پی نوشتی بر حقوق خانواده 14
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
پی نوشتی بر حقوق خانواده (14)
علی صابری
با سپاس از مرتضی درویشی
بسمه تعالى
حضور رياست محترم دادگاه تجديدنظر استان تهران
سلام و درود
با احترام اينجانب مرتضى درويشى به وكالت از تجديدنظر خواه ضمن اعتراض نسبت به دادنامه شماره ٩٨٠٩٩٧٢١٦٥٠٠٠٣٣٤ مورخ ٩٨/٢/٣٠ صادره از شعبه ى ٢٧٨ دادگاه خانواده مفتح به استحضار حضرتعالى ميرساند:
١- قبل از آنكه بخواهم در دفاع از موكله در اعتراض به رأى،دلايل خود را بيان دارم ذكر اين مطلب ضرورى است كه موكله با وجود آنكه از نظر مالى و اجتماعى و فكرى به بلوغ رسيده است، در طول آشنايي با زوج هميشه سعى داشته است در كمال آرامش و با صحبت و برگزارى جلسات مشاوره، تجديدنظرخوانده (پدر خود) را راضى به ازدواج نمايد و همچنان با وجود تقديم دادخواست حرمت ايشان را حفظ نموده است و در نهايت با تقديم اين دادخواست در پى مطالبه حق قانونى و شرعى است.
٢- رأى صادره نه تنها از جنبه ى حقوقى داراى اشكال است بلكه از جنبه ى اجتماعى نيز قابل خدشه و اعتراض است و داراى آثار منفى مى باشد و حتى شايد افراد عادى جامعه هم با خواندن آن دچار آزردگى شوند كه چه آسان توانايى هاى يك انسان ناديده گرفته شده است و او را به جرم نابينايى كه شايد خود نعمتى باشد از ازدواج منع مى كند، در حالى كه از نظر خداوند يكتا هيچ چيز جز ايمان باعث برترى انسانها بر يكديگر نيست.
٣.به جهت اهميت موضوع ابتدا جنبه ى اجتماعى رأى صادره را مورد ارزيابى قرار ميدهيم تا ثابت شود اين رأى داراى اشكالات فراوان است.
٣-١ در سطر چهارم رأى صادره آمده است كه : ((... از نظر روانشناسى تحمل چنين زندگى مشتركى نيز بسيار سخت است و شايد غير تحمل خواهد بود كه ممكن است منجر به از هم پاشيدگى زندگى مشترك و عواقب متعدد گردد....)). اولين سوالى كه در اينجا مطرح مى گردد اينست كه، قاضى محترم صادركننده ى رأى از كدام علم روانشناسى صحبت به عمل مينمايد؟؟ كجاى اين علم ازدواج يك شخص بينا با نابينا را رد نموده است!؟ اين در حاليست طى مراجعه ى موكله به همراه نامزد خود به مركز روانشناسى معتبر طى چند مرحله آزمون و سپرى كردن جلسات مشاوره متعدد در نهايت اين ازدواج مورد تأييد قرار گرفته است. ( پيوست شماره ١) و قطعا موكله به هيچ وجه نمى خواهد با آينده ى خود بازى نمايد و از آنجا كه يك شخص تحصيل كرده و مستقل ميباشد نمى خواهد كارى نمايد كه با شكست مواجه گردد، پس تمامى جوانب آن را از زواياى مختلف سنجيده و با مشورت با اهل فن و متخصصين علم روانشناسى و مشاوره هاى قبل از ازدواج، به اين تصميم بزرگ رسيده است. در نتيجه استناد قاضى صادر كننده ى رأى به اين علم و رد كردن اين ازدواج يكى از موارد قابل خدشه بودن اين دادنامه ميباشد.
در ضمن مگر ازدواج هاى دو فرد بينا ( غيرمعلول) با شكست مواجه نمى گردد كه قاضى محترم پرونده به علت معلوليت زوج مرقوم داشته اند ممكن است منجر به از هم پاشيدگى زندگى مشترك گردد!
در ادامه بايد گفت موكله به علم و آزمونهاى متعدد اين مركز معتبر بسنده ننموده، بلكه با مراجعه حضورى به مراكزى كه براى نابينايان فعاليت ميكنند از جمله عصاى سفيد و انجمن نابينايان ايران، با همسران اشخاص نابينا كه خود بينا بوده اند صحبت نموده و از آنها مشورت گرفته است. ايشان نه تنها از علم روانشناسى به صورت علمى و عملى استفاده نموده است، بلكه از علم ژنتيك هم به صورت انجام آزمايشات جهت تأييد تصميم خود بهره برده است و با مراجعه به مركز بهزيستى آمنه تحت شماره پرونده ٢٦٨-٩٧ از عدم بروز مشكلات ژنتيكى براى فرزند دار شدن نيز اطمينان حاصل نموده اند.
پس قطعا و بدون شك قاضى محترم پرونده بدون آنكه آشنايي با علم روانشناسى داشته باشد نمى تواند بدون تحقيق و مشاوره با اهل فنِ اين علم به دلايل واهى اين ازدواج را رد نمايد و آن را نيز بعنوان دليل رأى خود در دادنامه بياورد.
٣-٢ در ادامه در سطر پنجم رأى صادره كه شايد تاريك ترين قسمت اين دادنامه باشد آمده است ((... از نظر فيزيكى نيز نه تنها چنين زوجى نمى تواند پشتيبانى براى زوجه باشد بلكه اين زوجه است كه بايد حمايت و پشتيبانى كند...)) كه بايد تأسف خورد از بابت چنين ديدگاهى و حال دلايل خود را با قدرت براى مخدوش نمودن اين قسمت دادنامه نيز بيان ميدارم:
الف) اگر قاضى محترم صادركننده ى رأى حتى يكبار با افراد نابينا برخوردى داشته باشد بايد متوجه گردد كه اين افراد نه تنها نياز به حمايت ندارند بلكه آنان كه داراى همسر مى باشند چقدر راحت مي توانند از همسر و فرزندان خود حمايت نمايند، كه نمونه ى بارز آن استاد اينجانب جناب آقاى دكتر صابرى مى باشد كه با وجود نابينا بودن علاوه بر وكيلى موفق كه لقب گران ترين وكيل ايران را به يدك ميكشد،عضو شوراى شهر نيز با بيش از ١٠٠ هزار رأى بوده اند كه نه تنها حامى بزرگ براى همسرشان است بلكه براى بسيارى از وكلا و شهروندان مانند يك استاد بزرگ و قابل اعتماد مى باشند و با زندگى با ايشان مى توان كاملا حس كرد كه هيچ گونه محدوديتى براى اين اشخاص وجود ندارد و واقعاً معلوليت باعث محدوديت نمى گردد. ايشان تنها يك نمونه ى بارز از اين جامعه ى نابينا ميباشد كه مى توان افراد زيادى از جمله خانم هاجر صفرزاده، دونده نابینا، داراى ٢ مدال طلا در مسابقات جهانی پارا دو و میدانی جوانان در سوییس و کسب ٣ مدال طلا در مسابقات پاراآسیایی جوانان در امارات و خانم الهه قلیفلاح، اسکیباز نابینا، دختر نابینای ایران اعزامی به مسابقات پاراالمپیک زمستانی و پرچمداری کاروان ایران در این رقابتها وآقاى بهزاد زادعلی اصغر، فوتبالیست نابینا، با درخشش در پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو و کسب ملقب مسی نابینایان و ... نام برد.
ب) زوج با حدود ٣٠ سال سن با مدرك كارشناسى روانشناسى صنعتى و سازمانى ٥ سال است كارمند رسمى در بانك ايران زمين مى باشد كه اين بدان معنى است يك بانك با سلسله مراتب ادارى، به اين درجه از ايمان رسيده است كه ايشان عليرغم نابينا بودن همانند يك شخص بينا مى تواند براى آنها مفيد باشد.
ج) زوج حدودا ١٣ سال است که به صورت مستمر و کاملا حرفه ای در عرصه ی هنرهای نمايشى فعالیت می نمایند و دارای جوایز متعددی از جشنواره های معتبر داخلی است. این فعالیت شامل بازیگری و نیز کارگردانی متعدد تئاتر می باشد. کارگردانی که سرپرستی یک گروه هنری که تمام اعضای آن را افراد بینا و از گروه سنی ٧ تا۶٠ سال تشکیل میدهند که رزومه هنری و حرفه ای زوج ضمیمه لایحه می باشد.(پیوست شماره ٢)
د)زوج در سال ٩۶ جزء١٢ چهره برتر نابینا قرار گرفت و طی یک نظر سنجی در کنار بزرگان نابینا توانست در رتبه پنجم قرار بگیرد. بزرگانی كه نه تنها در بین جامعه ى نابینا بلکه از آنان میتوان به عنوان بزرگان کشور ایران نام برد.
ه) ایشان توانست مورد تقدیر مدیر کل بهزیستی استان تهران نیز قرار گیرد (پیوست شماره ٣)
ی) فارغ از مسائل اجتماعی و حرفه ای و تحصیلی زوج ایشان دارای یک باب منزل مسکونی در منطقه سیدخندان و یک خودروی شخصی می باشد که بیانگر توانایی مالی شان می باشد.
٣-٣ حال با مطرح نمودن موارد فوق آیا این شخص نیاز به حمایت شخصى دارد؟
داشتن شغلی مناسب، کارگردانی های متعدد با سرپرستی بر افراد بینا، قرار گرفتن در بین ١٢ چهره برتر نابینا به جهت فعالیتهای اجتماعی و هنری، داشتن یک منزل مسکونی و خودروی شخصی که افراد بینا از داشتن آن عاجز می باشند. که همگی در زمان مجرد بودن زوج اتفاق افتاده است،بیانگر این است که نه تنها ایشان نیاز به حمایت ندارد بلکه میتواند از همسر خود و فرزندان به طور کامل حمایت نماید و هیچ نیازی به حمایت از زوجه نیست.
٤- بار دگر ذكر اين مطلب ضروريست كه با عنايت به اقدامات موكله، ايشان هيچ گاه بصورت احساسى با اين ازدواج برخورد ننموده است و از ابتدا با وجود استقلال فكرى، اجتماعى و البته مالى سعى در راضى نمودن پدر خود نموده است و در اين حين با مشاوره هاى اهل فن از جمله روانشناس، مشاوره خانواده، مشاور ژنتيك و صحبت با همسران افراد نابينا اخذ راهنمايى نموده است و با ديدى باز اقدام به اين امر كرده است.
٥- از منظر حقوقى رأى صادره داراى اشكال و ايراد مى باشد. اين رأى از جنبه هاى شرعى، كنواسيون حقوق معلولين و نيز منشور حقوق شهروندى قابليت بررسى دارد.
٥-١ قاضى محترم پرونده زوج را به دليل نابينا بودن هم كفو با موكله نمى داند اين در حاليست كه هم كفو بودن در شرع ما جز به ايمان و تقوا نيست و در روايات و احاديث فراوانى اين موضوع ذكر شده است و هيچگاه معلوليت يك فرد دليلى بر هم كفو نبودن نيست و نخواهد بود و طبق موارد فوق كه بيان شد مشخص است كه زوج هيچگونه ضعف و كمبودى نسبت به موكله ندارد، چه از لحاظ اجتماعى و چه از لحاظ مالى.
در روايات آمده است كه : جويبر غلامي سياه آزاد شده اي بود كه ايمان آورده و در رديف ياران پيامبر در سايبان مسجد پيامبر زندگي مي كرد. اين غلام سياه آزاد شده به طور طبيعي زيبايي زيادي هم نداشت، ولي از ايمان بالايي برخوردار بود و روزي پيامبر به او پيشنهاد ازدواج داد. او نااميدانه گفت: ممكن است زني به وصلت با من رغبت كند؟
رسول خدا(ص) تاكيد كرد كه اسلام زيردستان را به جهت ايمان بالا آورده و بالادستان را به جهت كفر پست شمرده است. بعد رسول خدا او را به سوي زياد بن لبيد بزرگ قبيله بني بياضه فرستاد تا دختر او را خواستگاري كند. زياد گفت ما فقط دخترانمان را به همرديفانمان از انصار مي دهيم. رسول خدا به زياد فرمود: مؤمن كفو و همرديف مؤمنه است. يعني جويبر مؤمن است و دختر تو هم مؤمنه است، پس اينها هم كفو هستند.
به نقل از امام صادق در حدیثی از پیامبر که آن حضرت برای مردم سخنرانی کرد و آنان را به تعجیل در تزویج دخترانشان و به تاخیر نینداختن این کار تشویق نمود..پس مردی برخاست و گفت: ای پیامبر خدا به چه کسانی شوهر دهیم؟ فرمود: به اشخاص هم سنگ. گفت ای پیامبر خدا اشخاص همسنگ چه کسانی هستند؟ فرمود: مومنان هم سنگ یگدیگرند، مومنان هم سنگ یکدیگرند.
در نتيجه همانطور كه گفته شد هم كفو بودن جز به ايمان نمى باشد. هرچند كه شرايط اجتماعى ، مالى، و فكرى موكله با زوج كاملا برابر مى باشد كه اين امر بيانگر غير موجه بودن رأى صادره نيز هست.
٥-٢ طبق ماده ٨ كنوانسيون حقوق معلولين دولتهاي عضو متعهد مي گردند تدابير فوري، موثر و مناسب را اتخاذ نمايند:
(الف) افزايش آگاهي در تمامي جامعه از جمله در سطح خانواده در مورد افراد داراي معلوليت ارتقاء داده و احترام و منزلت افراد داراي معلوليت را پرورش دهند;
(ب) با اقدامات كليشه اي ، جانبدارانه و مضر مرتبط با افراد داراي معلوليت از جمله آن دسته از مواردي كه بر مبناي جنسيت و سن مي باشد در تمامي حوزه هاي زندگي مبارزه نمايند;
(پ) آگاهي در مورد ظرفيتها و مشاركت افراد داراي معلوليت را ارتقاء بخشند.
و نيز طبق ماده ٢٣ اين كنوانسيون دولت هاي عضو ، براي رفع تبعيض نسبت به افراد داراي معلوليت در تمامي موارد مرتبط با ازدواج، خانواده، وظايف والدين و روابط مربوطه بر مبناي برابر با سايرين تدابير موثر و مناسبي اتخاذ مي نمايند، بمنظور تضمين اين كه:
(الف) حقوق تمامي افراد داراي معلوليت كه به سن ازدواج رسيده اند را جهت ازدواج و تشكيل خانواده بر مبناي رضايت كامل و آزادانه همسران متقاضي برسميت مي شناسد
در نتيجه طبق كنوانسيون حقوق معلولين كه ايران نيز عضو آن ميباشد و آن را پذيرفته است دولت موظف است دو خصوص ازدواج نيز تمامى تبعيض ها عليه معلولين را بردارد كه رأى معترض عنه نمونه ى بارز از نقض اين كنواسيون ميباشد.
٥-٣ از نظر منشور حقوق شهروندى (مصوب آذر ٩٥) اين رأى و تصميم دادگاه قابليت بررسى دارد:
طبق ماده ١٣ اين منشور هر شهروندي حق دارد از امنیت جانی ، مالی ، حیثیتی ، حقوقی ، قضایی ، شغلی ، اجتماعی و نظایر آن برخوردار باشد. هیچ مقامی نباید به نام تأمین امنیت ، حقوق و آزادي هاي مشروع شهروندان و حیثیت و کرامت آنان را مورد تعرض و تهدید قرار دهد. اقدامات غیرقانونی به نام تأمین امنیت عمومی به ویژه تعرض به حریم خصوصی مردم ممنوع است.
همچنين طبق ماده ٥١ منشور: حق شهروندان است که با رضایت کامل ، آزادانه و بدون هیچ گونه اجباري نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده ، با رعایت قانون مربوط اقدام نمایند.
در نتيجه اين دادنامه متعارض با حقوق شهروندى موكله و حتى زوج مى باشد و باعث خدشه دار بودن آن گرديده است.
٦-در نهایت با توجه به موارد اشاره در بالا و نیز اینکه از نظر روانشناسی و ژنتیک و حتى تجربه ی عملی و نیز نمونه ی افراد موفق نابینا در زندگى زناشويي شان و نيز با عنايت به كنواسیون حقوق معلولین و منشور حقوق شهروندی، تقاضای نقض دادنامه ی مورد اعتراض و صدور حکم شایسته مبنی بر اجازه ازدواج موکله با زوج می باشد را دارم.
1-پی نوشتی بر حقوق خانواده (14)
2-پی نوشتی بر حقوق خانواده (14)