پی نوشتی بر وجه التزام 9 (ب)
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
پی نوشتی بر وجه التزام در حقوق ایران 9 (ب)
علی صابری
سرپرست ارجمند دادگاه های تجدیدنظر استان تهران
با درود و سپاس
درباره پرونده 609982160300492 طرح شده در شعبه ی 38 دادگاه های عمومی حقوقی تهران ( مجتمع قضایی شهید صدر )، موضوع دادخواست نخستین خواهان ها در برابر موکلم آقای رحیم اسحاقی به خواسته ی الزام به تنظیم سند رسمی و درخواست وجه التزام قراردادی که منجر به صدور دادنامه ی شماره 9709972160300045 به تاریخ 26/1/97 به زیان دادخواهم ( موکل ) مبنی بر پذیرش خواسته های خواهان شد و دادنامه در تاریخ 3/2/97 به اینجانب ابلاغ شده، در مهلت قانونی بیست روزه اعتراض و پژوهش خواهی خویش را با ابطال تمبر مالیاتی لازم برای مرحله ی بالاتر ( تجدیدنظر) بر روی دادفری نامه ( وکالتنامه) به آگاهی رسانده ، رسیدگی و گسیختن دادنامه را خواستارم.
1- پیش از هر چیز لازم است از حسن خلق و خوش رفتاری و شکیبایی دادرس دادگاه سپاسگزار باشم. به مناسبت سنجش رفتار همکار دادفرم ( وکیل خواهان ها ) در نشست رسیدگی چیزی نوشتم که در ستون اندر ماجرای روزگار دادفران که در مجله سپهر عدالت چاپ شد. آنجا شکیبایی دادرس را در دید نهادم و گفتم که نوشته ی به قول خودش مفصلم را واژه به واژه خواند. هرچند اثری از آن جز گفتن لایحه مفصل و اشاره کوتاه به ایراد شکلی البته بدون پاسخ بدان نمی بینیم. مجله را برای دادرس پست کردم نگرفت و پس فرستاد. پیشش نرفته و نمی روم اما روحیه ی سپاسگزاری و سنجش گرانه ام موجب می شود به شما دادرسان دادگاه بالاتر رفتار دوست داشتنی دادرس را جلوه گر باشم. هرچند به ظاهر نه تنبیه و نه تشویق واقعی، جایگاهی در نظام قضایی ما نداشته و کارا نیست. بگذریم.
2- اندرون پرونده نشان می دهد پس از نشست رسیدگی 8 آبان 96 از نوشته و دفاع احتمالی خواهان ها ناآگاهم و نوشته ی احتمالی ایشان در اختیارم قرار نگرفته است.
3- به جز استعلام ثبتی، به ظاهر دادرس دادگاه از دفترخانه مورد توافق طرفین نیز پرسش به عمل آورده مبنی بر آنکه آیا ادعای ما مبنی بر آمادگی بر تنظیم سند به هنگام فرستادن اظهارنامه با گرفتن استعلام های لازم محرز بوده یا خیر. که بی گمان اگر چنین پرسشی به عمل آمده باشد پاسخ اسناد رسمی بر پایه و با تکیه بر مستندات (آری) است و اگر چنین پرسشی نشده خواهشمندم حتماً آن را بپرسید.
4- چنانکه گفتم و نوشتم و باز میگویم برای تنظیم سند آماده ایم و دادخواهم پاسخ مثبت می دهد. پس روا نیست به تنظیم سند رسمی با حکم دادگاه محکوم شود. نیز دست کم از هنگام آماده کردن سند جهت انتقال و اعلام به خریداران پسندیده و شایسته نیست به وجه التزام محکوم شود. وجه التزام وسیله ی جلب منفعت نیست و نباید ابزار سوء استفاده شود. پس دادنامه ی دادگاه در این بخش یعنی الزام به تنظیم سند رسمی نادرست و به دلیل نداشتن موضوع منتفی است. چرا که دادخواهم پیشاپیش آماده تنظیم سند بود و اکنون نیز هست.
5- اما در بخش محکومیت به پرداخت وجه التزام افزون بر استدلال بند پیش چنانکه در دادنامه ی دادگاه نیز آمده توجه دادرسان دادگاه عالی را به نوشته ی خویش به تاریخ 8 آبان 96 جلب کرده، از بازگو کردن آن پرهیز می کنم و باور دارم هوده ی نوشتن و گریز از دادرسی شفاهی که شوربختانه مطلوب دادفران و دادرسان است، همین است که دادگاه عالی به آسانی بر همه ی زوایای پرونده اشراف پیدا می کند.
6- با اختیار به دست آمده از ماده 135 آئین دادرسی مدنی، اداره ثبت قلهک، اداره ی آب و فاضلاب تهران و شهرداری منطقه 3 را به عنوان ثالث به دادرسی در دادگاه تجدیدنظر جلب کرده، دادخواست آن را جداگانه هم برای دادگاه نخستین می فرستم تا پیوست پرونده کند و هم برای سرپرست دادگاه تجدید نظر تا به هنگام فرستادن پرونده به شعبه، نسخه ای از دادخواست جلب ثالث نیز پیوست باشد. بدیهی است هزینه دادرسی و تمبر مالیاتی آن دعوی به هنگام خویش و با اخطار شعبه ی دادگاه بالاتر پرداخت خواهد شد.
با دوباره گویی سپاس
دادفر تجدیدنظرخواه
علی صابری
دکتر علی صابری
3515 بازدید
1397/02/04
0 نظر
دیدگاه کاربران
;
;