کارنامه ی دادفری(332)
آموخته ها و آموخته های یک دادفر
کارنامه ی دادفری(332)
علی صابری
با سپاس از استاد حمیدرضا رضایی
درود ، شب بخیر و عرض تسلیت ایام اربعین.
در این متن پاسخ و نظرم را در مورد بخشی از ویس قبلی نیز بیان خواهم کرد
در مورد سوالات مربوط به ماده ۱۲۰ دادرسی مدنی
اول) طبق نص صریح ماده فوق، خوانده ی اجرای تامین خواسته میتواند "خسارتِ" ناشی از اجرای قرار تامین را آنگاه که حکم به بطلان یا بی حقی دعوی خواهان بدوی صادر شده ، بدون نیاز به تقدیم دادخواست و بدونِ پرداخت هزینه دادرسی مطالبه نماید.
سال گذشته در اینخصوص رایی صادر نمودم که خواهانِ مطالبه خسارت، قصد تقدیم دادخواست در اینخصوص داشت . به وی اعلام داشتم نیاز به تقدیم دادخواست و حتی هزینه دارسی نیست. خواهان هم طی درخواست و بدون پرداخت هزینه دادرسی چنین خسارتی را مطالبه که پس از بررسی و انجام کارشناسی حکم به محکومیت خوانده ی این درخواست( یعنی همان خواهان اجرای تامین... ) صادر و از محل خسارت تودیعی وصول گردید. در صورت دستیابی به این رای، ارسالش خواهم کرد.ضمنا رویه ی مطالبه خسارت مربوط به ماده ۱۲۰ ، دست کم در مجتمع بهشتی،غالبا چنین بوده و هست.
دوم) اگرچه با لحاظ رویه مذکور بواسطه عدم نیاز به پرداخت هزینه دادرسی، دیگر تقدیم دادخواست اعسار و بررسی اثار آن جایگاهی ندارد اما بر فرض خلاف ، در صورتیکه خواهانِ مطالبه خسارت، بناچار دعوی اعسار مطرح نماید،فرجه بیست روزه مندرج در ماده ۱۲۰ دادرسی مدنی، زائل نخواهد شد؛ زیرا این امر جزء اختیارات و امتیازاتِ قانونی فردیست که مدعی اعسار از پرداخت هزینه دارسی شده و بدیهیست استفاده از اینگونه امتیازات نمیتواند موجب زوال حقوق قانونی متفرع بر آن شود.
اثر تقدیم دعوی اعسار با التفات به فرجه بیست روزه ی فوق بمانند آثار تقدیم دادخواست ناقص( اعم از نقصِ مربوط به هزینه دادرسی یا موارد مندرج در بندهای ۲ تا ۶ ماده ۵۱) در دعاوی طاریِ مقید به زمان مثل تقابل نیز رخ نمایی میکند.
بر این اساس ؛ هر گاه در جلسه اول دادرسی ، خوانده مبادرت به تقدیم دادخواست تقابل بصورت ناقص بنماید، در صورت وجودت وحدت منشا یا ارتباط کامل بین دو دعوی ، دادگاه مکلف به پذیرش دادخواست تقابل و تجدید جلسه و صدور دستور رسیدگی توامان طبق ماده ۱۰۳ دادرسی مدنی متعاقب رفع نقص خواهد بود .
نتیجه اینکه : دادخواست ناقص باید توسط دادگاه پذیرش شده و وقت دادرسی نیز تجدید شود.
مبنای اینگفته آنست که تمام دعاوی طاری بجز وارد ثالث تبعی، دارای استقلال وجودیست، پس این استقلال، اقتضای برخورداریِ تقدیم کننده دادخواست از امتیازات قانونی پیش گفت در بحث تقدیم دادخواستِ ناقص و دریافت اخطار رفع نقص از دفتر شعبه دادگاه، متعاقب تقدیم دادخواست ناقص را دارد؛ چرا که قانونگذار در هیچ کجای قانون مذکور ، دادخواست دهنده را از تقدیم دادخواست ناقص منع ننموده بلکه به عکس در مواد ۵۳ و ۵۴ شرایط پذیرش این دادخواست و ضمانت اجرای آن را بیان داشته است.صدر ماده ۵۳ دادرسی مدنی مویدیست بر پذیرش دادخواست ناقص توسط دفتر شعبه لیکن به جریان افتادن آن مستلزم رفع نواقص موجود است.
لازم به ذکر است، ایذاء از سوی خوانده از طریق تقدیم مکرر دادخواستهای ناقص در جلسه اول و عدم رفع نقص و در نتیجه رد دادخواست از سوی دفتر مطابق ماده ۵۴ دادرسی مدنی همواره قابل تصور است.لیکن ضمانت اجرای آن در تبصره ماده ۱۰۹ این قانون پیش بینی شده است. این فرض قابل تحقق است اما تا بحال مصداق عینی دیده نشده است.
دیدگاه صدر الاشاره "در بحث پذیرش دادخواست ناقص" ، بنظر توجیه گر سوال جنابعالی در ویس مربوط به "رفتار دادگاه تجدیدنظر از جهت اخطار رفع نقص برای پرداخت هزینه دادرسی در کیس درخواست سازش و تغییر ان به مطالبه وجه هست" که دادگاه بدوی صرفنظر از ایرادات مبنایی که به پذیرش این تغییر _ به اصطلاح خواسته _ داشته و دارم، توجهی به پرداخت نشدنِ هزینه دادرسی ننموده و لذا دادگاه تجدیدنظر علیرغم اخذ تصمیمِ یاد شده _ که ایجاد سوال وظنِّ... برای شما نموده _ مکلف بود برای به جریان افتادن دادخواست ، مطابق مواد ۳۵۰ و ۳۵۶ دادرسی مدنی، اخطار قانونی صادر سپس با به جریان افتادن آن ، تصمیم شکلی یا ماهیتی اتخاذ نماید.
نکته دیگر انکه چون اصل بر تقدیم دادخواست جهت مطالبه حق توسط مدعی هست و در ماده ۱۲۰ استثنائا تشریفات حذف گردیده، لذا فقط در صورت حکم بطلان یا بیحقی خواهان دعوی بدوی، حق مطالبه خسارت برای خوانده اجرای تامین، در قانون پیش بینی شده و در نتیجه قرارهای رد و عدم استماع دعوی مشمول حکم مقنن در این ماده نیست.
سوم)بررسی و احراز ارکان سه گانه دعوی خسارت در اعمال مقررات ماده ۱۲۰ قانون مزبور نیز ضروریست.
آنچه در دل به درگاه حضرت حق مسالت دارید، به خیر و نیکی نصیبتان باد. یا علی.
۱۴۰۲/۶/۱۴
علی صابری
درود و سپاس
آیا همه ی اینهایی را که فرمودید درباره ی مطالبه ی خسارت احتمالی دستور موقت نیز صادق است اگر آری چرا و اگر نه چرا سپاس
پاسخ دکتر رضایی
درودهای بی پایان، با توجه به اینکه حکم مقرر در ماده ۱۲۰ دادرسی مدنی بواسطه تصریح به عدم نیاز به تقدیم دادخواست و هزینه دادرسی، حکمیست استثنایی و استحضار دارید در امور حقوقی برای مطالبه حق، تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی امری ضررویست و در ماده ۳۲۴ این قانون ، قانونگذار برای مطالبه خسارت از عبارت" طرح دعوی " ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ رای" نهایی" تصریحا سخن به میان اورده و با تاکید بر اینکه "طرح دعوی" مستلزم تقدیم دادخواست بوده و آنچه این ادعا را بخوبی تقویت میکند، در سطر پایانی ماده ۴۹ این قانون( آنجا که بیان میدارد: تاریخ رسید دادخواست به دفتر، تاریخ اقامه دعوا محسوب می شود ) ذکر شده و نیک روشن است کلمات طرح و اقامه هم معنا هستند ؛ بنابراین در خصوص دستور موقت ، رعایت تشریفات از جهت تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی و اثبات ارکان دعوی مسئولیت مدنی_ که در شق اخیر بمانند ماده ۱۲۰ دادرسی مدنی میباشد _ ضررویست.
در بحث دستور موقت بهنگام درخواست استرداد تامینِ ایداعی توسط متقاضی دستور موقت، از دفتر شعبه استعلام تا از طریق انفورماتیک موضوع طرح و اقامه دعوی ، از سوی خوانده ی دستور موقت روشن گردد تا با رعایت فرجه یکماه از تاریخ ابلاغ رای " نهایی " نسبت به دستور مقتضی، حسب مورد اقدام شود.اضافه مینماید در ماده ۳۲۴ قانون مذکور بواسطه اینکه بر خلاف ماده ۱۲۰ از کلمه رای استفاده شده و رای نیز شامل حکم است و قرار و نیز به قرینه اینکه در ماده ۳۲۳ از واژه ردِ ادعا سخن گفته و این واژه نیز افاده صدور قرار را مینماید، بنابراین بر خلاف ماده ۱۲۰ دادرسی مدنی، صدور قرار در دعوی اصلی نیز میتواند موجبی باشد برای طرح دعوی خسارت وفق ماده ۳۲۴ قانون فوق.
پیروز و برقرار باشید.یا علی