کارنامه ی دادفری(368)

آموخته ها و اندوخته های یک دادفر

کارنامه ی دادفری(368)

علی صابری

 

به نام خدا

سرپرست ارجمند و گرامی دادگاههای تجدیدنظر استان تهران

با درود و سپاس

درباره پرونده 140191920008934517 به شماره بایگانی  0200185  شعبه 104 دادگاههای عمومی حقوقی مجتمع قضایی عدالت تهران دربردارنده ی قرار رد دعوی درخواست بخش بندی مرده ریگ (تقسیم ترکه)، بدینوسیله پژوهش خواهی کرده با ابطال تمبر مالیاتی و نیز پرداخت هزینه دادرسی اعتراض به قرار در دعاوی مدنی، گسیختن دادنامه در اجرای ماده 353 آیین دادرسی مدنی و الزام دادگاه نخستین به ورود در ماهیت را به تاکید خواستاریم.

  1. دادنامه دادگاه درست نیست. آخر ماه، آمار و تن لزره بویژه برای خواهان ها، عادت به صدور قرار و گریز از دادرسی . نیاز چندانی به فعل و فاعل نیست . چکامه ای که گفتیم بی عاطفه و تخیل، قالب شعر گرفت . عالم حقوق است خشک و سرد و بی رحم. به واقعیت بازگردیم .
  2. دقت چندانی نمیخواهد نگاهی گذرا به پاسخ اداره ثبت (تصویر پیوست بشماره 140285601056027685 مورخ 19/06/1402) نشان می دهد دادگاه چند خط پایانی را دیده . به ابتدا و میانه پاسخ خط های 2 تا 5 توجه نکرده آنجا که اداره ثبت اعلام کرده مالکیت 23280 مترمربع پلاک 63 فرعی از 79 اصلی متعلق به مورث خواهان یعنی آقای علی اصغر سوهانی و خواهرها و برادرهایش است و این اندازه مستثنیات اعلام شده، این کم یا بی دقتی را چه کسی پاسخگوست و تاوان خواهد داد؟!
  3. پس در انگاره ناممکن(فرض محال) که ابلاغ رای قاضی ماده واحده دربردارنده اعلام ملی نبودن اندازه پیش گفته و آراء شعب 511 دادگاه عمومی و 35 دادگاه تجدیدنظر نیز سند مالکیت را نادیده گرفته و به کناری نهیم باز تازه ترین پاسخ اداره ثبت، مالکیت خواهان به عنوان بازمانده علی اصغر سوهانی بر ملک را در کنار دیگران روشن می کند و قرار دادگاه را به دلیل نادرستی، بی اثر و اعتبار می کند وگسیختن آن را قانوناً واجب می کند چیزی که درخواست این نگاشته است و مسلماً رخ خواهد داد.
  4. یادمان باشد با وجود ابطال بخشنامه مربوط به فرستاده شدن پرونده ها به شورای حل اختلاف پرونده به شورا رفت مدت ها ماند برگشت و خارج از نوبت رسیدگی نشد وقت بسیار طولانی تعیین شد و دست آخر اسیر شتابزدگی آمار آخر ماه شد . این بار اما امیدواریم بعد از گسیخته شدن دادنامه در دادگاه بالاتر که حتمی و قطعیست دادگاه نخستین بی نیاز از هر گونه تحقیق دیگر و بدون برگزاری نشست حکم لازم را صادر کند.
  5. دادخواست مان مانند همیشه بر پایه چیزی که رویکردمان در وکالت است کامل، روشن، مستند و مستدل است. عیناً کپی شده و در دادنامه آمده نیازی به بازگو کردن و توضیح بیشتر ندارد. راهنمای خوبیست تا پس از بازگشت پرونده، دادگاه نخستین بر پایه آن تصمیم گیری کند.
  6. از بیان فشار عصبی وارد بر دادخواهمان(موکل) با دیدن این قرار و گفتگوهای ناخوشایند خانوادگی پس از آن، که درگیری را گسترش داد پرهیز می کنیم . کم دقتی ساده برآیند پیچیده اجتماعی به بار آورد. خود بهتر می دانید، بگذریم.
  7. در دادخواست مان شماره رای یکسان ساز رویکردها (وحدت رویه) دیوان عالی کشور را دربردارنده شایستگی دادگاه به تقسیم مال مشاع ناشی از ارث که جا انداخته بودیم را با پوزش اعلام می کنیم . رای شماره 719  مورخ 20/02/1390 هیأت عمومی دیوان عالی کشور

در پایان رسیدگی دوباره و گسیختن دادنامه به شرح پیش گفته را خواستاریم.

با سپاس دوباره

دادفران پژوهش خواه

علی صابری مهدی شیرخانی

 

دکتر علی صابری 223 بازدید 1402/08/07 0 نظر

دیدگاه کاربران

;





;

شبکه های اجتماعی

رفتن به بالا

لطفا کمی صبر کنید ...