وجه التزام در حقوق ایران (18)
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
وجه التزام در حقوق ایران (18)
شرایط مطالبه خسارت عدم انجام تعهد در عقد بیع
علی صابری
درتاریخ : 1392/12/14 به شماره : 9209970222501664
چکیده رای
مطابق رویه مراجع قضایی و دکترین حقوقی، تعهدات طرفین در عقود معاوضی مانند بیع در مقابل یکدیگر قرار داشته و تعهدات طرفین همسنگ و همطراز است و صرفاً با ایفاء تعهد از سوی یکطرف و تخلف طرف دیگر، ایفاء کننده تعهد، امکان استفاده از خسارت قراردادی و وجه التزام را خواهد داشت.
رای بدوی
در خصوص دعوی آقای ر.ر. بهطرفیت آقای ر.الف. و سایر خواندگان به خواسته و مطالبه وجه التزام مقرر در مبایعهنامه مورخه ۰۴/۰۵/۹۱ و تأخیر تأدیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم با احتساب خسارات دادرسی در خصوص عدم تحویل بهموقع مبیع دادگاه با بررسی محتویات پرونده و با عنایت به مبایعهنامه شماره ۱۰۹۴۰۵-۰۴/۰۵/۹۱ و ظهر آنکه حکایت از عدم حضور خواندگان در بنگاه جهت باقیمانده ثمن قراردادی مینماید و با توجه به اینکه خواندگان دعوی در جلسه دادگاه حاضر نشده و دعوی خواهان مصون از تعرض خواندگان باقیمانده دادگاه دعوی خواهان را مقرون بهواقع و محمول بر صحت تشخیص خواندگان را مستنداً به مواد ۱۰ قانون مدنی ۱۹۸، ۵۱۹، ۵۲۰، ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی محکوم به پرداخت ۰۰۰/۰۰۰/۱۶۶ ریال خسارت قراردادی موضوع مبایعهنامه فوقالاشعار از تاریخ ۲۲/۰۵/۹۱ لغایت ۲۴/۰۴/۹۲ به مدت ۳۳۲ روزانه ۵۰۰۰۰۰ ریال با احتساب خسارات تعرفه شده دادرسی که در زمان اجرا محاسبه خواهد شد محکوم مینماید و خواهان مکلف به پرداخت مابهالتفاوت هزینه دادرسی است و همچنین خواندگان را به پرداخت خسارات تأخیر تأدیه از تاریخ استقرار دین لغایت روز صدور حکم که ۲۴/۰۴/۹۲ میباشد لغایت اجرای حکم در حق خواهان محکوم مینماید رأی صادره در خصوص آقای ح.الف. حضوری و قابل تجدیدنظر ظرف بیست روز پس از ابلاغ در دادگاههای محترم تجدیدنظر استان تهران و در خصوص سایرین غیابی و قابل واخواهی ظرف بیست روز در همین شعبه میباشد.
رئیس شعبه ۱۸۶ دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ تیموری سندسی
رای دادگاه تجدید نظر
در این پرونده بدواً آقای ر.ر. در تاریخ ۱۳/۳/۹۲ دادخواستی بهطرفیت خواندگان آقایان و خانمها ۱- ع. ۲- ح. ۳- م. ۴- الف. ۵- ل. ۶- ز. ۷- ف. ۸- م. و ۹- ع. همگی الف. و به خواسته مطالبه وجه التزام مقرر در قرارداد عادی بیع ۴/۵/۹۱ از قرار روزانه ۰۰۰/۵۰۰ ریال و از تاریخی نامعین و کلاً به میزان ۰۰۰/۰۰۰/۱۴۵ ریال و با احتساب خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم را تقدیم که رسیدگی بدان به شعبه ۱۸۶ دادگاه عمومی حقوقی تهران ارجاع و پس از تقید پرونده بهوقت رسیدگی ۲۹/۳/۹۲ ساعت ۱۳ و به علت واصل نشدن نتیجه ابلاغ اخطاریههای ظاهراً طرفین، وقت رسیدگی تجدید و مقید بهوقت دیگر رسیدگی ۲۴/۴/۹۲ ساعت ۱۳ گردیده که با تشکیل جلسه در وقت مقرر یادشده و تنظیم صورتجلسه کلاً در پنج سطر و با قید عدم حضور خواندگان، سپس ختم رسیدگی (بهعوض دادرسی) اعلام و طی دادنامه صادره به شماره ۰۰۴۸۸ مورخ ۲۵/۴/۱۳۹۲ (برگ ۲۸ پرونده) حکم به محکومیت خواندگان مرقوم به پرداخت مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۱۶۶ ریال بابت خسارت قراردادی روزانه پانصد هزار ریال از تاریخ ۲۲/۵/۱۳۹۱ لغایت ۲۴/۴/۱۳۹۲ به مدت ۳۳۲ روز و با احتساب خسارات تعرفه شده دادرسی که در زمان اجرا محاسبه خواهد شد، صادر و اعلام گردیده و علاوه از آن خواهان مکلف به پرداخت مابهالتفاوت هزینه دادرسی شده و علاوه از آن نیز خواندگان مرقوم به پرداخت خسارات تأخیر تأدیه از تاریخ استقرار دین لغایت روز صدور حکم که ۲۴/۴/۱۳۹۲ اعلام گردیده و لغایت اجرای حکم و کلاً له و در حق خواهان (ر.ر.) محکوم گردیدهاند، رأی مذکور نسبت به آقای ح.الف. حضوری و قابل تجدیدنظر اعلام و نسبت به سایر خواندگان غیابی و قابل واخواهی در همان مرجع، اعلام گردیده است ثانیاً: سپس آقای ح.الف. و با وکالت خانم الف.ض. نسبت به دادنامه صدرالاشعار به شماره ۰۰۴۸۸ مورخ ۲۵/۴/۹۲ و در فرجه مقرره قانونی و طی وارده مثبوته به شماره ۱۴۴ مورخ ۱۳/۵/۹۲، دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیم که تشریفات قانونی نسبت به آن اجرا گردیده است. ثالثاً: همچنین از ناحیه دیگر خواندگان بدوی و دیگر محکومٌعلیهم مرقوم و همگی نیز با وکالت خانم الف.ض.و طی دادخواست تقدیمی مورخ ۱۳/۹/۱۳۹۲ (برگ ۱۱ پرونده واخواهی) نسبت به بخش غیابی دادنامه صدرالذکر دعوی اعتراض واخواهی مطرح که پس از تشکیل جلسه رسیدگی ۲۰/۶/۱۳۹۲ و استماع اظهارات وکیل واخواهانها و واخوانده و لوایح تقدیمی طرفین و اقداماتی چند بهویژه مطالبه پرونده استنادی به کلاسه ۱۹۱/۹۱/۵۲۴ شعبه ۱۹۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران و تهیه خلاصه آن طی صورتجلسه ۱۶/۱۰/۱۳۹۲ (برگ ۷۱ پرونده واخواهی) ، در همان تاریخ ختم رسیدگی (بهعوض دادرسی) اعلام و طی دادنامه اصداری به شماره ۰۱۱۷۷ مورخ ۲۲/۱۰/۱۳۹۲ دعوی اعتراض واخواهی واخواهانها را وارد و موجه ندانسته و بدواً با اصلاح دادنامه غیابی واخواسته از حیث محکومیت محکومٌعلیه (ظاهراً محکومٌعلیهم) که تا اجرای حکم، محکومیت حاصل نموده (بدون تعیین موضوع آن) به تقدیم دادخواست، محکومیت محکومٌعلیه غیابی از این حیث اصلاح و بدون تعیین تکلیف نسبت به دعوی اعتراض واخواهی مطروحه، فقط حکم صادره را عیناً تأیید داشته، سپس با ابلاغ دادنامه مرقوم به وکیل مشارٌالیهم و در فرجه مقرره قانونیه. از طریق وکیل یادشده و به وکالت از نامبردگان، طی دادخواست تقدیمی وارده به شماره ۲۹۵ مورخ ۱۲/۱۱/۹۲ (برگ ۸۷ پرونده مرقوم) نسبت به دادنامه اخیرالذکر نیز دعوی تجدیدنظرخواهی مطرح که با جری تشریفات قانونی نسبت به آن و ارسال توأمان هر دو فقره تجدیدنظرخواهی به مرجع تجدیدنظر، رسیدگی به آنها مجتمعاً به این دادگاه ارجاع لهذا دادگاه از توجه به جمیع محتویات پرونده و جامع اوراق آن بهویژه دادخواست مورخ ۱۳/۳/۹۲ حاوی دعوی بدوی و ضمایم پیوستی مربوطه خصوصاً رونوشت مصدق قرارداد عادی بیع فاقد تاریخ و ظاهراً به شماره ۱۰۹۱۰۵ مشاور املاک ۴۴۲۵ و ظهر آن و نیز دادنامه شماره ۰۴۸۸ مورخ ۲۵/۴/۱۳۹۱ و مفاد دادخواست تجدیدنظرخواهی مطروحه از جانب آقای ح.الف. و لایحه تجدیدنظرخواهی و نیز لایحه پاسخ بدان از سوی آقای ر. و نیز ملاحظه دادخواست حاوی دعوی اعتراض واخواهی ۱۳/۹/۹۲ و لایحه انضمامی مربوطه که عمدتاً مطالب آن حاوی تکرار مکرر مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی ابرازی از ناحیه آقای ح.الف. بوده که حاوی اغلاط املایی واضح و آشکار در هر دو لایحه میباشد، همچنین صورتجلسه رسیدگی ۲۰/۶/۹۲ و مفاد دادنامه شماره ۰۱۱۷۷ مورخ ۲۲/۱۰/۱۳۹۲ و دادخواست تجدیدنظرخواهی از آن وارده به شماره ۲۹۵ مورخ ۱۲/۱۱/۹۲ و لایحه مربوطه که ایضاً با اغلاط املایی غیرقابل اغماضی همراه بوده و لایحه پاسخ به تجدیدنظرخواهی مرقوم و ازآنجاکه: اولاً مطابق بند ۴-۱ ذیل ماده ۴ قرارداد بیع استنادی تاریخ تنظیم سند رسمی ۴/۷/۱۳۹۱ در دفتر اسناد رسمی . . . تهران، تعیین و معین گردیده که فروشندگان (اعم از بلاواسطه و معالواسطه) وظیفه تهیه و تدارک مقدمات امر و مجوزهای لازم را مطابق بند ۲-۶ ذیل ماده ۶ قرارداد مرقوم عهدهدار و متقابلاً خریدار وظیفه پرداخت تتمه ثمن معامله ظاهراً و به میزان ۰۰۰/۰۰۰/۲۹۲ ریال را عهدهدار بوده که در تاریخ معهود اثری از اقدام خریدار در حضور در محل دفتر یادشده وجود نداشته و هیچگونه مستندی در آن خصوص ابراز نگردیده و حداقل اینکه مشارٌالیه به تعهد خویش مبادرتی نورزیده. ثانیاً: در تبصره ۲ ذیل ماده ۳ قرارداد مرقوم نیز مقرر گردیده مبیع میباید در تاریخ ۲۲/۵/۱۳۹۲ بهطور صحیح و سالم تحویل خریدار شده و خریدار نیز مطابق بند ۲-۳ ذیل ماده ۳ قرارداد مذکور موظف بوده بخشی از ثمن معامله به میزان سیصد میلیون ریال (معادل ۳۰ میلیون تومان) را در آن تاریخ تحویل فروشندگان نماید در این بخش محل اجرا تعهد معین و مشخص نگردیده و علیالقاعده باید در محل استقرار مبیع اقدامات یادشده معمول میگردیده که اثری از ایفاء تعهد طرفین در تاریخ مرقوم نیز وجود نداشته الا اینکه مطابق ظهر قرارداد مذکور، خریدار (تجدیدنظر خوانده) در تواریخ ۲۲ و ۲۳/۵/۱۳۹۲ در مشاور املاک مقصودی حاضر و مرجع یادشده که هیچگونه تکلیفی در آن خصوص نداشته، گواهی نموده که مشارٌالیه در تواریخ مذکور در آن دفتر حاضر و مبلغ سی میلیون تومان از ثمن معامله را همراه داشته لیکن فروشندگان حاضر نگردیده که صرفنظر از وضعیت و کیفیت دو فقره گواهیهای یادشده و صحت یا سقم آن و ضمن آنکه مشاور املاک مرقوم، هیچگونه وظیفه، تکلیف و اختیاری در این خصوص نداشته، باکمال تعجب هیچ مشخصهای از نحوه حاضر نمودن مبلغ سیصد میلیون ریال یادشده و وضعیت آن، اعلام نداشته و این بخش مهم و اساسی و تأثیرگذار در گواهیهای معنونه، کاملاً مغفول باقیمانده و این در حالی است که مطابق موازین و مقررات قانونی، خریدار با حاضر نمودن بخشی از ثمن معامله در تاریخ ۲۲/۵/۹۲ و امتناع فروشندگان از حضور و دریافت آن، به تجویز ماده ۲۷۳ قانون مدنی و بهعنوان متعهد موظف و مکلف در مراجعه به حاکم و مرجع صالحه بوده تا با اثبات ایفاء تعهد خویش امکان انتفاع و بهرهبرداری از شرایط قراردادی و مطالبه خسارات پیشبینی و مقررشده را مییافته، مضافاً آنکه برای اثبات برائت ذمه خود پیرامون بخش یادشده ثمن معامله، ایداع آن در صندوق سپرده دادگستری لازم و ضروری بوده که مشارٌالیه هیچگونه مبادرت قانونی در آن خصوص معمول نداشته و ادعای عدم آشنایی به مقررات قانونی برای عوام مردم نیز قابلیت استماع نداشته و رافع تکالیف وی نبوده، درهرحال مراجعه به دفتر مشاور املاک یادشده و دو فقره گواهیهای مندرجه به شرح ظهر قرارداد، مؤثر در مقام نمیباشد و ازآنجاکه مطابق بند ۷-۶ ذیل ماده ۶ قرارداد سابقالذکر، درصورتیکه عدم اجرای تعهد از جانب فروشنده باشد، وی مکلف است به ازای هرروز تأخیر مبلغ ۰۰۰/۵۰۰ ریال بهعنوان خسارت تأخیر اجرای تعهد بهطرف مقابل (خریدار) بپردازد و در مانحنفیه ازآنجاکه: ۱- محل اجرا و ایفاء تعهد مرقوم (تحویل مبیع) مشخص و معین نگردیده و ۲- دلیلی بر ایفاء تعهد خریدار در آماده نمودن بخش دیگر ثمن معامله تقدیم و ارائه نگردیده ۳- استناد به دو فقره گواهیهای دفتر مشاور املاک مقصودی با توجه به وضعیت نگارشی و کیفیت آن، مؤثر در مقام نبوده و مثبت ایفاء تعهد خریدار نخواهد بود، مضافاً آنکه دفتر مذکور اصولاً و علیالقاعده حق و تکلیفی در آن خصوص نداشته و استناد تجدیدنظر خوانده به نقش حکمیت و داوری دفتر مذکور نیز استنباطی شخصی و غیر مؤید به دلایل قانونی، شرعی و قراردادی بوده ۴- از همه مهمتر آنکه، مطابق رویه قاطع مراجع عالی قضایی و دکترین مؤثر حقوقی، تعهدات طرفین در عقود معاوضی ازجمله بیع در مقابل همدیگر قرار داشته و تعهدات طرفین همسنگ و همطراز بوده و صرفاً با ایفاء تعهد از سوی یکطرف و تخلف دیگر طرف ذیربط ایفاء کننده تعهد، امکان استفاده از خسارت مقرره قراردادی و وجه التزام معیّنه را خواهد داشت که در مانحنفیه خواهان بدوی (خریدار ـ تجدیدنظر خوانده) دلیلی قاطع و قانونی و شرعی در ایفاء تعهد معنونه خویش ارائه ننموده، لذا انتفاع در برخورداری از خسارت قراردادی یادشده را واجد نخواهد بود. ۵- در دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره ۰۰۴۸۸ مورخ ۲۵/۴/۹۲ نوعی سهو غیرقابلتوجیه صورت پذیرفته، زیرا مطابق دادخواست تقدیمی، خواسته خواهان در وضعیت غیر منجز از حیث شروع و ابتدای مطالبه ابرازی، کلاً ۰۰۰/۰۰۰/۱۴۵ ریال تقویم گردیده و خسارت تأخیر تأدیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم مطالبه شده لیکن در دادنامه مرقوم و بدون هرگونه توجیهی، مبلغ محکومٌبه بابت اصل خواسته ۰۰۰/۰۰۰/۱۶۶ ریال اعلام و تأخیر تأدیه از تاریخ استقرار دین (ظاهراً ۲۳/۵/۹۲) لغایت اجرای حکم مقرر گردیده که بههیچوجه منطبق با خواسته نبوده، مضافاً آنکه خواهان بدوی در لایحه تقدیمی وارده به شماره ۷۸۹ مورخ ۲۴/۴/۹۲، اصل خواسته را همچنان به میزان ۰۰۰/۰۰۰/۱۴۵ ریال مورد درخواست قرار داده که بهکلی در دادنامه مرقوم مغفول باقیمانده است.
۶- همچنین در دادنامه دیگر تجدیدنظر خواسته به شماره ۰۱۱۷۷ و با توجه به تجدیدنظرخواهی قبلی از دادنامه سابق، مرجع رسیدگی بدوی بلادلیل مبادرت به اصلاح دادنامه ۰۰۴۸۸ مورخ ۲۵/۴/۹۲ و نسبت به کلیه محکومٌعلیه (محکومٌعلیهم) نموده و از طرفی بدون تعیین تکلیف نسبت به دعوی اعتراض واخواهی و بدون هرگونه اتخاذ تصمیمی نسبت به آن، صرفاً حکم صادره را عیناً تأیید داشته که اقدام و عملکرد یادشده بههیچوجه مطابق با موازین و مقررات قانونی نبوده، بناءعلیهذا و با عنایت بهمراتب معنونه مشروحه مبیّنه مارالذکر دادگاه با قبول و پذیرش هر دو فقره تجدیدنظرخواهیهای مطروحه و به انگیزه فقدان موقعیت قانونی دعوی خواهان بدوی و غیرقابل استماع بودن آن مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده ۳۵۶ ناظر به مواد ۲، ۳ و بندهای ۷، ۸ و ۹ ذیل ماده ۸۴ و مواد ۸۹، ۳۰۵ و ۳۰۸ همان قانون و نیز مواد ۲۷۳ و ۱۲۵۷ قانون مدنی بدواً ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره ۰۱۱۷۷ مورخ ۲۲/۱۰/۹۲ که در مقام رسیدگی به دعوی اعتراض واخواهی مرقوم صادر گردیده و با قبول و پذیرش دعوی اعتراض واخواهی مطروحه سپس ضمن نقض دادنامه شماره ۰۰۴۸۸ مورخ ۲۵/۴/۹۲ و در هر دو بخش حضوری و غیابی آن نسبت به محکومٌعلیهم مربوطه، درنتیجه قرار ردّ (عدم استماع) دعوی خواهان بدوی آقای ر.ر. بهطرفیت کلیه خواندگان بدوی را صادر و اعلام میدارد. رأی دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه ۲۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی
دکتر علی صابری
3059 بازدید
1397/02/08
0 نظر
دیدگاه کاربران
;
;