ناخاطرات (27)
آموخته ها و اندوخته های یک وکیل
ناخاطرات (27)
علی صابری
بخوانید و داوری کنید که دادرس چگونه ماشینی رأی می دهد و هنوز می پندارد آیین دادرسی کیفری لازم الاجرا نشده !!!!! کپی دادنامه های پارسال خویش رأی می دهد .تاریخ دادنامه 26/11/94 است.حرف دیگری ندارم.
دادنامه
پرونده کلاسه 8509980226100222 شعبه 1 دادگاه ع. ح. م. ق. ش. به. ت تصمیم نهایی شماره
خواهان: آقای ه.ک با وکالت آقای علی صابری
خواندگان:
وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به نشانی شهرک غرب خ فلامک شمالی جنب منطقه پستی 14
سازمان انتقال خون ایران به نشانی اتوبان شیخ فضل الله نوری تقاطع همت
خواسته: مطالبه خسارت
بهنام خدا
به تاریخ 26/11/94 در وقت فوقالعاده جلسه شعبه اول محاکم ... به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه 850222 تحت نظر است دادگاه با بررسی مجموع اوراق و محتویات پرونده ختم جلسه و رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی دادگاه
درخصوص دادخواست آقای علی صابری به وکالت از آقای ه.ک به طرفیت 1- وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، 2- سازمان انتقال خون ایران به خواسته الزام خواندگان به جبران خسارت مادی و معنوی و هزینههای درمان گذشته و حال و آینده در اجرای مسئولیت مدنی دولت و خسارات دادرسی حداقل بهای خواسته مقوم به 000/500/10 ریال وفق بند 14 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و عذرخواهی رسمی در جراید، دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده خلاصه ادعای خواهان و وکیل وی به شرح دادخواست و لوایح تقدیمی آن است که با استناد به محتویات پرونده مطروحه در شعبه 1060 دادگاه ع. ت و محتویات پرونده کیفری به شماره 76350 شعبه 1059 ت و تصویر آزمایش آلودگی خواهان به ویروس اعلام نمودهاند که عیب و نقص وسائل و تجهیزات ابزار اداری دولت همچنین شیوههای جمعآوری خون، تولید فرآوردههای خونی بدون رعایت بند 7 ماده 2 اساسنامه انتقال خون محرز است و موکل به دلیل ابتلاء مادرزادی به بیماری (هموفیلی، تالاسمی، دیالیزی) ناچار به استفاده از گلبولهای قرمز متراکم که از تولیدات سازمان انتقال خون ایران بوده و خواندگان به نمایندگی از دولت در این امر فعالیت انحصاری دارند لذا در اجرای فراز پایان از ماده 11 قانون مسئولیت مدنی دولت الزام خواندگان به جبران کلیه خسارات مادی و معنوی مورد استدعاست و زیان مادی عبارتند از و گاهاً آلودگی C زیان وارده به جسم در اثر ابتلای موکلین به علت استفاده از فرآورههای خونی آلوده به ایدز، هپاتیت ازجمله هپاتیت به هر دو ویروس که در قالب دیه وارش قابل جبران و هزینه درمان گذشته و حال و آینده و همچنین خسارت معنوی و با اعلام عذر خواهی رسمی در جراید بهنحو تضامن مورد استدعاست. خلاصه دفاعیات خواندگان که عمدتاً مشترک است الف: دفاعیات شکلی 1- نسبت به بهای خواسته ایراد نمودهاند 2- عدم ابطال تمبر مالیاتی ازسوی وکیل که موجب خدشه بر سمت وکیل خواهانها میباشد 3- خواستهها بهطور جداگانه تقویم و ابطال تمبر نشده است 4- خواسته منجزاً اعلام نشده و هزینههای درمان گذشته معلوم است و میزان خسارت مادی و معنوی میبایست دقیقاً اعلام شده 5- ایراد به صلاحیت این دادگاه زیرا دعوی متوجه دانشگاه علوم پزشکی استانی است که بیمار در حوزه آن مورد مداوا قرار گرفته است و در نتیجه دادگاه شهری که دانشگاه مربوطه در حوزه آن واقع است ذی صلاح میباشد 6- دعوی ظنی و احتمالی بوده و دلیل بر بیماری خواهان و نحوه ابتلاء آن ارائه نشده است. ب- دفاعیات ماهوی 1- در دادخواست تقدیمی پرونده کیفری به شماره 76350 مطرح رسیدگی در شعبه محترم 1059 دادگاه ع. ت و دادنامههای صادره از شعبه 1060 دادگاه ع. ت مستند دعوی واقع شده است در حالی که در پرونده کیفری علیه اشخاص حقیقی مطرح بوده نه اشخاص حقوقی (خواندگان) و تخلف خواندگان رسیدگی نشده است و رأی صادره در شعبه محترم 20 دیوان عالی کشور نقض شده است و قابلیت استناد ندارد و دادنامههای حقوقی صادره در دعوی دیگر با توجه به قانون و اصول حقوقی قابلیت استناد ندارد و دعوی مطروحه اخیر دعوایی است مستقل از دعاوی سابق 2- مسئولیت پزشکان معالج مورد رسیدگی واقع نشده است زیرا با تجویز پزشک از خون و فرآوردههای خونی استفاده نمودهاند پزشک معالج مکلف بوده طبق موازین علمی و قانون عوارض احتمال ناشی از مصرف خون و فرآوردههای خون را به بیمار گوشزد کند 3- در دادخواست اعلام نشده علت ابتلاء به ویروس چه بوده است آیا بیماران به سبب استفاده از تولیدات داخلی در سالهای 73 الی 76 مبتلا شدهاند و یا با استفاده از تولیدات خارجی و وارداتی بوده است و تعیین علت بیماری را خواستار میباشد و در تحقق مسئولیت اعم از کیفری و مدنی وجود رابطه سببیت شرط میباشد و در مانحن فیه هرگز این رابطه احراز نگردیده و درخصوص خرید و وارد نمودن خون از کشورهای حارجی کلیه شرایط رعایت شده است و اعمال تصدی وزارت بهداشت براساس امکانات و شرایط موجود در ارائه و خدمات پزشکی صورت گرفته است. 4- رابطه علییت و سببیت میبایست حتماً و قطعاً در خصوص زیان وارده و عمل وارد کننده آن محرز و مسلم و ازطرف مدعی ثابت شود و اگر کارمندان دولت مقصر باشند باید شخصاً حبران خسارت کنند که مدیران سابق در این خصوص برائت پیدا کردهاند و اگر سازمان مقصر باشد باید نقص دستگاهها (در تولیدات داخلی) و ناسالم بودن (تولیدات خارجی) اثبات گردد و دولت برای اقداماتی که درحد ضرورت و تأمین منافع اجتماعی طبق قانون به عمل میآورد و موجب ضرر دیگر میشود دولت مجبور به پرداخت خسارت نخواهد بود 5- ضرر و زیان معنوی که در دادخواست موضوع مطالبه میباشد، با توجه به ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری که با احصاء ضرر و زیان قابل مطالبه و انحصار آن اولاً ضرر و زیانهای مادی که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده باشد ثانیاً منافع ممکنالحصول بوده و در اثر ارتکاب جرم، مدعی خصوصی از آن محروم شده و جزء ضررهای پیشبینی شده در قانون نمیباشد و مطالبه آن مطابق موازین قانونی نمیباشد بهویژه آنکه در بند 3 ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری سابق که مربوط به ضرر و زیان معنوی باشد در قانون جدید پیشبینی نشده است. بدین معنا است که قانونگذار خسارت معنوی را جزء خسارت قابل مطالبه ندانسته است 6- دلیل و مستندی بر آلوده بودن تولیدات ارائه نشده است، اگر ضرر وارد شده ناشی از وضعیت علم بشر و عدم وجود دستگاههایی که بتوانند آلودگی را تشحیص بدهند، ناشناخته بودن ویروسها که بیماری ادعایی خواهان روزی جزء ویروسهای ناشناخته بوده است و فاقد امکانات شناشایی بوده است که مجموع اظهارات طرفین لوایح تقدیمی منعکس است که ممکن است داراری تغییرات جزئی در پروندههای مشابه باشد که از ذکر تمام جزئیات آن خودداری میگردد. دادگاه با توجه به مراتب فوق اولاً درخصوص ایرادات شکلی ایراد شکلی درخصوص مطالب هزینه درمان حال و آینده با توجه به اینکه این هزینهها هنوز محقق و پرداخت نشدهاند بنابراین قابلیت مطالب را نداشته و به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام مینماید. ثانیاً درخصوص ایرادات شکلی مربوط به عدم تقویم خواسته و عدم ابطال تمبر مالیاتی دادگاه به لحاظ مشخص و معین نبودن میزان خسارت آن را مطابق بند 14 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت دانسته بنابراین ایراد وارده از این حیث وارد نبوده و مردود اعلام میگردد. ثالثاً درخصوص ایراد عدم توجه دعوی به عدم صلاحیت نظر به اینکه خون و فرآوردههای خونی ازسوی سازمان انتقال خون تولید، یا تهیه شده و ازطرف دیگر نظارت بر آن برعهده خوانده ردیف اول بوده و سایر سازمانها و مراکز درمانی و آموزشی از خون و فرآوردههای خونی موجود در بازار استفاده نمودهاند و همچنین مراکز دانشگاهی دارای شخصیت مستقل از خوانده ردیف اول نبوده، بنابراین ایراد عدم توجه دعوی و به تبع آن ایراد عدم صلاحیت دادگاه وارد نبوده و مردود اعلام میگردد. اما در ماهیت اولاً درمورد خسارت معنوی ازنظر دادگاه دیه وارش، خسارت معنوی را هم دربر میگیرد زیرا هرچند خسارت معنوی در قانون اساسی و ماده 1 قانون مسئولیت مدنی پیشبینی شده است اما دادگاه با توجه به سیر قانون مربوطه بهدیات و مقررات قانون آیین دادرسی کیفری که در ماده 9 قانون سابق حسارت معنوی را قابل پذیرش دانسته و در ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 خسارت معنوی حذف گردیده و ازطرف دیگر بند 2 ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری جدید مصوب 1393 قانونگذار مطالبه خسارت معنوی را مشمول دیه ندانسته است و این موضوع که این قانون لازمالاجرا نشده و درصورت لازمالاجرا شدن قاعده ماهوی در قانون شکلی عطف به سابق نمیشود مورد توجه دادگاه است، اما در راستای تحکیم استدلال دادگاه که دیه وارش را مجموع خسارت وارده بر جسم میداند که خسارت معنوی را دربر میگیرد. بنابراین دادگاه در این قسمت دعوی خواهان را غیروارد تشخیص و به استناد ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بیحقی خواهان صادر و اعلام مینماید. ثانیاً درخصوص خواسته خواهان مبنی بر عذرخواهی رسمی در جراید دادگاه با بررسی اوراق پرونده و مفاد ماده 10 از قانون مسئولیت مدنی نظر به اینکه از صراحت ماده قانونی استنباط میشود که این امر بهطور اختیاری به دادگاه تجویز شده است که با درنظر گرفتن کلیه شرایط حکم به عذرخواهی رسمی در جراید صادر نمایند بنابراین دادگاه با توجه به مجموع اوضاع و احوال دعوی خواهان را در این قسمت غیر وار تشخیص و با استناد به ماده ذکر شده و ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام مینماید. ثالثاً درخصوص آلوده شدن خواهان به ویروس هپاتیت c نظر به اینکه خواهان مبتلا به بیماری هموفیلی بوده که ناچار و ناگزیر به استفاده از فرآوردههای خونی بوده و انحصار محصول در دست خوانده ردیف دوم و تحت نظارت خوانده ردیف اول بوده است و با توجه به محتویات پرونده کیفری و رسیدگی به عمل آمده آلودهبودن خون و فرآوردههای خون تا سال 1376 ثابت بوده و در این خصوص شک و تردید ابهامی وجود ندارد و مطابق نظریه هیات سه نفره و پنج نفره کارشناسان منتخب دادگاه خواهان در دوره زمانی ذکرشده از خون و فرآوردههای آن استفاده نموده است. و دچار بیماری هپاتیت c گردیه است و نظر به اینکه ممکن است افراد به روشهای مختلف به بیماری مذکور مبتلا شوند اما یکی از راههای انتقال آن از راه تزریق خون و فرآوردههای خونی است و آلودهبودن خون و فرآوردههای خونی در دوره زمانی ذکرشده باتوجه به رای شماره 363/20 شعبه 20 دیوان عالی کشور به لحاظ عیب دستگاهها و تجهیزات محرز بوده است و در استفاده خواهان از محصولات ذکرشده تردیدی وجود ندارد و در نتیجه راه متعارف انتقال ویروس به بدن خواهان از راه خون بوده و امکان ابتلا خواهان از سایر طرق محل تردید است و دلیلی برای آن وجود ندارد و در نتیجه ازنظر دادگاه تزریق خون و استفاده از فرآوردههای خون موجب انتقال ویروس شده است و همنچنین نظر به اینکه دادگاه اقدام خواندگان را از امور حاکمیتی ندانسته و با فرض اینکه از امور حاکمیتی تلقی شود مطابق قسمت ذیل ماده 11 از قانون مسئولیت مدنی دولت زمانی مبرا از مسئولیت است که به موجب قانون و طبق قانون رفتار کرده باشد و هیچ قانون و قاعده عرفی انتقال ویروس را به لحاظ ضعف تجهیزات به بدن فرد متقاضی درمان، تجویز نمینماید. فلذا از شمول قسمت ذیل ماده 11 قانون مسئولیت مدنی خارج بوده و نظر به اینکه مسئولیت تضامنی خلاف اصل بوده و نیاز به تصریح ازسوی قانونگذار دارد و در مانحن فیه چنین مقررهای وجود ندارد. بنابراین دادگاه ضمن ثابت و وارد دانستن دعوای خواهان در این قسمت به استناد ماده یک قانون مسئولیت مدنی و مواد 198 و 551 و 519 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت تساوی خواندگان به پرداخت هشت درصد دیه کامله بابت ارش آسیب که موجب ایجاد عارضه کبدی به میزان مذکور از عضو گردیده است و درخصوص هزینه درمان وارده به کبد بر اثر بیماری هپاتیت c ایام گذشته به لحاظ فقد ادله اثباتی به استناد ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم بی حقی صادر و اعلام مینماید و همچنین هزینه دادرسی و حقالوکاله وکیل مطابق تعرفه قانونی در حق خواهان صادر و اعلام مینماید و خواهان مکلف است پس از قطعیت و قبل از صدور اجرائیه وفق بند 3 ماده 14 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مابهالتفاوت هزینه دادرسی و تمبر مالیاتی را به صندوق دولت تودیع نماید. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
دادرس ش. الف. م. ح. ت. – الف. ه. ک