بند 8 ماده 35 آیین دادرسی مدنی
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
بند 8 ماده 35 آیین دادرسی مدنی
علی صابری
با سپاس از پریسا خداوردی که دادنامه را در اختیارم گذاشت.
استاد ارجمند و فرهیخته جناب آقای دکتر عیسی امینی
رئیس گرانمایه ی هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز دوره ی 30، سال نخست
با درود و سپاس
پیرو نوشته های پیشین و اندیشه و تلاشم در راه پیشرفت همکاران و نیز بهبود وضعیت نهاد مدنی (کانون وکلا) و جدا از آنکه هنوز پاسخ نوشته های خویش، خواه نوشته های موردی ناظر به اشخاص و خواه موضوعات کلی را دریافت نکرده ام و از سرنوشت آن ها آگاه نیستم بدون نا امیدی، خستگی ناپذیر و با انگیزه به آگاهی می رسانم؛ به تازگی یکی از همکاران دفترم دادنامه ای را به من داد که درخور توجه و چالش انگیز است. بنابراین هم می تواند برای آموزش کارآموزان باهوده باشد، هم پاسخ نظری بدان و طرح شدنش در کمیسیون حقوقی برای همکاران در دیگر موارد راهگشا است. با سپاس از تلاش های شما در آموزش کارآموزان و از آنجا که می دانم در سخنرانی های خویش برای ایشان، امور ساده اما مهم شکلی تنظیم وکالتنامه را آموزش می دهید و برای نمونه می گویید که مثلاً اختیار تعیین جاعل را نگیرید یا اختیار سازش را نگیرید که اگر بگیرید چنین و چنان می شود یا فلان اختیار را حتماً بگیرید . خواهشمندم با لحاظ اینکه این دادنامه، از این پس درباره ی بند 8 ماده 35 آیین دادرسی مدنی نیز نظریه عملی خود را برای همکاران توضیح دهید. خوب می دانید که به کارآموزانمان توضیح می دهیم در بخش موضوع وکالت در وکالتنامه، موضوع را الکی ننویسند. اختیار طرح شکایت یا تقدیم دادخواست با موضوع خاص دقیق شده را بنگارند. اما باز خوب می دانید که تقریباً همه ی ما دادفران در این بخش می نویسیم « طرح و تعقیب کلیه دعاوی به نفع موکل و پاسخ بدان ها». بدین سان آن بخش از وکالتنامه نادیده گرفته می شود و چیزی را حل نمی کند. دادرس دادگاه در موردی کمیاب و شاید نایاب البته بدون اشاره به بند 8 ماده 35 وکیل را بی اختیار در دعوی خسارت می شناسد و درخواست خسارت دادرسی و زیان دیرکرد را در خور پذیرش نمی داند. خودم به لحاظ علمی بر آن هستم که مراد قانون گذار از دعوی خسارت در بند 8 این ماده را پژوهیده و واکاوی کنم. شاید نوشته ام در مجله نقد رأی که بیشتر در اختیار دادرسان قرار می گیرد ( قوه قضائیه آن را چاپ می کند ) چاپ شود. اما جدا از نظر شخصی خویش دوست دارم این دادنامه هم از جهت علمی در آموزش کارآموزان مورد بررسی و کند و کاو قرار گرفته، درستی یا نادرستی اش روشن شود و هم کمیسیون حقوقی کانون به عنوان منبعی علمی پژوهشگرانه زوایای گوناگون آن را آشکار سازد. پس خواهشمندم دادنامه به همراه این نوشته در اختیار آن کمیسیون نیز قرار گیرد. بدیهی است در صورتی که ملاحظه وکالتنامه تنظیمی ضرورت داشته باشد آن را به هر طریق پیشکش خواهم کرد اما اکنون دست کم می توان با پیش نهادن انگاره های گوناگون وارد پژوهش در این پهنه شد.
با دوباره گویی سپاس
علی صابری