2- منطقه یک، 3- منطقه هفت، 4- منطقه بیست، 5- منطقه چهار و 6- منطقه سه.       

 

96/12/6           

دوست گرامی و سرور ارجمند جناب آقای خوانین زاده

مدیر مرکز توانبخشی نابینایان کشور (رودکی)

 

بادرود و سپاس

در پیگرفت همکاری های خود با آن مرکز و جهت رشد و بهبود و پیشرفت امور در آنجا با قدردانی و قدرشناسی از زحماتتان و آگاهی کامل از مشکلات به آگاهی می رسانم؛ پس از مدت ها پیگیری و کوشش فراوان کارکنان آن مرکز فایل صوتی کتاب در تکاپوی عدالت به دستم رسید. از تصحیح آن که کاملاً علمی انجام شده خشنودم اما هنگام شنیدن همه ی تِرَک ها صدای اضافی یا نویزی وجود دارد که نمی توان آن را در نوشته توصیف کرد و باید خودتان آن را بشنوید. بعید است این صدا مربوط به لوح فشرده ای باشد که در اختیار بنده است. احتمال می دهم در اصل و ریشه ی آن ایراد و اشکالی اساسی وجود دارد. خواهشمندم با ارجاع موضوع به یکی از همکاران در صورت امکان این نقیصه نیز برطرف شود.

 

با دوباره گویی سپاس

علی صابری

 

96/12/6              

دوست گرامی و فرهیخته سرکار خانم ولدخان

مدیر ارجمند بخش نابینایان کتابخانه ی عمومی حسینیه ارشاد

 

با درود و سپاس و قدردانی و قدرشناسی از، هم تلاش های شخصی خودتان به عنوان یک کتابخوان حرفه ای و آگاه در به گزینی کتاب ها برای گویاسازی و نیز تلاش های مجموعه ی تحت مدیریتتان برای بهبود و پیشرفت هرچه بیشتر پیرو نوشته های پیشین به آگاهی می رسد؛ track 39 کتاب " گفت و گو در کاتدرال"  نیز به نظرم اشکال دارد و ناقص است اما به هر حال نقصش مانند track 31  نیست. نیز در track 47 جمله ای هست ( تاکس آنها 3 سل بود ) که گوینده اشتباهی محرز دارد و با توجه به متن، خوانش به گونه ای ناپسند است. تاکس را که به معنای بهای خدمت یا عوارض است جدا جدا تلفظ کرده با اعراب به جای سکون کاف (ک). خودتان گوش خواهید داد و رفع خواهد شد. درباره ی جستجوی زمان از دست رفته ی پروست با سپاس دوباره به پیوست دو کتابی را که مایلم هم هنگام کتاب اصلی گویا شوند معرفی می کنم. لطفاً تهیه فرموده و دستور دهید گویا شود. اگر لازم است کاری انجام دهم بفرمائید.

 

با سپاس فراون و بیکران

علی صابری

96/11/30       

سرور ارجمند و فرهیخته سرکار خانم ولدخان
مسئول گرانمایه ی بخش نابینایان کتابخانه ی عمومی حسینیه ارشاد
 
با درود و سپاس
بدینوسیله به آگاهی می رسد:
1- درباره ی کتاب (گفت و گو در کاتدرال، نوشته ی ماریو بارگاس یوسا، برگردان عبدالله کوثری، لوح فکر، چاپ سوم، 1393 ) که در آن بخش گویا شده، تِرَک 31 که از صفحه ی 393 آغاز می شود پس از دست بالا 4 یا 5 دقیقه قطع می شود و تِرَک 32 از صفحه ی 408 آغاز می شود. خواهشمندم بررسی فرمائید این نقص و کمبود آیا مربوط به سی دی رایت شده ی بنده است یا سی دی اصلی به هر دلیل چنین مشکلی دارد . بدیهی است در صورت نخست اینجانب با مراجعه و گرفتن سی دی دوباره مشکل را حل بکنم اما در صورت دوم حدود 14-15 صفحه می بایست بازخوانی شود و در لوح فشرده ی اصلی قرار گیرد.
2- خواهشمندم کتاب ( فوتبال علیه دشمن، نوشته ی سایمون کوپر، برگردان عادل فردوسی پور) در نوبت گویا شدن قرار گیرد. اگر لازم است که اینجانب کتاب را تهیه و پیشکش کنم دستور دهید تا در کوتاه ترین هنگام ممکن اقدام شود.
3- حال که کار بزرگ گویا سازی ( در جستجوی زمان از دست رفته، نوشته پروست) را در دست دارید که جای سپاس فراوان دارد، روا و پسندیده است کتابی را که دکتر داریوش شایگان در نقد این کتاب نوشته نیز گویا کنید. به گفته ی دوست دانشمندمان دکتر سعید عباسپور، چه بسا که بهتر است نخست کتاب دکتر شایگان خوانده شود سپس خواننده رمان را بخواند. ایشان در جریان کامل موضوع هستند. شما را بیشتر و بهتر از من آگاهی خواهند بخشید.
 
با دوباره گویی سپاس
علی صابری

96/11/28    

دوست عزیز و ارجمندم جناب آقای دکتر خوانین زاده

مدیر گرامی مرکز توانبخشی نابینایان کشور رودکی

 

با درود وسپاس

     پیرو گفت و گو و نوشته های پیشین بدینوسیله پیشنهاد می کنم؛ کتاب (غلط ننویسیم، نوشته ی زنده یاد ابوالحسن نجفی، چاپ مرکز نشر دانشگاهی) که کتابی است مرجع، برای چگونگی نگارش به هر شکل ممکن و با هر زحمت به بریل برگردانده شود. چرا که چنانکه گفتم کتابی است مرجع و می بایست هر لحظه در اختیار باشد و جست و جو در آن آسان صورت گیرد و این ممکن نیست مگر نسخه ی بریل در دسترس باشد. در این باره اگر لازم است می توانیم بیشتر گفت و گو کنیم و می توانید نظر دیگر دوستان صاحب نظر را جویا شوید.

با هزاران سپاس

علی صابری

گزارش مسابقات شنا افراد دارای معلولیت

   بسمه تعالی


خدمت جناب دکتر صابری عرض سلام دارم


  احتراما گزارش مختصری از مسابقات شنای افراد دارای معلولیت را به استحضار می رسانم:
  استخر ساعی همچون 2 سال گذشته میزبان افراد دارای معلولیت در گروههای جسمی-حرکتی، ناشنوا و کم شنوا، نابینا و کم بینا، دو معلولیتی و جانبازان سالم تن بالای 25 درصد بود.
  میزبان رقابت ها مدیریت تربیت بدنی شهرداری منطقه 7 بود که با وجود تغییر شهردار باز هم همچون گذشته سربلند از آن بیرون آمد.
  دکتر سیاوش زرگران از ساعت 30/13 در محل برگزاری حاضر و یک ربع بعد کلاس بندی افراد جسمی- حرکتی را آغاز کرد؛ ثبت نام ناشنوایان با علیرضا ایزدی مسئول فنی مسابقات و ثبت نام نابینایان، کم بینایان و افراد ویژه دو معلولیتی با اینجانب بود.
  63 ورزشکار از مناطق یک، سه، چهار، پنج، هفت، هشت، 12، 16 و 19 استقبال مناسبی را انجام داده بودند؛ با این وجود اگر مسابقات همزمان با امتحانات ترم اول نبود، تعدادی دانش آموزان نابینا و ناشنوا هم می توانستند به مجموعه شرکت کنندگان اضافه شوند.
  بیشترین شناگران جذب منطقه میزبان شده بودند، بطوریکه بین تیم اول با تیم دوم بیش از 120 امتیاز فاصله بود. از دلایل این مسئله، به غیر از میزبانی خوب منطقه هفت، می توان به دادن تجهیزات و رسیدگی به بازیکنان و اهداء هدایای پایان سال بوسیله منطقه به ورزشکارانی که موفق به کسب مدال میشوند، اشاره کرد؛ ضمن اینکه محل تمرینی اغلب جانبازان و معلولین در ساعی قرار دارد و اغلب بچه ها نسبت به محل تمرینشان تعصب دارند.
  سید جلال عسگری معاون سازمان، معاون اجتماعی منطقه هفت، مدیر و کارشناسان ورزش محلات و تربیت بدنی منطقه در سالن حضور یافته و در توزیع جوائز همکاری داشتند.
  در ابتدای سالن میز پذیرایی قرار داشت و شرکت کنندگان و همراهانشان از چای، کافی، شیرینی و آب معدنی استفاده می کردند.
  از ابتدا دو کلاس s1 , s2 بخاطر کمبود ورزشکار در این کلاس ها، کنار گذاشته شده بود، اما با به حد نصاب نرسیدن برخی کلاس های دیگر، با تشکیل جلسه کمیته فنی، ادغام های حقیقی و مصنوعی صورت گرفت تا تمام حاضرین در مسابقه شرکت و ماده های بیشتری برگزار گردد.
  مسابقه همه ماده ها در متراژ 25 متر برگزار شد به غیر از شنای ناشنوایان و کلاس s10 معلولان با کمترین شدت معلولیت، که در مسافت 50 متر (رفت و برگشت) انجام شد.
  خوشبختانه بعد از اتمام مسابقه و با دریافت کپی مدرک داوری و کلاسبندی حق الزحمه عوامل اجرایی پرداخت گردید.
  نتایج انفرادی و تیمی، هم چنین تعداد شرکت کنندگان هر ماده و مقام مناطق به ترتیب زیر است:
  کلاس s4 (تعداد حاضران، چهار نفر): 1- یاسین غروی منطقه پنج، 2- محسن صلواتی منطقه هشت، 3- محمود رحمانی منطقه پنج.
    کلاس s5 (تعداد شرکت کنندگان، چهار نفر): 1- مصطفی جلیلی منطقه هفت، 2- حسین نایب منطقه یک، 3- حسن جمالی منطقه یک.
  کلاس s6 (تعداد، چهار نفر): 1- ابولفضل رشوندی منطقه هفت، 2- علی هاتفی منطقه یک، 3- فرشاد یاوری منطقه پنج.
  کلاس s7 (شرکت کننده، شش نفر): 1- پژمان عطایی منطقه هفت، 2- علی اکبر زارعی منطقه هشت، 3- قدرت ا... رضایی منطقه هشت.
  کلاس s8 (شرکت کننده، شش نفر): 1- علی محمودخانی منطقه هفت، 2- شجاع کمالی منطقه هفت، 3- محسن اله دادکندی منطقه هشت.
  کلاس s9 (تعداد حاضرین، شش نفر): 1-عرفان اسماعیلی منطقه هفت، 2- امیرحسین شهبازی منطقه هفت، 3- یوسف محمدی منطقه یک.
  کلاس s10 (تعداد، شش نفر): 1- رضا جوادی منطقه هفت، 2- حمید حسنی سعدی منطقه 16، 3- حمیدرضا بهنیام فرد منطقه هفت.
  کلاس B1 (تعداد  شرکت کننده، پنج نفر): 1- خلیل اقدام پناه، 2- محمدرضا بیدکی، 3- سعید خورشیدی همگی از منطقه هفت.
  کلاس های ادغامی B1 و B2 و B3 (تعداد، پنج نفر): 1- بهمن شکری منطقه هفت، 2- سعید آذرخوش منطقه هفت، 3- سیدمحمدرضا بوریاباف منطقه هشت.
  کلاس ویژه دو معلولیتی (نابینا و قطع عضو، تعداد پنج نفر): 1- بابک ذوقی، 2- جبار همتی، 3- گل آقا قراری همگی از منطقه هفت.
  کلاس ناشنوا و کم شنوا (شرکت کننده، هفت نفر): 1- قاسم مقیسه، 2- علی محمودی خلخالی، 3- مهراد کشاورز همگی از منطقه شانزده.
  کلاس جانبازان بالای 25 درصد (شیمیایی و سالم تن): 1- مهرداد حسین پور منطقه هفت، 2- امیرهوشنگ کرمی منطقه سه، 3-  جعفر پندیار منطقه هفت.
  نتیجه تیمی: 1- منطقه هفت، 2- منطقه 16، 3- منطقه پنج، 4- منطقه هشت، 5- منطقه یک، 6- منطقه چهار، 7- منطقه سه، 8منطقه 19، 9- منطقه 12. 
                                                                             با تشکر
                                                              کربلایی سرپرست کل مسابقات
رونوشت: جناب آقای عسگری 

گفت‌وگو با دکتر سعيد عباسپور، نويسنده و روانكاو

روزنامه اعتماد

کد خبر: 97083

تاریخ خبر:  چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶

 

کوتاه درباره نویسنده همیشه زیبابین

امیرمهنا

سعيد عباسپور از آن جمله آدم هايي است كه با همان ديدار اول جذبش مي شوي چون ذات <<قصه گو>>يش زماني كه با طنز هاي شفاهي گره مي خورد، معجوني مي سازد از اميدواري پزشك و نويسنده و خواننده اي كه هرگز سعي نكرده زندگي و بازي هايش را فقط با<<چشم>> ببيند. هميشه به طنز مي گويد <<نابينايي اش>> فابريك نيست چون مدت كوتاهي توان ديدن داشته اما فعاليت هاي همه جانبه اش در دوران پس از آن شكل گرفته؛ به گونه اي كه حالا ديگر معتقد  است تنها راه درك و ديدن زندگي و زمان ديدن با چشم نيست.

 

سعيد عباسپور نويسنده اي است اخلاق گرا كه هيچ وقت سعي نكرده رازهاي بيمارانش را به عنوان سوژه اي براي نوشتن داستان انتخاب كند. گرچه اغلب شخصيت هاي كارهاي او به لحاظ ابعاد روانشناختي قابل مطالعه اند اما مشخصا اشاره به بيماري هيچ كدام از مراجعه كنندگانش ندارند. معتقد است آنچه ميان خودش به عنوان پزشك و يك بيمار اتفاق مي افتد هميشه در بخشي از حافظه ناخودآگاهش ثبت و ضبط مي شود و تا ابد محفوظ مي ماند.

 

يكي از نكاتي كه هميشه رويش تاكيد مي كند اين است كه عاشق <<سعدي>> است و اين عشق تا حدي است كه قراردادي قابل توجه به عنوان خواننده را به اين دليل لغو كرده كه تهيه كننده اجازه نداده او در ميان اشعار انتخاب شده ديگر، غزلي هم از سعدي بخواند!

 

توجه ويژه عباسپور به شخصيت<<زن>> در داستان هايش نمود فوق العاده برجسته اي دارد؛ نكته اي كه مي توان ردپايش را در اغلب داستان هاي اين نويسنده پيدا كرد. پيوند تخيلي ناب در كنار وجهي موثر از انسان شناسي باعث شده كه منتقدان، آثار اين نويسنده را در رديف كارهاي شبه مستند قرار دهند. يعني كارهايي كه بر اساس زندگي شخصي معين نوشته مي شود و نويسنده گاه مجبور  است ديداري رودررو با سوژه داشته باشد در حالي كه به گفته خود نويسنده، چنين تصوري هرگز صحيح نيست و آنچه در داستان رخ داده زاييده تخيل محض است.

 

خودش مي گويد وجه توجه به شخصيت زن در كارهايش آنقدر برجسته است كه خيلي از مخاطبان فكر مي كنند با يك نويسنده زن مواجهند. آنچه كارهاي عباسپور را از اين منظر قابل مطالعه مي كند، توجه به عمق شناخت شخصيت زنانه از نگاهي علمي و درعين حال واقعي است. رگه هايي از بروز عواطف و احساسات يك زن ممكن است به شكلي ظاهري در كارهاي نويسندگان ديگر هم يافت شود اما آنچه به نام نويسنده فوق ثبت شده اين است كه شخصيت هايي از اين جنس را چنان مي آفريند كه نه داعيه اسطوره بودن دارند و نه خودكم بينند و نه نيازمند به توجه كاذب.

 

جهان ادبي سعيد عباسپور درست مانند جهان پزشكي و موسيقايي اش زيبابين است. نوعي از نگاه زيبا به زندگي كه هيچ درد و محدوديت جسمي تاكنون نتوانسته مسيرش را عوض كند. شور زندگي و احساس شادي آفريني براي مخاطب در ميان شخصيت هاي نابينايي كه در چند داستان از اين نويسنده شاهدشان هستيم، مويد اين موضوع است كه يافتن راه و رسم زندگي بيش از هر مورد ديگر به <<چشم دل>> نياز دارد؛ موردي كه عباسپور به شكلي صددرصد پيامش را دريافت كرده و قصد دارد هر روز شاخ و برگي تازه به آن بيفزايد.

 

گفت و گو با سعید عباسپور، نویسنده و روانکاو

بگذارید شهرزاد باز هم قصه بگوید

رسول آبادیان


سعيد عباسپور از آن  جمله نويسندگاني  است كه با وجود كمبود امكانات هميشگي براي نابينايان، هيچ وقت دست از كار نكشيده و حاصل تلاش هاي او در اين زمينه كتاب هاي مطرحي چون <<بوي تلخ قهوه>>، <<صداهاي سوخته>>، <<راويان روايت نو>> و <<پياده روي درهواي آزاد>> است. عباسپور كه تاكنون موفق به دريافت جايزه <<بيست سال ادبيات داستاني>> و<<جايزه منتقدان مطبوعات>> شده  ، پزشك روانكاوي  است كه سال ها در كنار اين همه مشغوليت، دستي هم بر آتش موسيقي دارد. در اين گفت وگو قرار است سعيد عباسپور، هم درباره موسيقي حرف بزند، هم روانكاوي و هم ادبيات كه هر سه حوزه تخصصي او است. 

 

بهتر است اول از داستان نويسي شروع كنيم كه بدون شك پيشنهاد خود شما هم همين است. بگذاريد از پرسشي كليشه اي شروع كنيم: چرا مي نويسيد؟

روزگاري براي پاسخ به اين پرسش خيلي حرف داشتم. حرف هايي كه گمان مي كردم حرف من است و نبود. حرف هايي بود كه قبول داشتم اما حرفِ من نبود. يعني از درون من جوش نمي زد. مثلا مي گفتم براي جاودانگي يا براي گريز از اضطراب هاي بنيادين بشري. يا به قول كوندرا براي تحمل سبكي تحمل ناپذير هستي! بله اينها بود؛ هنوز هم هست، شايد باشد اما اينها پاسخ شخص يا شخصي من نيست. پاسخ اين پرسش را روزي در خلال گفت وگوي كوتاهي كه با دوستي داشتم اگر بگويم كشف كردم زياده گويي نكرده ام. هر نويسنده اي عادت هاي خودش را دارد. يكي از عادت هاي من اين  است كه در خلوت بنويسم. كمترين لباس ممكن به تنم باشد يا در ها را ببندم و بنويسم. يك روز مجبور شدم در حضور نازنين  دوستي بنشينم پشت ميز و بنويسم. از نوشتن كه دست كشيدم آمد نزديك من، زل زد به چشم هايم، آن روز ها هنوز در جدال ديدن و نديدن بودم. گفت: موقع نوشتن مثل يك كودك پنج، شش ساله مي شوي! بي قرار، لجباز و سربه هوا. بي اختيار گفتم: درست مي گويي. راستش نوشتن جدي ترين بازي زندگي من است. بله، گمان مي كنم من مي نويسم چون بي قرارم، چون بازيگوشم، چون سر به هوا و لجبازم، چون كودكم. كودكي كه حالا نزديك به 60 سال دارد! باور مي كنيد من حالا 60 سالي سن دارم؟ بگير يكي دو سالي كمتر؟ خودم كه توي كتم نمي رود يا من 60 ساله نيستم يا 60 سالگي سن پيري نيست!

يكي از دغدغه هاي هميشگي شما در آثار داستاني، پرداختن به سايه روشن هاي روان آدم هاست كه البته اين نوع نگاه به حوزه جهان مدرن در ادبيات مربوط است. چرا نويسندگان جهان مدرن تا اين اندازه نگران متلاشي شدن روان انسان ها هستند؟

تا جايي كه ما مي دانيم، انسان تنهاترين موجود زنده جهان است. از هر تك درختي كه در كوير تنهاتر است و تا چشم كار مي كند هيچ روييدني نيست، انسان تنهاتر است. تنهاتر و مضطرب تر. خب تو چه روانكاو باشي، چه جهانگرد يا مهندس معمار؛ نگران سايه روشن هاي روان مي شوي. نه سايه روشن روان آن ديگري، سايه روشن روان خودت. تا جايي كه من دريافت مي كنم هيچ داستاني، داستان مدرن يا امروزي نيست مگر اينكه روايت <<منِ انساني>> باشد. من نگران اضمحلال روان انسان نيستم. نگراني من واقعي تر و جدي تر است. من نگران تنهايي انسانم. تنهايي اي كه دست كم در بعد وجودي هيچ گريزي ندارد جز پذيرش و همراهي با آن. شايد هنر و در اين گفت وگو به طور مشخص داستان و موسيقي بتواند به تحمل اين تنهايي كمك كند. شايد همين است كه آدم ها در تنهايي شان رويا مي بافند كه نوعي داستان نويسي ذهني  است و خب زمزمه مي كنند؛ داستان و زمزمه، ادبيات و موسيقي.

داستان چگونه مي تواند هراس هاي بي پايان انسان در جهان مدرن را اندكي كم كند و اصولا ادبيات داستاني توانايي مهار چنين نابساماني هاي رواني را دارد؟

آرمان هاي ايدئولوژيك، فلسفه يا اديان ممكن است بتوانند از هراس هاي انسان بكاهند و حتي با مكانيزم هايي؛ هراس ها را تبديل به اميد كنند. شايد مايوس كننده باشد اما خب به نظرم داستان اگر اضطراب هاي تازه اي روبه روي انسان قرار ندهد از اضطراب هاي او چيزي كم نمي كند. بله؛ ادبيات، داستان و اساسا هنر مي تواند درك برخي اضطراب هاي بشر را به تاخير بيندازد يا اضطرابي شيرين، مثلا اضطراب تعليق را به صورت موقت جانشين اضطراب سنگين مرگ يا تنهايي يا شك كند. نمي خواهم بگويم اين كم چيزي  است. مي خواهم بگويم واقعيت تا جايي كه من مي فهمم بيش از اين نيست. هنر اتوپياي امروز و اكنون من است اما هيچ كاري از داستان براي ديروز يا فرداي من برنمي آيد.

اغلب داستان هايي كه مربوط به ناهنجاري هاي روان انسان مدرن هستند، در فضاهاي شهري اتفاق مي افتند كه به عنوان مثال مي توان از داستان هاي آپارتماني نام برد. شما هيچ داستاني از گونه آپارتماني نمي بينيد كه يك شخصيت داراي روح و رواني بسامان باشد. شهر در جهان مدرن چرا اينقدر وحشتناك نمود پيدا كرده است؟

انسان با يك تعارض جانكاه بنيادين متولد مي شود. از يكسو ميل به آزادي مطلق. هروقت خواست، هرجا خواست هركار خواست بكند. از سوي ديگر نياز به آن ديگري. نياز به زيستن در جمع و با جمع و كنترل از همين جا شروع مي شود. محدوديت از همين جا سر مي كشد. به نظرم مفهومي ترين ترجمه كنترل، شهر است. شهر، خيابان هايش، برج ها و آپارتمان هايش، زشتي ها و زيبايي ها، قوانين و قواعد، مدنيت و رفتار شهروندي اش يك ابرسيستم كنترلي است. كنترلي كه پيش از تولد ما آغاز مي شود. نوزاد بايد فرزند يك رابطه مشروع قانوني باشد <<تا پس از مرگ>> انحصار ورثه و... كاملا رسمي و قانوني وجود داشته  باشد و شرط اجازه زيستن در <<شهر>> است. در چنين چنبره اي آيا مي توان انتظار <<روح و روان>> بساماني داشت؟ گمان نمي كنم. من حالا و اينجا نمي خواهم اين فرآيند يا شهرنشيني را نفي يا نقد كنم. صرفا خواستم تعارض بنيادين بشري را توضيح دهم و توصيف كنم.

تا امروز چندين كتاب و مصاحبه در زمينه داستان از شما به چاپ رسيده. نامزد جوايز مختلف ادبي شده ايد، جوايزي هم دريافت كرده ايد، خلاصه در ادبيات داستاني امروز ايران نام شناخته شده اي هستيد. اما با وجود فعاليت زياد و ملموس، در حيطه موسيقي چندان شناخته شده نيستيد. اگر مايليد كمي از جنبه فعاليت هاي موسيقايي خود بگوييد. 

لطف شماست كه مي گوييد چندان شناخته شده نيستم! واقعيت اين است كه من به عنوان آوازخوان اصلا شناخته شده نيستم. از وقتي كه به خاطر مي آورم دل در گرو ساز و آواز داشتم. خب سليقه ام تغيير كرده اما الفتم با موسيقي هيچ وقت قطع نشده. از همان كودكي عضو گروه كر مدرسه بودم. گاه تك خوان، گاه همخوان. اولين رفيق زندگي ام، مادرم <<شهربانو>>، گاه نوازندگان دوره گرد را صدا مي زد بيايند خانه ما كمانچه اي، تاري چيزي بزنند و به من مي گفت همراه شان بخوانم. پدرم هم خيلي اصرار داشت كه بيش از هر كاري تمركزم را بگذارم روي آواز. خب حكايت خاله سوسكه و دست و پاي بلوري هم بوده حتما. به هر حال زماني را ياد ندارم كه از فراگيري آواز دست كشيده باشم. سروقت ساز هم رفتم كه چشم تان بد نبيند. ويولن. سه چهار تا استاد عوض كردم تا آخرش دستگيرم شد اشكال از استاد ها نيست بلكه مشكل در ذات بي قرار من است كه با وجود تشويق هاي استادانم، يكجا قرار نمي گرفتم و تن به تمركز و ساز زدن نمي  دادم. اين بود كه ساز را بوسيدم و گذاشتم كنار. اگر مي شد دور زد و تقلب كرد و دوباره به دنيا آمد، مطمئن باشيد شما حالا با يك نوازنده برجسته تار گفت وگو مي كرديد! از كجا معلوم؟ آمديم دور زديم و شد! سال هاي زيادي  است كه تار و نه ويولن، يكي از حسرت هاي هميشگي من است. بگذريم. خيلي محدود كنسرت هايي هم داشته ام. آخري اش دو سال پيش بود با دوستان هنرمندم محمد دارابي و خليل ملكي رفتيم تونس در فستيوالي شركت كرديم. چند سالي هم مي شود كه افتخار همنشيني و شاگردي يكي از نوازندگان كم نظير تار نصيبم شده. دست كم هفته اي يك شب در آموزشگاه آيين فاخته خدمت رضا موسوي زاده مي رسم و لذت مي برم، لذتي كه تا نبري درنخواهي يافت و هم از او كه بسيار توانمند و به همان اندازه فروتن  است مي آموزم. اگر از خلوتم هم بخواهيد خب بدانيد پر است از صدا ! پر است از خداوندگار آواز ايران <<استاد شجريان>>، همايون آوازش، داريوش رفيعي و طاهرزاده و خيلي هاي ديگر. باز هم شاگردي كرده ام. شاگردي خيلي ها را كه صاحبنام ترين شان استادم علي اصغر شاه زيدي بود. او نيز سخاوتمندانه كوشيد به من بياموزد. گرچه بي شكسته نفسي بايد اذعان كنم براي ايشان شاگرد خوبي نبودم.

خب حالا بهتر مي توانم اين پرسش را با شما در ميان بگذارم. از آنجايي كه شما در عالم موسيقي هم فعال هستيد گمان نمي كنيد كه اين هنر كمتراز ادبيات تلخ بين و تلخ انگار است و حداقل تلاش مي كند باري از دوش انسان تنها مانده در چنبره خود بردارد؟ 

راستش من تا حالا از اين زاويه به داستان و موسيقي نگاه نكرده بودم. درست كه موسيقي به صورت كاملا بدوي همزاد بشراست اما مي دانيد كه داستان و به خصوص داستان كوتاه در شكلي كه ما امروز مي شناسيم بسيار جوان تر از موسيقي است. با اين حساب به نظرم نمي توان انتظار ناشي از تفكر و فلسفه جاري در داستان را از موسيقي انتظار داشت. اين را به عنوان مزيت يكي و محدوديت آن ديگري نمي گويم. طعم هركدام، ويژگي هركدام است. اگر هر يك را از انسان بگيريم زندگي خيلي سخت و بي روح مي شود.

دنبال كردن دو رشته كاملا متفاوت يعني داستان نويسي و موسيقي با توجه به مشغوليت هاي زياد حرفه اي تان را چگونه مديريت مي كنيد. گمان من اين است كه خستگي هاي هركدام از اين سه كار را به شكل ضربدري و پناه بردن به هر كدام شان به شكل نوبتي از تن بيرون مي كنيد. درست است؟ 

اگر اجازه بدهيد واژه نوبتي را از پرسش تان  برداريم. بايد بگويم بله. گفتم داستان و حالا تكميل مي كنم هنر، جدي ترين بازي زندگي من است. بازي ها هميشه براي من جدي بوده اند. حتي بازي هاي ورزشي. بگذاريد همين جا يك خاطره روشنفكرگونه براي تان نقل كنم. سال ها پيش كه آقا يحيي گل محمدي مربي پرسپوليس بود، من به همراه تعدادي از دوستانم علي صابري، فرمين امين، سهيل معيني و يكي دو نفر ديگر رفتيم سر تمرين تيم. بازيكن ها به دو گروه قرمزپوش و سفيدپوش تقسيم شده بودند. تمرين بود. گمانم تمرين پاس از دو جناح و شوت از پشت هجده. هر توپي تيم سفيد مي آورد من نگران بودم وارد دروازه سرخ ها نشود. فرمين امين كه كنار من ايستاده بود خنده اش گرفته بود كه تمرين است دوست عزيز. تمرين! توي پسند شعر هم همين جور هاست. من مثلا شاعر هاي بازيگوشي مثل سعدي و حافظ را خيلي بيشتر مي پسندم تا شاعر هاي عنق، بداخلاق يا متفكر خشك يا الكي خوش. بگذريم اين جوري هاست ديگر.

خيلي وقت است كاري از شما منتشر نشده، چرا؟

اين پرسش تان كيسه <<غر>> مرا پاره كرد. خودتان خواستيد! راستش را بخواهيد، بخش بزرگي از اين مساله ناشي از تنبلي است. باور كنيد اما خب چيز هاي ديگري هم هست. علاوه بر تنبلي دو مشكل ديگر در روند نوشتن دارم كه يكي  خيلي قديمي است و ديگري چند سالي است اضافه شده. آنكه قديمي است مشكل ابزاري است. سخت افزار و نرم افزار هاي ويژه نابينايان گرچه دستاورد بزرگي است اما خب خيلي هم اذيت مي كند. گاه براي نوشتن ده، پانزده خط داستان بايد دو سه ساعت وقت بگذارم. اينقدر از لحاظ ابزاري اذيت مي شوم كه ديگر از دل و دماغ نوشتن مي افتم. شايد هم من بايد كمي پوست كلفت تر باشم. نمي دانم. مساله ديگر بيماري هاي همزماني است كه به جانم ريخته. درد گاه كلافه ام مي كند. دردي كه تقريبا هميشگي است و ديگر يك جور هايي بخشي از من شده. اغلب بيش از ده يا دست بالا پانزده دقيقه امكان نشستن پشت ميز و نوشتن ندارم.

با اين حال كنجكاوم بدانم ازكارهاي داستاني و موسيقايي تازه تان چه خبرهايي براي مان داريد؟

در زمينه موسيقي راستش قرار است احتمالا سال آينده دوستي سرمايه گذاري كند. شايد بتوانيم كاري بدهيم بيرون. اميدوارم شدني باشد و بشود. اما داستان؛ اول بگويم داستان ناتمام و نيمه تمام كم ندارم. چندتايي هم داستان تمام دارم كه خب همت نكرده ام بنشينم دستي به سر و گوش شان بكشم و به ناشر بسپارم. گمانم بيست تايي داستان قابل انتشار داشته باشم. اميدوارم سال نود و هفت مجموعه داستاني هم از من بيايد بيرون.

آدم هاي داستان هاي تان را از كجا مي آوريد؟ از دوستان، فاميل، مراجعه ها، كوچه، خيابان يا از كجا؟ ماجرا ها چطور؟ از كجا وارد داستان هاي شما مي شوند؟ 

ببينيد! بين نويسنده و جهان پيراموني اش يك بده بستان جاري در زمان وجود دارد. فرآيندي كه چندان هوشيار و حساب شده نيست. دست كم براي من از اين قرار است. هرگز در تعاملم با انسان ها موضوع نوشتن مطرح نبوده. هيچ وقت من با ديدن كسي به خودم نگفته ام كه حواست باشد! فلان آدم جان مي دهد براي تبديل شدن به يك شخصيت داستاني. راستش اصلا چنين نگاهي را چندان انساني نمي دانم. من به عنوان يك انسان مايل نيستم هيچ جا ابزار يا سوژه ديگري باشم. گمان نمي كنم هيچ كسي همچنين تمايلي داشته باشد. در مورد ماجرا هم همين طور هاست. فقط گاه در مورد بعضي از واژه ها و زيبايي ها يا ويژگي هاي لحن و زبان جز اين بوده، مثلا چند وقت پيش دوستي كه اهل كرمان است در حرف هاش گفت <<فلان كار را از سر سربزرگي نكرده ام>> من اولين بار بود كه به جاي كله شقي يا يكدندگي، سربزرگي مي شنيدم. به ايشان كه خودشان هم داستان نويس خوبي است گفتم. چقدر اين سربزرگي كه تو گفتي به درد گفت وگوي داستاني مي خورد. ايشان هم لطف كردند چند تايي ديگر گفتند. مي پذيرم؛ ما در يك تعامل دايمي با جهانيم و منِ نويسنده سعي مي كنم عناصري را از جهان برون افكني كنم. زمان مي برد يك سال يا 50 سال زمان لازم است كه يك نويسنده جهان دروني شده را برون افكني كند. بر آن حس دروني شده چه گذشته نمي دانم. چگونه تبديل شده به تجربه زيسته هم چيزي نمي دانم. فقط مي دانم آن پرتاب از درون به بيرون مي شود داستان، آواز، نقاشي يا هر آفريده ديگر. فرآيند خلق و خيال بسيار پيچيده تر از آن است كه بتوان برايش يك تعريف روشن دو دو تا چهار تاي منطقي و مكانيكي ارايه كرد. ببينيد! عناصر بوف كور يا شازده احتجاب از بيرون وارد جهان نويسنده مي شود اما وقتي به بيرون باز گردانده مي شود ديگر هماني نيست كه بوده. يا مثلا به اين بيت سعدي توجه كنيد: <<سخني كه با تو دارم به نسيم صبح گفتم، دگري نمي شناسم تو ببر كه آشنايي>>. خوب يك بار قرن ها پيش صبح و نسيم و سخن از جهان بيرون به جهان سعدي وارد مي شوند و بعد از جهان سعدي به جهان بيرون بازگردانده مي شوند و حالا ما با يك بيت ناب طرفيم. قرن ها بعد شجرياني پيدا مي شود دوباره اين بيت را دروني مي كند. مي پزد و مي دهد بيرون. ديگر آوازي كه او مي خواند چيزي بيش از تك بيتي  است كه از جهان دروني كرده. اميدوارم توانسته باشم چرخه مدنظرم را روشن بيان كنم.

 

كندوكاو درروان انسان

رابطه بين روانكاوي، موسيقي و داستان اين است كه هر سه به نوعي پژوهشند. روانكاوي پژوهش در روان انسان است، داستان پژوهش در جهان انسان و موسيقي پژوهش در عواطف و احساسات انسان است. عواطف و احساساتي كه پشت زبان متوقف مي شود. زبان قادر به توضيح شان نيست. مثلا در موسيقي خودمان شادي و وجدي كه يك فرياد در <<مخالف سه گاه>> به انسان اهل موسيقي مي دهد چيست و چه كيفيتي دارد. اين شادي و وجد چه تفاوتي با شادي ناشي از يك <<عراق چپ كوك>> دارد؟ همين پژوهش هاي مكرر و همين كشف و شهود هاي به زبان نيامدني است كه هيچ وقت مخاطب اهل موسيقي ايراني را هرگز از شنيدن ابوعطا يا همايوني كه بار ها نواخته يا خوانده مي شود، سير نمي كند. من به سهم خود انتقادات خيلي جدي به موسيقي خودمان دارم اما اين باعث نمي شود گاه از بعضي اظهارنظر هاي غيردقيق و غيرحرفه اي متعجب نشوم. مثلا اينكه موسيقي ما غمگين است يا يك ابوعطا را صد ها سال همه مثل هم مي خوانند. به نظرم اگر كسي با اين موسيقي اهليت داشته باشد و بتواند با آن رابطه اي آزاد و رها بگيرد؛ هرگز اين قضاوت ها را نخواهد كرد. بله! آن وقت حتما انتقاد و ايراد هاي ديگري مطرح خواهد كرد كه خيلي اساسي تر و جدي تر خواهد بود.

 

ایرادات شورای نگهبان
 
توضیح:
 
پیرو گفتگو در برنامه فصل اول در رادیو جوان، که هر روز ساعت 13 تا 13:30 پخش می شود به تاریخ سه شنبه 3 بهمن 1396 و ابراز باور خویش درباره ی ایرادات شورای نگهبان و نیز جلسه ای با دکتر کدخدایی سخنگوی شورا در تاریخ شنبه 7 بهمن 96 در مؤسسه حقوق عمومی دانشگاه تهران برگزار شد و از سوی شبکه تشکل ها نابینایان و کم بینایان کشور دوستم جناب آقای معینی به عنوان مدیرعامل، شرکت داشتند و من نیز قرار بود بروم اما در شعبه یکم بازپرسی دادسرای ناحیه 19 ( نیابت ) پنج ساعتی کاری چند دقیقه ای به درازا کشید و بازپرسی نخستین بار است که با وکیلی معلول برخورد می کند که این خود از عجایب روزگار است و روزی که می خواهی شتابان کار خود را انجام داده و پی اصلاح قانون جامع باشی ناگزیری مانند چند صد سال پیش برای دادرسی آن هم در تهران پایتخت کشور، توضیح دهی که نابینا هم می تواند دادفر دادگستری باشد و دسترسی پذیری یعنی چه. تازه آن هم توضیحی در عمل که معلوم نیست برآیندش چیست. بماند، ایرادات شورای نگهبان را بخوانید و خودتان داوری کنید و بویژه حقوقدانان آن هم بیشتر در پهنه حقوق عمومی با اظهارنظر ما را راهنمایی و یاری کنند تا در کوتاهترین هنگام یا شاید همین امسال قانونی اصلاح شده داشته باشیم. البته که با زحمات شبانه روزی سهیل معینی همه چیز خوب پیش می رود. امیدوارم شتاب زدگی ها و ناکارشناسی ها این بار کمتر مداخله کنند و بگذارند کارمان را بکنیم. گفت و گوها در جریان است و ایرادات گونه ای نیست که مشکل آفرین باشد.
 
ایرادات شورای نگهبان:
 
لایحه حمایت از حقوق معلولان که با اصلاحاتی در جلسه مورخ ششم دی ماه یکهزار و سیصدو نودو شش به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است؛ در جلسه مورخ 20/10/1396 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با توجه به اصلاحات به عمل آمده نظر این شورا به شرح زیر اعلام می گردد:
1. در بند (الف) ماده 1، عبارت «طبقه¬بندی بین¬المللی انواع معلولیت سازمان بهداشت جهانی» از این جهت که تعریف معیار روشنی برای این طبقه¬بندی ذکر نشده و می¬تواند در معرض تغییر باشد ابهام دارد، پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
2. حضور اشخاص مذکور در بندهای 8، 10، 11 و12 ماده 3، در ستاد هماهنگی و مناسب¬سازی کشور، با حق رأی با توجه به وظایف این ستاد مغایر اصل 60 قانون اساسی شناخته شد و همچنین اطلاق بند 13 این ماده، در خصوص دستگاه¬های غیردولتی، اشکال دارد.
3. در تبصره ماده 4، نظر به اینکه هر یک از اعمال مجرمانه و مجازات آنها باید در قانون تعیین شود، مغایر اصل 36 قانون اساسی شناخته شد.
4. در تبصره 2 ماده 7، اطلاق آن نسبت به سالمندانی که در آستانه معلولیت قرار ندارند و در لایحه پیش-بینی نشده است، مغایر اصل 75 قانون اساسی شناخته شد.
5. حضور اشخاص مذکور در بندهای 16، 17، 18 و 19 ماده 32 با حق رأی در شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی با توجه به وظایف این شورا، مغایر اصل 60 قانون اساسی شناخته شد.
 
تذکرات:
1. در سطر سوم بند (ث) ماده 1، جرف «به» به «برای» اصلاح گردد.
2. در سطر دوم ماده 13، عبارت « ماده 11» به عبارت «ماده 12» اصلاح گردد.
3. در ماده 22، واژه «قیمومیت» به «قیمومت» اصلاح گردد.

 

گزارش مسابقات بوچیا و بسکتبال

 

بسمه تعالی
 
سلام جناب دکتر
همانگونه که می دانید اوضاع شهرداری ها در شرایط انتقال و تعویض مدیران قرار دارد، لذا تاثیر آن در سازمان ورزش و تربیت بدنی مناطق همم مشاهده می شود. در سازمان ورزش از حدود 50 انجمن حدود 30 تای آن نگه داشته شد و اعضای دو نفره به یک نفر تقلیل پیدا کرد. در این شرایط ضمن حذف انجمن های ناشنوایان، نابینایان و انجمن جانبازان، تنها انجمن معلولین حفظ شد. از ما خواسته شد کار برگزاری مسابقات را فعلا ادامه دهیم. متأسفانه تغییرات در مناطق باعث شد تا حالا تنها 5 رشته از مجموعه 15 رشته ی پارالمپیاد برگزار گردد. زیرا تمام مناطق درگیر مشکلات اعتباری هستند. اینک در آستانه بهمن ماه غیر از شطرنج 4 مسابقه داشتیم که گزارش دوتای آن ارسال و بقیه نیز متعاقبا ارسال خواهد شد. 
با تشکر 
کربلایی  
 

                                                      بسمه تعالی

جناب آقای دکتر صابری

  احتراما گزارش مختصری از مسابقات بسکتبال با ویلچر خیابانی را به عرض میرسانم.

  پس از کش و قوس های مختلف، بالاخره منطقه 8 همچون سال پیش آمادگی خود را برای انجام مسابقات بسکتبال با ویلچر خیابانی (سه نفره در نصف زمین) اعلام و هشتم دی ماه در سالن ورزشی آسایشگاه جانبازان شهید بهشتی، میزبان 7 تیم از مناطق مختلف شهرداری و میهمانان این مسابقات گردید.

  سالن فوق امسال هم آمادگی برگزاری بازی های بسکتبال را نداشت. حیات الغیب مدیر تربیت بدنی منطقه و حدادی مسئول فنی از روز قبل که برای بازدید رفته بودند، با کرایه وسایل کف شوی، سالن را مهیای برگزاری کردند. این سالن مدت هاست که فقط برای تنیس روی میز مورد استفاده قرار میگیرد و کف آن پر از خاک و خاشاک شده بود. همچنین با روشن کردن تهویه، هوای گرم در آن جاری نمودند.

  صبح روز جمعه 8 دی و در حضور نمایندگان تیم های مناطق یک، پنج، هفت، هشت، 14، 16 و 17 قرعه کشی مسابقات و گروه بندی آن بدین ترتیب صورت گرفت:

 گروه الف: مناطق چهارده، پنج و یک.

 گروه ب: مناطق هفت، هشت، شانزده و هفده.

  اعضای 5  نفره مناطق شرکت کننده از بازیکنان غیر ملی پوش و مربیان باشگاه های ایثار، امام علی (ع)، قمر بنی هاشم و کهریزک تیم سازی شده بودند.

  در ابتدای مسابقه متوجه شدیم مسئولان فنی فراموش کرده بودند توپ های رقابت ها را به سالن بیاورند و تا آژانسی گرفته و توپ ها از منزل مسئول فنی آورده شود، مدتی را از دست دادیم. در این زمان تیم ها مشغول نرمش و بازی و داوران مشغول چیدمان میز داوری شدند.

  سالن آسایشگاه با دیوارچینی پارتیشن هایی به دو قسمت تقسیم شده بود؛ بخشی ویژه برگزاری مسابقه و کادر فنی و نیم دیگر زمین برای تمرین و آماده سازی تیم هایی که بازی بعدی می بایست به زمین اصلی می رفتند، یا استراحت تیم هایی که بازی شان تمام شده بود و محلی برای پذیرایی وگپ و گفت ورزشکاران شده بود.

  مسابقات از ساعت 10 صبح و بصورت دوره ای در گروه های الف و ب آغاز شد. با توجه به اینکه  رقابت ها در نیمی از زمین و با یک سبد برگزار میشد، دارای قواعد خاصی بود. مجموع امتیازاتی که بازیکنان حاضر در زمین میتوانستند داشته باشند 5/7 بود؛ به همین خاطر در دقایقی از بازی ها ، برخی تیم ها نمی توانستند امتیاز مربوطه را باسه بازیکن پر کنند، لذا بازی شان دو نفره ادامه می یافت. هر بازی 12 دقیقه فعال بود که معمولا بین 20 تا 25 دقیقه طول می کشید.

  شروع بازی از پشت محوطه 3 ثانیه بود. پرتاب های پشت قوس سه امتیازی، در این مسابقات 2 امتیاز و از داخل قوس یک امتیاز داشت. ریباند یا برگشت توپ از تخته و حلقه، اگر به تیم مقابل می رسید می بایست توپ را به خارج از قوس برده و دوباره حمله به سبد را آغاز کنند، اما اگر تیم مهاجم توپ برگشتی را تصاحب می کرد میتوانست از همان جا یه سبد پرتاب نماید.

بازی ها در زمان پذیرایی و نهار هم ادامه داشت تا جبران اوقات از دست رفته صبح بشود.

  پس از پایان 9 بازی مقدماتی، در گروه اول تیم های مناطق یک، 14 و پنج؛ و در گروه دوم تیم های مناطق هشت، هفت، 16 و 17 در رتبه بندی قرار گرفتند.

  در رقابت های نیمه نهایی منطقه هشت بسختی و در وقت اضافه تیم منطقه 14 را برد و منطقه یک منطقه 7 را شکست داد و با هم به فینال رفتند.

  ظاهرا با توجه به کمبود منابع مالی و اعتباری، مدیر ورزش منطقه برای رفع نیاز های مسابقات از جیب شخصی خرج میکرد.

 رده بندی نهایی:

 1_ منطقه هشت، 2_ منطقه یک، 3_ منطقه چهارده، 4_ منطقه هفت، 5_ منطقه شانزده، 6_ منطقه هفده، 7_ منطقه پنج.

  در جریان بازی ها سرداران نیروی زمینی سپاه پاسداران که اغلب برای دیدن و دست بوسی از جانبازان آسایشگاه، به این مکان می آمدند، با شاخه های گل به سالن آمده و با ورزشکاران پارالمپیاد دیدار و به درد و دل آنان گوش دادند.

  مسابقات بسکتبال با ویلچر پارالمپیاد از جمله رقابت های پر جانباز شهرداری است.

  در پایان مسابقات، معاون اجتماعی شهردار منطقه، مدیر ورزش محلات و کارشناسان و داوران توزیع جوایز را انجام دادند.

 

                                                                     سرپرست مسابقات

                                                                          کربلایی

 

                                               بسمه تعالی

جناب آقای صابری

با اهداء سلام

  گزارش مختصری از مسابقات بوچیای پارالمپیاد 1396 را به اطلاع حضرتعالی میرسانم:

  سالن ورزشی 22 بهمن جانبازان و معلولین همچون دو سال گذشته برگزارکننده مسابقات بوچیای آقایان و بانوان در روزهای شنبه و یکشنبه 18 و 19 آذرماه به میزبانی منطقه 4 بود. مثل هر سال، ابتدا رقابت های آقایان برگزار شد تا زمینه برای مسابقات بانوان مهیاتر شود.

  همچون سال های قبل باشگاه 22 برای هر روز مبلغ یک میلیون تومان اجاره برای هیئت معلولین خواسته بود که توسط تربیت بدنی منطقه میزبان قبل از رقابت ها انجام شده بود؛ البته امسال آقای طباطبایی مدیر مجموعه  و اخوی رئیس هیئت معلولین تهران به همراه تیم بوچیای جوانان در مسابقات امارات حضور داشت.

  تعداد 51 ورزشکار از سراسر استان تهران از ابتدای صبح خود را به ورزشگاه میرساندند تا در چهار گروه، کلاسبندی شوند. با توجه به 40 شرکت کننده پارسال، رشدی حدود 25 درصد را شاهد بودیم.

  طبق سنوات قبل مهدی خزائی مسئول فنی و کلاسبند رقابت ها بود. وی به همراه 14 داور و منشی بازی ها را در شش زمین که از قبل آماده و خط کشی شده بود، برگزار کردند.

  مناطق شرکت کننده در مسابقات عبارت بودند از: یک، دو، چهار، پنج، هفت، هشت، ده، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19 و بیست. مثل اغلب مسابقات پارالمپیاد، برخی از مناطق اطلاعی از حضور نمایندگان خود در مسابقات نداشتند.

  حضور متخلفانه برخی بازیکنان که از دو منطقه تجهیزات گرفته ولی فقط میتوانستند برای یک منطقه شرکت کنند، باعث ناراحتی برخی مدیران تربیت بدنی مناطق شد. اینکار باعث میشود به قضیه معرفی نامه اهمیت بیشتری بدهیم.

  برای اولین بار محمد رضایی رئیس سازمان ورزش از مسابقات پارالمپیاد امسال بازدید داشت، همچنین سید علیرضا حسینی شهردار و نظری سرپرست معاونت اجتماعی منطقه از رقابت ها دیدن و تحت تاثیر تلاش بچه ها قرار گرفتند. همچون همیشه آقای عسگری، مدیر و کارشناسان ورزش محلات، مدیران ورزش وبرخی کارشناسان از مناطق چهار، پنج، هفت، هشت، ده نیز از رقابت ها دیدن کردند. شبکه خبر هم گزارش مفصلی از بازی ها داشت.

  در حاشیه مسابقات افرادی از مسئولین تقاضاهایی داشتند؛ آقای عسگری دو نفر را نزد من آورد که برسی کرده و اقدام لازم را انجام دهم. خانمی را برای بررسی مشکل تیراندازی خواهر معلولش و همچنین مربی بوچیای هیئت معلولین که نیاز به سالن داشتند. البته با هر دو نفر دقایقی صحبت و پرس و جو کردم تا پیگیری لازم را انجام و به آنان اطلاع  دهم.( لازم به ذکر است مدتی بعد با خواهر تیرانداز تماس و اقدام مربوطه را گزارش دادم البته با ناباوری از اینکه من پیگیر کارش باشم، تشکر کرد و مسئله شان منتفی شد. برای مربی بوچیا نیز منتظر جلسه با مسئول انجمن بوچیای پارالمپیاد هستم تا با نظر آقای کامجو تصمیم درست و عام المنفعه بگیریم.)

  کوچک ترین فرد شرکت کننده محمدرضا رسولی بود که بعنوان جوان ترین ورزشکار از وی تقدیر شد.

  یکی از حاشیه های این دوره، حضور مجدد علی هاتفی معلول  دو دست قطعی بود که چند سال پیش بر اثر برق گرفتگی دستانش را از دست داده بود. وی سال پیش که در مسابقات شرکت کرد؛ متوجه شدیم نوع معلولیتش به رشته شنا مرتبط است و در بوچیا کلاس نمی آورد.؛ اما چون پارسال به صورت آزمایشی کلاس 5 را برگزار کردیم و اصرارهای ملتمسانه اش، ونظر مساعد مسئولین، وی را در کلاسی آزاد  شرکت دادیم. طی یک سال گذشته و در کلاسبندی رسمی فدراسیون معلولین معلوم شد ایشان فقط باید در شنا شرکت کند؛ اما امسال هم آمد و با توجه به وجهه مظلومش به هر کسی رسید گفت: "مرا شرکت نمی دهند" و مسئولین با ترحم میخواستند تا وی را شرکت دهیم. وقتی قضیه را روشن میکردیم، حق را به ما میدادند. آقای رضایی با روحیه دلسوزانه اش و آقای عسگری در اقدامی عاطفی برایش مدال و وجه نقدی آماده و در حاشیه بازدید تقدیمش کردند.

  شهردار منطقه که جوائز قهرمانان دو گروه از بچه ها را اهداء میکرد، اعلام نمود به تمامی شرکت کنندگانی که مقام نیاوردند، نفری 100 هزار تومان از شهرداری میزبان دریافت خواهند کرد و بلافاصله هماهنگی نمودیم تا افرادی شماره عابر بانک و کد ملی ورزشکاران را جمع و به تربیت بدنی منطقه تحویل دهند.

  پذیرایی و حضور پر رنگ مدیر و کارشناسان منطقه همچون سال های پیش شایسته قدردانی و کامل بود. بنر های بزرگ سه طرف زمین بازی را احاطه کرده بود. میزبان برای مراسم پایانی و توزیع جوایز نیز هزینه لازم را انجام و مسابقات بخوبی اختتام یافت.

  با توجه به شرکت خوب ورزشکاران و تاخیر در حضور برخی بازیکنان و بویژه خرابی اتوبوسی که 16 ورزشکار کهریزک را می آورد، پیش  بینی شد کمبود وقت داشته باشیم و بناچار بازی ها بصورت تک حذفی اجرا شد که باعث رنجش تعدای از جمله بازندگان شده بود.

  آموزش و پرورش هم از چند مدرسه جسمی_حرکتی نفراتی را فرستاده بود.

  بطور اتفاقی گزارشگر برنامه "حالا خورشید" شبکه سه با دوربین فیلمبرداری اش، بعنوان همراه یک ورزشکار در مسابقات حاضر شد و چون تحت تاثیربازی های بچه ها قرار گرفت، از ما خواست که فیلم برداری و گزارش تهیه کند که با مشورت جمعی به  او اجازه داده شد.

  نتایج انفرادی

  کلاس BC1: (تعداد شرکت کنندگان 12 نفر)؛ 1- محمد تقوی منطقه 14، 2- امیر رضا دهقان منطقه پنج، 3- محمد زین الدین منطقه 12.

  کلاس BC2: (تعداد شرکت کنندگان 15 نفر)؛ 1- رضا بغلانی منطقه یک، 2- امیر شیرزاد منطقه دو، 3- میلاد شرفی منطقه هشت.

   کلاس BC3: (تعداد شرکت کنندگان 14 نفر)؛ 1-سهراب صفری منطقه 13، 2- یاور محمدزاده منطقه دو، 3- عباس عباسی منطقه پنج.

  کلاس BC4: (تعداد شرکت کنندگان 10 نفر)؛ 1- افشین پرفکرمقدم منطقه چهار، 2- علی خسروی منطقه هفت، 3- سیدانور حسینی منطقه ده.

نتایج تیمی

  1. منطقه دو، 2- منطقه هشت، 3- منطقه چهار، 4- منطقه پنج، 5- منطقه یک، 6- منطقه شش، 7- منطقه ده، 8- منطقه 12، 9- منطقه 17، 10- منطقه 16.

سرپرست مسابقات

  •  

رونوشت: جناب آقای عسگری جهت اطلاع

ابطال تبصره (۱) بند (۵) آئین‌نامه اجرایی قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و معلولین و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب سال ۱۳۶۸ (رأی شماره ۷۴۵ مورخ  ۱۳۹۶/۸/۹ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری)


تاریخ دادنامه: ۱۳۹۶/۸/۹

شماره دادنامه: ۷۴۵

کلاسه پرونده: ۱۳۴۶/۹۵

مرجع رسیدگی: هیأت‌عمومی دیوان عدالت اداری.

شاکی: آقای احسان سعیدی صابر 

موضوع شکایت و خواسته: ابطال تبصره بند ۵ مصوبه شماره ۴۵۶۶۴/ت۶۵۲ـ  ۱۳۶۸/۵/۳۰ هیأت‌وزیران

گردش‌کار: شاکی به موجب دادخواستی ابطال تبصره بند ۵ مصوبه شماره ۴۵۶۶۴/ت۶۵۲ ـ ۱۳۶۸/۵/۳۰ هیأت‌وزیران را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده‌است که:

«با تقدیم احترام به استحضار می‌رساند: تبصره ۳ قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب ۱۳۶۷/۹/۱ مقرر داشته است: «شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور که وظایف مربوط به شغل آنان باعث بروز ناراحتیهای جسمی و روحی می‌گردد، می‌توانند با داشتن حداقل بیست سال خدمت براساس درخواست کتبی خود با حداکثر ۵ سال ارفاق بازنشسته شوند.» شروط مد نظر قانونگذار، برای استفاده از امتیاز بازنشستگی پیش از موعد و سنوات ارفاقی کاملاً در این ماده روشن است و قانونگذار با این که در مقام بیان بوده، محدودیتی برای نسبت اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور به کل خدمت در این ماده بیان نکرده‌است.

این در حالی است که در تبصره بند ۵ آیین‌نامه اجرایی قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور به شماره ۴۵۶۶۴/ت۶۵۲ـ ۱۳۶۸/۵/۳۰ هیأت‌وزیران و در جهت تحدید حقوق مستخدمین، قید «انجام دو سوم خدمت در مشاغل یاد شده» به شرایط درخواست برای بازنشستگی شاغلین سخت و زیان‌آور افزوده گردیده که خارج از حدود اختیارات قوه‌مجریه است. این تبصره اشعار می‌دارد: «متصدیان مشاغل سخت و زیان‌آور در صورتی که حداقل دارای ۲۰ سال خدمت تمام بوده و دو سوم خدمت خود را در مشاغل سخت و زیان‌آور موضوع این ماده خدمت نموده باشند می‌توانند تقاضای بازنشستگی نمایند.» با وضعیت جاری موجود به عنوان نمونه مستخدمی که با ۲۹ سال سابقه خدمت، دارای سوابق خدمتی اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور به مدت ۱۹ سال می‌باشد نمی‌تواند از امتیاز قانون یاد شده‌استفاده نمایند چرا که شرط دو سوم را احراز ننموده است و در مقایسه با مستخدمی که هیچ‌گاه در سنوات سخت و زیان‌آور خدمت نکرده، یکسان تلقی شده و از هیچ امتیازی برخوردار نخواهد بود با عنایت به اینکه مستخدمین دولت برای اشتغال در انواع مشاغل و تغییر آن تابع تصمیمات سازمان خود هستند، افزودن محدودیت یاد شده موجب تضییع حقوق بسیاری از مستخدمین دولت در طی سالهای اجرای قانون گردیده است و با این بهانه که میزان اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور کمتر از دو سوم کل خدمت فرد است مستخدمین را از کل امتیاز سنوات ارفاقی سخت و زیان‌آور محروم کرده اند. با تقدیم احترام مجدد ابطال تبصره بند ۵ آیین‌نامه یاد شده  مورد تقاضاست. لازم به ذکر است مفاد آیین‌نامه اجرایی قانون اصلاح قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب ۱۳۸۵/۲/۱۰ آیین‌نامه قانون اصلاح بوده و ناسخ آیین‌نامه سال ۱۳۶۸ تلقی نمی‌گردد. نکته قابل توجه اینکه در آیین‌نامه سال ۱۳۸۵ برای مشمولین قانون اصلاح (کارگران مشمول قانون کار) شرط دو سوم خدمت در مشاغل سخت و زیان‌آور حذف شده‌است لکن این الزام (انجام دو سوم خدمت در مشاغل سخت و زیان‌آور) کماکان برای سایر مستخدمین دولت در دستگاههای اجرایی به قوت خود باقی‌است.» 

متن تبصره بند ۵ مصوبه شماره ۴۵۶۶۴/ت۶۵۲ـ ۱۳۶۸/۵/۳۰ هیأت‌وزیران به قرار زیر است:

«۵ ـ مشاغل سخت و زیان‌آور و درجات مربوط به پست سازمان که عمدتاً در شرایط محیطی نامساعد از قبیل وجود گازهای شیمیایی، کار با مواد رادیواکتیو و پرتوهای مضره، محیط عفونت‌زا، کار در اعماق، انفجار، کار با معلولین ذهنی و جسمی و غیره انجام شود و وظایف مربوط به شغل موجب بروز ناراحتی‌های جسمی و روحی شدید گردد، بنا به پیشنهاد هر یک از دستگاههای مشمول این قانون و تأیید شورای امور اداری و استخدامی کشور به تصویب هیأت‌وزیران خواهد رسید.

تبصره۱: متصدیان مشاغل سخت و زیان‌آور در صورتی که حداقل دارای ۲۰ سال خدمت تمام بوده و خدمت خود را در مشاغل سخت و زیان‌آور موضوع این ماده خدمت نموده باشند می‌توانند تقاضای بازنشستگی نمایند.» 

در پاسخ به شکایت مذکور، سرپرست معاونت امور حقوقی دولت (رئیس جمهور) به موجب لایحه شماره ۳۲۵۴۲/۲۱۰۰۶ـ ۱۳۹۶/۳/۱۱، توضیح داده‌است که:

«جناب آقای دربین

مدیرکل محترم هیأت‌عمومی و هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری

با سلام و احترام:

بازگشت به ابلاغیه شماره ۹۵۰۹۹۸۰۹۰۵۸۰۰۰۰۸۷۹ (کلاسه ۱۳۴۶/۹۵)، موضوع ارسال نسخه دوم درخواست آقای احسان سعیدی صابر، به خواسته: «ابطال تبصره ۱ بند۵  آیین‌نامه اجرایی قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور (تصویب نامه شماره ۴۵۶۶۴/ت۶۵۲هـ ـ ۱۳۶۸/۵/۳۰ هیأت‌وزیران)»، به پیوست ضمن ایفاد تصویب نظریات شماره ۱۱۷۱۴۰۸ ـ ۱۳۹۶/۲/۲۵ و شماره ۱۱۶۶۸۴۲ـ ۱۳۹۶/۲/۲۳ سازمان اداری  و استخدامی کشور اعلام می‌دارد:

۱- برابر تبصره‌های (۳) و (۴) ماده واحده قانون مزبور، مقرر گردیده است:

«تبصره۳ـ شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور که وظایف مربوط به شغل آنان باعث بروز ناراحتیهای جسمی و روحی می‌گردد، می‌توانند با داشتن حداقل بیست سال سابقه خدمت براساس درخواست کتبی خود با حداکثر پنج سال ارفاق بازنشسته شوند.

تبصره۴ـ آیین‌نامه اجرایی ماده فوق ظرف ۳ ماه با پیشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی با همکاری بنیاد شهید و سازمان بهزیستی تهیه و به تصویب هیأت‌وزیران خواهد رسید».

ـ با توجه به قانون مذکور و اینکه داشتن ۲۰ سال سابقه خدمت و نیز اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور از شرایط لازم جهت تقاضای بازنشستگی موضوع این قانون بوده و تصویب آیین‌نامه اجرایی مربوطه نیز بر عهده دولت قرار گرفته است لذا هیأت‌وزیران اقدام به تصویب مقرره مربوطه نموده و در تبصره (۱) بند ۵ آن، ضمن حفظ شرط قانونی  مربوط به داشتن حداقل ۲۰ سال سابقه خدمت، در رابطه با مدت زمان لازم جهت اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور، مقرر می‌دارد: «متصدیان مشاغل سخت و زیان‌آور در صورتی که حداقل دارای ۲۰ سال خدمت تمام بوده و دو سوم خدمت خود را در مشاغل سخت و زیان‌آور موضوع این ماده خدمت نموده باشند می‌توانند تقاضای بازنشستگی نمایند.»

۲ـ با توجه به قانون مذکور و اینکه داشتن ۲۰ سال سابقه خدمت و نیز اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور از شرایط لازم جهت تقاضای بازنشستگی موضوع این قانون بوده و تصویب آیین‌نامه اجرایی مربوطه نیز بر عهده دولت قرار گرفته است لذا هیأت‌وزیران اقدام به تصویب مقرره مربوطه نموده و در تبصره (۱) بند ۵ آن، ضمن حفظ شرط قانونی  مربوط به داشتن حداقل ۲۰ سال سابقه خدمت، در رابطه با مدت زمان لازم جهت اشتغال در مشاغل سخت و زیان‌آور، مقرر می‌دارد: «متصدیان مشاغل سخت و زیان‌آور در صورتی که حداقل دارای ۲۰ سال خدمت تمام بوده و دو سوم خدمت خود را در مشاغل سخت و زیان‌آور موضوع این ماده خدمت نموده باشند می‌توانند تقاضای بازنشستگی نمایند.»

در خاتمه با توجه به موارد معنون و اینکه تبصره (۱) بند ۵ مقرره مورد نظر شاکی، کاملاً در چارچوب وظایف و اختیارات قانونی هیأت‌وزیران به تصویب رسیده است، صدور تصمیم شایسته مبنی بر رد شکایت مطروحه مورد استدعاست.»

هیأت‌عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۹ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده‌است.

رأی هیأت‌عمومی

مقنن در تبصره ۳ ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب سال ۱۳۶۷ مقرر کرده‌است که شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور که وظایف مربوط به شغل آنان باعث بروز ناراحتی‌های جسمی و روحی می‌گردد می‌توانند با داشتن حداقل بیست سال سابقه خدمت براساس درخواست کتبی خود با حداکثر پنج سال ارفاق بازنشسته شوند. از این حکم قانونی این مطلب مستفاد می‌شود که اشخاص موضوع این تبصره باید بیست سال در مشاغل سخت و زیان‌آور اشتغال داشته باشند و چون در تبصره ۱ بند ۵ آیین‌نامه اجرایی قانون فوق‌الذکر شرط شده‌است که اگر کسی حداقل ۲۰ سال سابقه خدمت تمام بود و دو سوم آن در مشاغل سخت و زیان‌آور بوده می‌تواند تقاضای بازنشستگی کنند و این امر هر چند از باب مساعدت بوده ولی چون مغایر قانون است و اشخاص باید عین ۲۰ سال خدمت را در مشاغل سخت و زیان‌آور اشتغال داشته باشند و نه دو سوم آن را، بنابراین حکم تبصره ۱ بند ۵ آیین‌نامه اجرایی قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب  اسلامی و جنگ تحمیلی و معلولین و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب سال ۱۳۶۸  از حیث مذکور مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین‌دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال می‌شود.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری ـ مرتضی علی اشراقی

 

96/9/12

سرور ارجمند و فرهیخته سرکار خانم پرستو ولدخان

مدیر گرامی بخش نابینایان کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد

 

بادرود و سپاس و گرامیداشت 12 آذر روز جهانی معلولین بدینوسیله به آگاهی می رسانم، به تازگی کتابی به چاپ رسیده است که دسترس پذیر کردن برای نابینایان بی گمان باهوده خواهد بود. کتاب (حقوق شخصیت و حقوق مسئولیت مدنی، نگارش دکتر عباس میرشکاری) است. گرچه به ظاهر نامی کاملاً حقوقی است و تخصصی می نماید اما اندرون آن پر است از چیزهایی که خواندن آن برای همگان جالب است. پرونده هایی با موضوعات روزمره و جالب برای همه ، برای نمونه حقی که افراد برای فراموش شدن دارند و حق همگان بر زندگینامه های خویش. بنابراین با سفارش خواندن آن به همگان خواهشمندم با پذیرش این درخواست کتاب را برای همه ی نابینایان دسترس پذیر کنید.

 

بادوباره گویی سپاس

شهروند نابینا و دادفر پایه یک دادگستری

علی صابری

 

رأی شماره ۱۲۳۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع: ابطال بخشنامه شماره ۲۷۱۳/۲۱ ـ ۱۳۹۴/۰۱/۱۷ مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت مذکور مبنی بر برقراری فوق العاده سختی کار و کار در محیط های غیر متعارف در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بهزیستی کشور

 

 

 

شماره هـ/۱۱۶۶/۹۵                                                                     ۱۳۹۶/۱۲/۲۳

بسمه تعالی

جناب آقای اکبرپور

رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل محترم روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران

با سلام

یک نسخه از رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه ۱۲۳۳ مورخ ۱۳۹۶/۱۲/۸ با موضوع:

«ابطال بخشنامه شماره ۲۱/۲۷۱۳ ـ ۱۳۹۴/۱/۱۷ مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت مذکور مبنی بر برقراری فوق العاده سختی کار و کار در محیطهای غیرمتعارف در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بهزیستی کشور جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ارسال می گردد.

مدیرکل هیأت عمومی و هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری ـ مهدی دربین

تاریخ دادنامه: ۱۳۹۶/۱۲/۸      شماره دادنامه: ۱۲۳۳     کلاسه پرونده: ۱۱۶۶/۹۵ مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: رئیس دیوان عدالت اداری

موضوع شکایت و خواسته: ابطال نامه شماره ۲۱/۲۷۱۳ ـ ۱۳۹۴/۱/۱۷ مشاور وزیر و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت امور اقتصادی و دارایی

گردش کار: دیوان محاسبات کشور به موجب گزارش شماره ۲۰۰۰۰/۸۱۵ ـ ۱۳۹۵/۸/۱۵ اعلام کرده است که:

«رئیس محترم هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

سلام علیکم

احتراماً در خصوص نامه شماره ۲۱/۲۷۱۳ ـ ۱۳۹۴/۱/۱۷ مشاور وزیر و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت امور اقتصادی و دارایی با موضوع برقراری فوق العاده سختی کار و کار در محیط های غیرمتعارف در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بهزیستی کشور (ستاد و استان) به استحضار می رساند:

وفق بند (۳) ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری، فوق العاده سختی کار و کار در محیطهای غیرمتعارف نظیر کار با اشعه و مواد شیمیایی، کار با بیماران روانی، عفونی و در اورژانس و در بخشهای سوختگی و مراقبتهای ویژه بیمارستانی تا (۱۰۰۰) امتیاز و در مورد کار با مواد سمی، آتش زا و منفجره و کار در اعماق دریا، امتیاز یاد شده با تصویب هیأت وزیران تا سه برابر قابل افزایش خواهد بود. مطابق ماده (۷۸) مأخذ موصوف در دستگاههای مشمول این قانون کلیه مبانی پرداخت خارج از ضوابط و مقررات این فصل... با اجرای این قانون لغو می گردد.

مستفاد از دادنامه شماره ۷۲۷ ـ ۱۳۹۴/۶/۱۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری بیان مصادیق سختی کار و کار در محیط های غیرمتعارف مندرج در بند (۳) ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶ که موجب استحقاق پرداخت فوق العاده موضوع بند مذکور خواهد بود از باب تمثیل می باشد. بدیهی است تعیین مصادیق دیگر باید به لحاظ موضوع و ماهیت با موارد یاد شده سنخیت داشته باشد. بر این اساس مفاد نامه صدرالذکر از حیث عدم تشابه موضوع و سنخیت ماهیت موارد یاد شده مغایر با مفاد بند (۳) ماده (۶۸) و ماده (۷۸) قانون مدیریت خدمات کشوری، آیین نامه و دستورالعمل اجرایی و مالاً دادنامه اصداری هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ارزیابی می گردد. علی ایحال بنا به مواد (۱۲) و (۱۳) قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۹۲، ابطال موارد آیین نامه صدرالذکر از زمان صدور مورد استدعا است.

متن نامه مورد اعتراض به قرار زیر است:

«جناب آقای حسینی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجان شرقی

جناب آقای غفارپور نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجان غربی

جناب آقای مظفری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان اردبیل

جناب آقای صبوحی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان اصفهان

جناب آقای سعادتی سرپرست محترم امور اقتصادی و دارایی استان ایلام

جناب آقای فلاح نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان البرز

جناب آقای بیات مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان بوشهر

جناب آقای احمدوند نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان تهران

جناب آقای کریمی نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان چهارمحال و بختیاری

جناب آقای شهابی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خرأساًن رضوی

جناب آقای بهمن پور مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خرأساًن شمالی

جناب آقای رمضانی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خرأساًن جنوبی

جناب آقای صدری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان خوزستان

جناب آقای عباسچیان نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان زنجان

جناب آقای خلیلی خواه نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان سمنان

جناب آقای اصغری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان سیستان و بلوچستان

جناب آقای مبشری مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان فارس

جناب آقای قاسمی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان قزوین

جناب آقای موسوی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان قم

جناب آقای دهقانی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کردستان

جناب آقای شیخ اسدی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کرمان

جناب آقای کهریزی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کرمانشاه

جناب آقای کشاورز مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان کهگیلویه و بویراحمد

جناب آقای طبرسا مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان گلستان

جناب آقای ملایی پور مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان گیلان

جناب آقای هدایتی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان لرستان

جناب آقای قاسم بیشه نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان مازندران

جناب آقای میرزاخانی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان مرکزی

جناب آقای ابراهیمی مدیرکل محترم امور اقتصادی و دارایی استان هرمزگان

جناب آقای محمودی نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان همدان

جناب آقای نمازی نماینده محترم وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان یزد

با سلام

با تبریک سال نو و توفیق همدلی و هم زبانی در تحقق اهداف وزارت متبوع، به استحضار می رساند «اعمال فوق العاده سختی کار در محیط های غیرمتعارف (موضوع بند (۳) ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری در احکام ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بهزیستی کشور (ستاد و استان) در جلسه کمیته اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۶ مطرح و به شرح ذیل اتخاذ تصمیم شد: «با عنایت به بخشنامه شماره ۲۲۰/۹۱/۴۴۸۹۰ ـ ۱۳۹۱/۱۲/۲۰ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور در خصوص «اعمال فوق العاده سختی کار در محیط های غیرمتعارف (موضوع بند (۳) ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری برای پستهای مدیریتی سازمان بهزیستی کشور و نظر به فعالیت ذیحسابان و معاونین آنها در آن حوزه کاری و با توجه به موافقت معاونت نظارت مالی و خزانه دار کل کشور به موجب نامه شماره ۵۶/۱۶۳۵۶۸ ـ ۱۳۹۳/۱۰/۷، با اعمال فوق العاده مذکور در احکام کارگزینی ذیحسابان و معاونان ذیحساب سازمان بهزیستی به میزان تعیین شده در بخشنامه صدرالاشاره (برای پستهای مدیریتی آن سازمان) موافقت شد. خواهشمند است دستور فرمایند اقدام لازم معمول نمایند.

رئیس دیوان عدالت اداری در اجرای ماده ۸۶ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری رسیدگی به موضوع گزارش را به هیأت عمومی ارجاع می کند.

طرف شکایت علیرغم ارسال و ابلاغ نسخه دوم دادخواست و ضمائم آن تا زمان رسیدگی به پرونده هیچ گونه پاسخی ارسال نکرده است.                

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۳۹۶/۱۲/۸ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هیأت عمومی

بیان مصادیق سختی کار و کار در محیطهای غیرمتعارف، مندرج در بند ۳ ماده ۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶ که موجب استحقاق پرداخت فوق العاده موضوع بند مذکور خواهد بود از باب تمثیل می باشد. بدیهی است تعیین مصادیق دیگر باید از حیث تشابه موضوع و ماهیت با موارد یاد شده سنخیت داشته باشد. با امعان نظر در عناوین پستهای سازمانی مصوب در بخشنامه مورد شکایت هیچ گونه سنخیتی با مصادیق مذکور در بند ۳ ماده ۶۸ قانون فوق الذکر ندارد. بنابراین بخشنامه شماره ۲۱/۲۷۱۳ ـ ۱۳۹۴/۱/۱۷ مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری وزارت مذکور که در آن برای ذیحسابان و معاونین ذیحساب سازمان بهزیستی کشور، فوق العاده مذکور در بند ۳ ماده ۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوریپیش بینی شده است، خلاف قانون تشخیص داده می شود و به استناد بند ۱ ماده ۱۲ و مواد ۸۸ و ۱۳ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداریمصوب سال ۱۳۹۲ از تاریخ تصویب ابطال می شود.

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی

رفتن به بالا

لطفا کمی صبر کنید ...