پی نوشتی بر چگونگی عمل در جلب ثالث
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
پی نوشتی بر چگونگی عمل در دعوی جلب ثالث 1
علی صابری
باسپاس دوباره از مهدی شیرخانی و این بار از سید فرهاد هوشیار حسینی نیز، که این روزها با هم گفتگوی بسیار می کنیم. جوان است و جویای نام. امیدوارم آمدن نامش در این ستون انگیزه شود تا بیشتر بخواند، بداند و به بیراهه نرود و راه درست را بپوید.
1- شاید بیماری من موجب شده باشد که مهدی شیرخانی دادنامه تجدیدنظر را به من نداده وگرنه که او پیگیر است و بخشنده.
2- با اینکه کمتر عادت دارم چیزهای تکراری بیاورم و آنهایی را که نوشته هایشان را چند بار چند بار کتاب می کنند تا کمیت کتاب هایشان زیاد شود بارها به چالش کشیده ام حتی اگر چنین کننده – استادی چون کاتوزیان باشد- خودم درباره ی این دادنامه چنین کرده ام. هم در زیان دیرکرد پرداخت آورده ام و هم چگونگی عمل در دعوی جلب ثالث. به هرحال به بهانه ی این پی نوشت و جدا از آنچه تا کنون گفته ام دادنامه ی نخستین و نیز این دادنامه را از جهت مواد 355، 384 و 385 قانون مدنی بازخوانی کنید. دادنامه نخستین بی نیاز از اشاره ی بدان ها صادر شده، بیشتر حالت ریش سفیدی و میانجی گری یا مصالحه دارد تا تصمیم قضایی. برآیند شاید عادلانه باشد اما راه نادرست است و استدلالی ندارد. بدین بهانه بود که با مهدی شیرخانی گفتگو می کردیم که باز به این پرونده و این دادنامه رسیدیم. بحثمان کسر مبیع بود و اینکه آیا اختیار مشتری تنها فسخ است یا تبدیل بهاء را نیز می تواند بخواهد؟ در چه شرایطی، چگونه، با چه استدلالی و به چه استنادی؟ رویکرد دادگاه ها را واکاوی کرده و دادنامه های احتمالاً دگرسان را زیر عنوان دیگری که ناظر به چیستی این نوع دعاوی است برایتان خواهم آورد. اکنون این دادنامه و دادنامه ی نخستین آن را با این نگاه بپذیرید تا دادنامه های دیگر.
دکتر علی صابری
2490 بازدید
1396/11/18
0 نظر
دیدگاه کاربران
;
;