ماده 95 آیین دادرسی مدنی
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
ماده 95 آیین دادرسی مدنی و رویکردهای گوناگون دادگاهها بدان
علی صابری
پیشکش به دوستم مهدی شریفی.
1- انگیزه ی نگارش این نوشتار، متنی بود که از مهدی شریفی در مجله ی نقد رأی دیدم. یکسانی رویکرد دادگاههای استان در موضوع ابطال دادخواست به دلیل نیامدن خواهان برای توضیح دادن را نگاشته بود. یادم آمد پیش تر خودم نیز دادنامه ی شعبه ی 109 را در پرونده ی خون های آلوده با همین موضوع واکاوی کرده بودم. دادخواهم حاضر به پژوهش خواهی نشد چه، می دانست حتی در صورتیکه دادگاه بالاتر دادنامه را بشکند و دستور به کاوش چیستی پرونده به دادگاه پایین تر دهد – چیزی که بنا به نوشته ی مهدی شریفی نزدیک به یقین به نظر می رسد – به دلیل نا آشنایی دادرس شعبه با چیستی پرونده خون های آلوده و برتری حاشیه بر متن در آن، به جایی نخواهیم رسید. پس، از اعتراض درگذشتیم. یادم نیست برای این دادخواه، دادخواست دیگری دادیم یا نه اما می دانم دیگر پرونده های از این دست به شعبه ی 106 رفته اند و دادنامه ی آن را نیز خوانده اید.
2- در دیدار با دوستانم در استان مازندران گفتند که دادرسی پیش از این به جای وقت احتیاطی یا وقت نظارت واژه ی وقت یادآوری را به کار می برده. سپاسش باد.
3- در این باره دادنامه ی دیگری را در پرونده هایم یافتم که دستاورد همکاری ام با محمدرضا بوذری بوده. برای خود و خانواده اش کامروایی و بهروزی در زندگی را خواستارم. سفارش به جوانترها که تا می توانند بنویسند و کمتر به دفاع شفاهی بسنده کنند. این را در ماجرای درگیری محمدرضا بوذری با رئیس دادگستری نظرآباد دیده ایم که هرچه بیشتر بنویسی بهتر. در دادنامه ی شعبه 2 لواسان و شعبه 3 استان نیز می بینیم که دادگاه به مفصل نویسی ما دادفران خوانده، اشاره کرده. به طعنه یا واقعیت نمی دانیم. یادم هست که با دادخواهانمان شرط بسته بودیم که این دادنامه خواهد شکست و چنین نیز شد. چه، به واقع از موارد ابطال دادخواست و دربرگرفته ی ماده 95 نبود. کار علمی یعنی همین، حتی اگر دادنامه به ظاهر به نفعت باشد اما با اصول نخواند نباید به درست بودنش باور داشت. البته که کاری است دشوار و روزمرگی، پیش داوری و دیگر ویژگی های انسانی، مانع بزرگی است. جایی که آدم ذینفع است بتواند درست داوری و کاوش کند . کوشش می خواهد و پیگیری و خودسنجشی پیوسته ، کاری که از هرکسی بر نمی آید اما به گفته ی سعدی به راه بادیه رفتن به از نشستن و خفتن یا به از نشستن باطل. مابقی را خودتان می دانید. یادآور شوم که این غزل را بسیار دوست دارم و با صدای آسمانی استاد شجریان، در نوار ماهور این شعر جاودان شده است. کاری که اگر درست به یاد داشته باشم زنده یاد پرویز مشکاتیان آهنگش را ساخته و محمد موسوی در آن نی نواخته است. از ماده 95 آیین دادرسی مدنی و بحثی ریخت شناسیک (شکلی) رسیدیم به غزل سعدی. این هم نشانه ی پراکنده گویی های من.
دکتر علی صابری
4538 بازدید
1396/09/18
0 نظر
دیدگاه کاربران
;
;