ناخاطرات (33)
آموخته ها و اندوخته های یک وکیل
ناخاطرات (شماره 33)
علی صابری
1- پرونده کلاسه 8909980226101010 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظراستان تهران تصمیم نهایی شماره 9509970221200148
«رای دادگاه»
«... ولیکن راجع به حکم به بطلان دعوای مطالبه خسارت معنوی باستناد بند ه ماده 348 قانون صدرالذکر با توجه به تبصره 2 ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری که آنرا در مثل ما نحن فیه غیرقابل مطالبه دانسته وارد است ضمن نقض آن قرار رد دعوی بلحاظ قابل استماع نبودن آن صادر و اعلام می گردد. این رای قطعی است.»
2- پرونده کلاسه 8809980226100086 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران تصمیم نهایی شماره 9509970221200089
تجدیدنظر خواه و تجدیدنظر خواندگان :
1. آقای ع.ب فرزند علی با وکالت آقای علی صابری
تجدیدنظر خواندگان :
2. سازمان انتقال خون ایران
3. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
تجدیدنظر خواسته : دادنامه شماره 921349 مورخ 20/11/1392 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران
گردش کار : دادگاه پس از بررسی و مطالعه مندرجات پرونده و مشاوره اعضاء ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به انشاء رأی به شرح ذیل می نماید.
«رأی دادگاه»
در این پرونده، برابر دادنامه شماره 921349 – 20/11/1392 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران، درخصوص دعوی آقای ع.ب به طرفیت 1. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 2. سازمان انتقال خون ایران به خواسته های مطالبه خسارات مادی و معنوی و هزینه درمان گذشته، حال و آینده با احتساب خسارات دادرسی با این خلاصه که نامبرده مبتلا به بیماری هموفیلی بوده که در اثر استفاده از فرآورده های خونی تهیه شده توسط خواندگان به بیماری هپاتیت C مبتلا شده، اجمالاً با اتکا به پرونده کیفری استنادی و نظریه پزشکی قانونی و قواعد انصاف، لاضرر، نفی عسر و حرج و تسبیب، مورد پذیرش قرار گرفته، حکم به محکومیت خواندگان به نسبت مساوی به 1. پرداخت بیست درصد دیه کامل بابت ارش صدمات جسمانی (خسارات مادی) ناشی از بیماری مزبور و 2. پرداخت 25 درصد دیه کامل مرد مسلمان بابت خسارات معنوی و 3. پرداخت مبلغ 000/000/10 ریال بابت هزینه های آزمایشگاه در حق خواهان صادر شده و درخصوص 4. هزینه های حال و آینده به لحاظ عدم استقرار دین بر ذمه خواندگان و مشخص نبودن هزینه های درمانی قرار عدم استماع دعوی صادر شده و در مورد دعوی 5. الزام به عذرخواهی در جراید حکم به بطلان دعوا صادر شده است. محکومین نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظر خواهی کرده اند. اینک با بررسی محتویات و مستندات پرونده و مطالعه لوایح ابرازی طرفین ، 1. درخصوص اعتراض تجدیدنظر خواهانها (وزارت بهداشت و سازمان انتقال خون) نسبت به قسمت های اول و سوم دادنامه بدوی متضمن محکومیت آنان به پرداخت ارش و هزینه آزمایشگاه به انضمام خسارات دادرسی نظر به اینکه اولاً در این مرحله ایراد موجه و مدللی که با یکی از جهات تجدیدنظر خواهی مندرج در ماده 348 قانون آئین دادرسی مدنی منطبق بوده و مؤثر در نقض و بی اعتباری دادنامه معترض عنه گردد اقامه نشده است. ثانیاً محتویات و مندرجات پرونده های کیفری که سابقاً رسیدگی شده، بدون توجه به نتیجه آراء صادر شده، مؤید وجود عیب و نقص ابزار و وسال اداری دولت در ورود، تولید، کنترل و پخش فرآورده های خونی بوده است. ثالثاً مطابق نظریه کمیسیون پزشکی قانونی و مستندات مضبوط در پرونده مبتلا بودن مشارالیه به بیماری هوفیلی و دریافت خون از سازمان انتقال خون و ابتلای نامبرده به ویروس هپاتیت C مزمن از سال 1382 محرز بوده است. هرچند راه های انتقال ویروس فوق مختلف است لیکن چون طریق متعارف انتقال بیماری مذکور، تزریق خون و فرآورده های خونی است و انتقال ویروس از طریق سایر روش ها محل تردید است از طرفی در استفاده بیمار از فرآورده های خون تردیدی وجود ندارد، در نتیجه وجود رابطه سببیت میان انتقال خون و ابتلای بیمار به ویروس هپاتیت C مفروض است و در مانحن فیه دلیل و مدرکی که مثبت تحقق روش دیگر انتقال ویروس و مؤید عدم وجود عیب در فرآورده های خونی باشد اقامه نگردیده است.
رابعاً در فقه اسلامی، دیه بدل از عضو فائت و نقص ناقص است و احکام مربوط به دیات ناظر به صدمات بدنی بوده و از مفهوم و محتوای ادله و مواد قانونی نفی خسارات مالی وارده به زیان دیده از جمله هزینه های درمانی استفاده نمی شود و قواعد فقهی «لاضرر» و «تسبیب» ، «نفی عسر و حرج» و «اتلاف» لزوم جبران خسارات دیگر را توجیه می کند. رأی اصراری شماره 6 – 5/4/75 هیأت عمومی دیوان عالی کشور نیز در تأیید استنباط و استدلال مذکور صادر شده است در نتیجه الزام تجدیدنظر خواهان ها به پرداخت هزینه های متعارف درمان طبق نظر کارشناس، علاوه بر پرداخت ارش صدمات جسمانی فاقد اشکال شرعی و قانونی است. بنا به مراتب مذکور، به استناد قسمت اخیر ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی، ضمن رد اعتراض ، دادنامه تجدیدنظر خواسته در دو بخش یاد شده ، صرفاً نسبت به تجدیدنظر خواهان ها که موافق مقررات قانونی صادرشده تأیید و استوار می گردد. 2. دادنامه معترض عنه در آن قسمت که متضمن محکومیت تجدیدنظر خواهانها به پرداخت 25 درصد دیه کامل به عنوان جبران خسارت معنوی است مخدوش بوده و قابل تأیید نمی باشد زیرا هر چند در قوانین گوناگون ایران خسارت معنوی و لزوم جبران آن مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمونه در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و موادی از 171 قانون مسئولیت مدنی و قانون مجازات اسلامی صراحتاً به خسارت معنوی و ضرورت تدارک آن، اشاره شده لیکن در مورد آسیب های جسمانی و درد و رنج و تألمات روحی ناشی از آن که از مصادیق خسارت معنوی هستند دیه و یا ارش به عنوان تنها وسیله جبران خسارات از طرف قانون گذار تعیین گردیده، فلذا زیان دیده مستحق مطالبه و دریافت مبلغی به عنوان جبران، خسارت معنوی علاوه بر دیه یا ارش تعیین شده نمی باشد. در نتیجه محکومیت تجدیدنظر خواهانها به پرداخت 25 درصد دیه کامل به عنوان جبران خسارت معنوی فاقد وجاهت شرعی و قانونی است و تبصره 2 ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نیز قابل مطالبه نداشته است. از این رو به تجویز ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی، ضمن پذیرش اعتراض ، این قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته که در مخالفت با مقررات قانونی صادر شده، نقض می گردد آن گاه با توجه به استدلال یاد شده، قرار عدم استماع دعوای خواهان بدوی را صادر و اعلام می نماید و درخصوص تجدیدنظر خواهی آقای عباس باغبانی راجع به قلت مبالغ مورد حکم با توجه به درستی محاسبات دادگاه برمبنای نظر پزشکی قانونی ضمن رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بنا به همان مستندات تأیید می گردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه
علی حاجی حسنی حمید سلیمانی
3- پرونده کلاسه 8509980226100214 شعبه 12 تجدیدنظر استان تهران تصمیم نهایی به شماره 9509970221200074
موکل از بانوان است. برایش در دادگاه نخستین 2% دیه تعیین شده که دادگاه عالی طی همین دادنامه تایید کرده است !!!!!!!!!!!!!!!!!
4- پرونده کلاسه 8909980226100730 شعبه 12 تجدیدنظر استان تهران تصمیم نهایی به شماره 9509970221200118
خواهان از بانوان است. هپاتیت C دارد و طبق دادنامه شماره 9509970221200118 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مورخ 31/1/95 ،8% دیه تعیین شده در دادگاه بدوی عیناً تایید می شود. بسنجید در بیماری یکسان 8%،2%،20% و ... دگرسانی ها از کجاست. ایراد قرار کارشناسی است یا خود سری کارشناسان یا هماهنگی کارشناس و دادگاه ؟ ماده 365 آیین دادرسی مدنی چه می شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
5- پرونده های کلاسه 9209980226100768 ، 9209980226100768 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران تصمیم نهایی شماره 9509970221200186
تجدیدنظر خواهان ها :
1. خانم ا.ب
2. خانم ا.ب
3. خانم ب.د
4. خانم ز.ب با وکالت آقای علی صابری
تجدیدنظر خواندگان :
1. سازمان انتقال خون ایران
2. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
تجدیدنظر خواسته : دادنامه شماره 940899 مورخ 30/8/94 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران
گردش کار : دادگاه پس از بررسی و مطالعه مندرجات پرونده و مشاوره اعضاء ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به انشاء رأی به شرح ذیل می نماید.
«رأی دادگاه»
تجدیدنظر خواهی آقای علی صابری به وکالت خانم ها ب.د،ز و ا و ا همگی به شهرت ب به طرفیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان انتقال خون ایران نسبت به دادنامه شماره 940899 – 30/8/94 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران متضمن حکم بی حقی آنان راجع به خواسته مطالبه دیه فوت و جبران خسارت مادی ناشی از ابتلا به بیماری هپاتیت C و جبران هزینه های درمان گذشته و خسارات دادرسی، مصداق هیچ یک از جهات احصاء شده در ماده 348 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی نیست. رأی براساس نظر هیأت سه و پنج نفره کمیسیون پزشکی قانونی که دلالت بر عدم ابتلا به هپاتیت و ارتباط فوت مورث نامبردگان در اثر ابتلا به ویروس هپاتیت C که ادعا شده به لحاظ استفاده از فرآورده های خونی تهیه شده توسط تجدیدنظر خواندگان بدان مبتلا شده بوده دارد صادر شده است. فلذا مستنداً به ماده 358 از همان قانون ضمن رد تجدیدنظر خواهی دادنامه تجدیدنظرخ واسته را تأیید می کند. لیکن با توجه به اینکه خسارت معنوی در مواردی که امکان تعیین دیه و ارش هست مطابق تبصره 2 ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 قابل مطالبه نیست و هزینه های درمان آینده مورد مطالبه با توجه به فوت بیمار قابل مطالبه نیست موجبی برای صدور حکم نبوده مستنداً به بندهای (ج) و (هـ ) ماده 348 و مواد 358 و از همان قانون با نقض دادنامه مزبور در این قسمت ها و پذیرش تجدیدنظر خواهی قرار رد دعوای تجدید نظر خواندگان را صادر و اعلام می دارد این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه
علی حاجی حسنی حمید سلیمانی
جالب است. زیرا پیش از این خوانده بودیم دعوا به وزارت بهداشت توجه ندارد اما اینجا با وجود اینکه هپاتیت محرز بوده و مورث خواهان ها استفاده کننده دائم بوده و به فرض اینکه فوت ناشی از هپاتیت نباشد دیه یا ارش خود هپاتیت محرز است این چنین تصمیم گیری شده . اینگونه دادنامه ها بیشتر به شوخی می مانند و آدم می پندارد برای تست هوش در سنجیدن آنها با دیگر دادنامه ها یا آزمون معلومات حقوقی نوشته شده اند تا احقاق حق . بیشتر بدان می ماند که برای آزمودن قوه سنجش با تخیل استاد حقوق ماده امتحانی هستند اما افسوس که در واقعیت چنین نیست دادنامه حقیقی است و مانند پتک بر سر جامعه حقوقی فرود می آید و بیش از همه آسیب دیدگان را از مسئولیت مدنی دولت دلگیر و ناامید می کند.
6- پرونده های کلاسه 8509980226100228 ، 8509980226100228 شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران تصمیم نهایی شماره 9509970221200163
تجدیدنظر خواه :
1. آقای ک . س با وکالت آقای علی صابری
تجدیدنظر خواندگان :
2. سازمان انتقال خون ایران
3. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
تجدیدنظر خواسته : دادنامه شماره 940349 مورخ 16/4/94 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران
گردش کار : دادگاه پس از بررس و مطالعه مندرجات پرونده و مشاوره اعضاء ختم دادرسی را اعلام و مبادرت به انشاء رأی به شرح ذیل می نماید.
«رأی دادگاه»
تجدیدنظر خواهی آقای علی صابری به وکالت از آقای ک.س به طرفیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان انتقال خون ایران نسبت به دادنامه شماره 940349 مورخ 16/4/1394 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تهران مشعر بر حکم بی حقی در دعوای جبران خسارات مادی و معنوی و هزینه درمان حال و آینده و گذشته بیمار و عذرخواهی در جراید به سبب ابتلا به بیماری هپاتیت B وارد است. نظر کمیسیون پزشکی قانونی و مندرجات رأی دادگاه محترم مبین عدم انتساب مراتب ادعایی به تجدیدنظر خواندگان می باشد با این وصف موجبی برای صدور حکم و اظهار نظر ماهیتی نبوده لهذا مستنداً به مواد 348 – بند های (ج) و (هـ) و 358 و 84 – بند 4 – و 89 از قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض رأی تجدیدنظر خواسته قرار رد دعوی تجدیدنظر خواه را به لحاظ عدم توجه به تجدیدنظر خواندگان صادر و اعلام می دارد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه
علی حاجی حسنی حمید سلیمانی
موکل از گروه استفاده کنندگان دائم از فرآورده های خونی است (هموفیلی،تالاسمی و غیره ) که در دادگاه نخستین بدون وجود دلیل از دیگران متمایز شده و دعوایش شنیده نشده و در دادگاه عالی هم ... . معلوم نیست باید خسارتش را از چه کسی بگیرد، متولدین بعد از 76 و غیره و افرادی مانند خواهان این پرونده بی پناهند و در امان پروردگار که البته بهترین حامی است اما به ظاهر قربانی قدرت و توافق دو قوه افرادی مانند خواهان این پرونده هستند.