هزینه های درمان وازکارافتادگی
تجربه های یک وکیل
هزینه های درمان وازکارافتادگی در دادگاههای حقوقی ایران
علی صابری – سارا خزلی
خوانندگان به یاد دارند که درباره هزینه هایی که درکنار دیه (خون بها) در دادگاههای مدنی قابل مطالبه است،دست کم 3 مطلب در این سایت نگاشته شد. در آن ها دو دادنامه از شعبه 126 دادگاههای حقوقی تهران که یکی از آنها در شعبه 3 دادگاه استان نیز رسیدگی شده بود را نقد کردیم. دادرس دادگاه نخستین تلاش کرده بود با تحلیل چیستی خون بها درباره هزینه های دیگری که درکنار آن قابل مطالبه است اظهارنظرکند.همچنین در مطلب دیگری با تکیه بر پرونده خون های آلوده موضوع را مورد بحث قراردادیم. این بارآهنگ آن داریم تا دادنامه صادر شده از شعبه 86 دادگاههای حقوقی تهران را که در شعبه 7 دادگاههای تجدیدنظراستان مورد رسیدگی قرار گرفته مطرح کنیم. ملاحظه خواهیدکرد که دادگاه نخستین بدون ورود در تحلیل ماهوی دیه وبدون طرح این موضوع که دیه جبران خسارت است یا نه ،واگر آری چه نوع خساراتی راپوشش می دهد، خواهان را درمطالبه هزینه های درمان واز کارافتادگی محق شناخته واز کارافتادگی را عدم النفع ندانسته تا در حقوق ما قابل مطالبه نباشد وبدون تصریح به موضوع ظاهرا" آنرا (رقمی را که طبق نظر کارشناس برآوردشده) منفعت محقق الحصول دانسته نه ممکن الحصول .دادگاه تجدیدنظرنیز بدون تحلیل دیه آن را پوشاننده هزینه درمان دانسته وبیان کرده که اگرهزینه درمان افزون بر دیه باشد تنها رقم اضافی درخورمطالبه است که دراین پرونده چنین نبوده اما هزینه ازکارافتادگی را قابل مطالبه دانسته. با تغییر مبلغ که البته امریست موضوعی دادنامه نخستین را استوار کرده. پس برداشت دادرسان شعبه 7 دادگاههای تجدیدنظراستان تهران از دیه وتلقی آن بعنوان پوشاننده هزینه های درمان با تلقی شعب 12 و17 دادگاه استان در رسیدگی به پرونده خونهای آلوده ونیز شعبه 3 آن دادگاه در رسیدگی به دادنامه شعبه 126 دادگاه نخستین که دیه را به عوض نفس یا مادون نفس دانسته و تمام هزینه های درمان را درکنار آن قابل مطالبه دانسته اند(نه فقط هزینه های درمان اضافه بردیه دریافتی) متفاوت است. اینک دادنامه ها را باهم بخوانیم :
پرونده کلاسه 870998121800593 شعبه 86 دادگاه عمومی(حقوقی) مجتمع قضایی شهیدصدرتهران دادنامه شماره 8909972161800343
خواهان : آقای خ.ب
خوانده : آقای ف.ع باوکالت فتح اله عالیانی
خواسته : مطالبه خسارت
گردشکار- خواهان دادخواستی به خواسته فوق به طرفیت خوانده بالا تقدیم داشته که پس از ارجاع به این شعبه وثبت به کلاسه فوق وجری تشریفات قانونی دروقت فوق العاده /مقرر دادگاه به تصدی امضاکننده زیرتشکیل است باتوجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام وبه شرح زیرمبادرت به صدور می نماید.
((رأی دادگاه))
به تاریخ 13/7/87 آقای خ.ب دادخواستی بطرفیت آقای ف.ع با وکالت بعدی آقای فتح اله عالیانی به خواسته مطالبه مبلغ یکصدوپنجاه میلیون ریال بابت هزینه های انجام وپرداخت شده بیمارستانی وهزینه ایام از کارافتادگی از باب تسبیب با لحاظ خسارت دادرسی را تقدیم این دادگاه کرده اند مختصر ادعا براین است که مطابق دادنامه صادره از شعبه 1033 دادگاه عمومی جزایی تهران به علت شکستن انگشت سوم دست راست از ناحیه خوانده دعوی که با صدور رأی این امر قطعی ومحرزگردیده است محکوم به پرداخت دیه وهمپنین حسب اعلام نظر پزشک معالج به مدت یکسال ونیم مواجه با عدم امکان فعالیت رانندگی که محل معاش اینجانب بوده است گردیده علاوه بر آن هزینه های گزاف بیمارستانی به اینجانب تحمیل شده است که از این مجرا با استناد به مدارک ومستندات تقدیمی تقاضای اتخاذ تصمیم به شرح خواسته را دارد درمقام دفاع وکیل محترم خوانده با تقدیم لایحه وحضور درجلسه دادگاه نفس وقوع درگیری را خارج از شأن وشئون موکل خویش اعلام ودرعین حال با استناد به رویه خواهان تحصیل درآمد براین مبنا را روشی در جهت تحصیل مال اعلام ودرعین حال با استناد به رأی هیات دیوان عالی کشور شماره 8 مورخ 12/4/75 ضررهای قابل مطالبه را تحت شرایطی قابل قبول وپذیرش اعلام کرده اند که بلا واسطه ناشی ازجرم بوده باشد وخسارات مازاد بردیه رامنصرف از این موضوع درجهت برآورد ارزش ایام بیکاری فرد با توجه به نوع شغل پس ازاستعلام برآمده است که نتیجه کارشناسی بیانگر ارزش فعالیت وی ومحرومیت نامبرده از تحصیل درآمد به مبلغ یکصدوپنجاه میلیون ریال می باشد با وصف مراتب فوق ونظربه اینکه نظریه کارشناسان مصون از ایراد موثر باقی مانده دادگاه دعوی خواهان را درحدود نظریه مذکور ومطالبه خسارت دادرسی از این مجری وارد وثابت تشخیص وبا استناد به مدلول مواد 1 و2 قانون مسئولیت مدنی و 331 به بعد قانون مدنی ولحاظ مثبت تسبیب وضمان در قانون مجازات اسلامی ومواد 1257-1258-1284-1286-1321-1324 قانون مدنی و 197-198-503-515-519 قانون آئین دادرسی مدنی حکم برمحکومیت خوانده دعوی به پرداخت مبلغ یکصدوپنج میلیون ریال اصل خواسته ومبلغ 000/850/2 ریال هزینه دادرسی وکارشناسی به نسبت محکوم به درحق خواهان دعوی صادر واعلام میدارد خواسته خواهان به جهت متکی نبودن به ادله اثباتی نسبت به مازاد محکوم به بیحقی است حکم دادگاه حضوری وظرف مدت مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظردرمرجع محترم تجدیدنظراستان تهران است.
رئیس شعبه 86 دادگاه حقوقی تهران – مهرداد یزدانی
پرونده کلاسه 8709982161800593 شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران دادنامه شماره 9009970220701299
تجدیدنظر خواه : آقای ف.ع با وکالت آقای فتح اله عالیانی
تجدیدنظر خوانده : آقای خ . ب
تجدیدنظرخواسته : نسبت به دادنامه شماره 343 مورخ 4/5/89 صادره ازشعبه 86 دادگاه عمومی تهران
گردشکار : دادگاه با بررسی اوراق ومحتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام وبشرح زیرمبادرت به صدور رای مینماید.
((رأی دادگاه))
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای فتح الله عالیانی بوکالت از آقای ف.ع به طرفیت تجدیدنظرخوانده خ.ب نسبت به دادنامه شماره 343 مورخه 4/5/89 شعبه 86 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بموجب آن حکم برمحکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت بابت هزینه های درمان وضرروزیان ناشی از ایام بیکاری تجدیدنظرخوانده صادرگردیده دادگاه صرفنظر به اینکه قسمت عمده ایراد اعتراض وکیل تجدیدنظرخواه تکرارمطالب مربوط به خسارت مازادبردیه میباشد که دردادنامه تجدیدنظرخواسته مستدل ردشده وخدشه ای برآن وارد میباشد لیکن درقسمت مربوط به میزان خسارات با توجه به اینکه براساس اسناد ومدارک پزشکی اراده شده توسط تجدیدنظر خوانده وباارجاع امربه کارشناس پزشکی در این مرحله وملاحظه اسناد وپرونده بالینی کارشناس منتخب میزان هزینه های درمانی متعارف وبراساس مستندات ارائه شده را مبلغ بیست وشش میلیون ریال ومدت درمانی وزمانی که تجدیدنظرخواه بلحاظ تحت درمان بودن قادربه فعالیت واشتغال به کاردرمحل کارخود نشده را ششماه اعلام داشته که نظریه مذکور مصون از هرگونه ایراد واعتراض باقیمانده ونظربه اینکه آنچه مبنا محاسبه در ایام بیکاری در دادنامه تجدیدنظرخواسته مدت هیجده ماه براساس ماهیانه هفت میلیون وپانصد هزارریال طبق نظریه هیئت سه نفر کارشناسان وسیله نقلیه بوده ونظربه اینکه حسب اعلام اجراء احکام کیفری دادسرای ناحیه 3 تهران مبلغ سی میلیون وهشتصد وهشت هزارو هشتصدوهشتاد میلیون ریالبه عنوان دیه وارش مربوطه دریافت داشته با در نظرگرفتن این موضوع که معادل ریالی دیه وارش اخذشده از ناحیه تجدیدنظرخوانده مربوط به صدمات وجراحات وارده بوده که هزینه های درمانی که تجدیدنظرخوانده متحمل گردیده ودرنظریه کارشناس نیز تعیین شده مازاد برمبلغ مذکورنبوده تا عنوان خسارات جبران نشده را داشته وصرفا" خسارات مادی ناشی از عدم اشتغال به شغلی که تجدیدنظرخوانده اشتغال به آن داشته وبواسطه تقصیر خوانده ازمنفعت مسلم آن محروم گردیده ودرنظریه کارشناس مدتی که به جهت درمان تجدیدنظرخوانده قادربه فعالیت در شغل خود نبوده را مدت شش ماه اعلام داشته که براساس نظریه هیات کارشناسی در اموروسیله نقلیه برمبناء ماهیانه هفت میلیون وپانصدهزارریال جمعا" مبلغ چهل وپنج میلیون ریال میباشد که کمتر از میزانی میباشد که تجدیدنظرخوانده در دعوی نخستین خود مورد مطالبه قرارداد ومورد حکم واقع شده لهذا بنابرمراتب مذکور مستندا" به ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی ومواد 1و2 قانون مسئولیت مدنی ومواد 198و519 از قانون فوق الذکر ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته حکم برمحکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ چهل وپنج میلیون ریال بابت اصل خواسته ومبلغ یک میلیون وپانصد وپنجاه هزارریال بابت هزینه دادرسی وحق الزحمه کارشناس به عنوان خسارت دادرسی در حق تجدیدنظرخوانده را صادر واعلام میدارد ونسبت به مابه التفاوت آنچه که دردادخواست نخستین تجدیدنظرخوانده موردمطالبه قرارگرفته نسبت به آنچه که مورد حکم واقع شده ( مبلغ یکصدوپنج میلیون ریال ) نظربه اینکه کارشناس پزشکی طول درمانی که تجدیدنظرخواه بلحاظ درمان قادر به فعالیت نبوده را ششماه اعلام داشته ونه یکسال مورد ادعا تجدیدنظرخوانده ونظریه مذکور مصون از هرگونه ایراد واعتراض باقیمانده وتجدیدنظر خوانده دلیلی که مثبت استحقاق وی درمطالبه مابه التفاوت مذکورباشد ارائه ننموده مستندا" به ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بیحقی تجدیدنظرخوانده در این خصوص را صادر واعلام میدارد رأی صادره قطعی میباشد.
رئیس شعبه 7 دادگاه تجدیدمظراستان تهران ، مستشاردادگاه
محمد مهدی شامانی ، کوهکن
میبینید که جدا ازاختلاف نظری درباره چیستی خون بها درعمل نیز دادگاههای مدنی ایران تفاسیرمختلفی از آن بعمل آورده اند آیا هنگام آن نرسیده که مثلا دادنامه شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر را با دادنامه های شعب 3 ،12 و17 برای ایجاد وحدت رویه به دیوان عالی کشوربفرستیم؟ شاید دراثردرگیری در فعالیتهای روزمره فرصت چنین کاری را نداشته باشید نه دراین موضوع نه هیچ موضوع دیگری شاید بگویید اصولا هیچ هوده ای برای انکار وجود ندارد یا فکرکنید چون ممکن است دیوانعالی تفسیری بکند که همین مقدارهزینه ها هم که گاه برخی دادگاهها بدان حکم میدهند را درخور پذیرش نداند پس بهتراست دردیوان مطرح نشود به هرحال دادنامه ها موجود هستند وهرهمکاری که دلش خواست از حرفه وکالت گذشته وبه وکالت حرفه ای دست یابد آنها را تقدیم خواهیم کرد .