کارنامه ی دادفری(434)

آموخته ها و اندوخته های یک دادفر

کارنامه ی دادفری(434)

علی صابری

 

با سپاس از حمیدرضا رضایی

درود و عرض تبریک عید سعید مبعث و با عرض پوزش از بابت تاخیر در پاسخ در مورد ویس مربوط به سوال سرکار خانم خسروی راد،امشب ویس رو شنیدم و اینطور متوجه شدم که دادگاه در دعوی تنظیم سند حکم بر بی حقی  و در دعوی تایید فسخ  نیز حکم بر بطلان صادر نموده( دادنامه رویت نشد) .
در مقام تجدیدنظرخواهی نسبت به حکم بی حقی دعوی تنظیم سند، دادگاه تجدیدنظر ، حکم را نقض و خوانده دعوی مذکور ( خواهان دعوی تایید فسخ) را به تنظیم سند ملزم نموده لیکن به علت عدم تجدیدنظرخواهی از بطلان دعوی تایید فسخ ، این قسمت از دادنامه قطعیت یافته .
در نگاه اول با این مبنا که حکم تجدیدنظر کاشف از اعلام وضعیت اثر ناشی از قرارداد منعقده بینِ طرفین بوده و نیز تعیین تکلیفیست در خصوص ادعای مطروحه بهنگام تقدیم دادخواست و لذا اثر کاشفیت دادنامه صادره از مرجع عالی بر حکم بدوی نیز ساری و جاریست( این نظر و مبنا از حکم مقنن در ماده ۱۶ آیین نامه اجرائی قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۹/۶/۱۸ قابل استفاده هست)، پس تقدم و تاخر بین احکام تنظیم سند و بطلان دعوی تایید فسخ بنظر منتفیست اما اثر اعتبار امر مختومه بر حکم اخیر مانع از طرح مجدد چنین دعوایی خواهد بود و این درحالیست که دادگاه بدوی بعلت باطل انگاشتن عقد منشا ( بیع )، دعوی فسخ را منتهی به بطلان دانسته، علت هم معلوم است چرا که فسخ یکی از طرق انحلال عقد صحیح است و طبیعتا چنانچه عقدی باطل انگاشته شود، انحلالش محلی از اعتنا ندارد چون عقد فاسد اثری در تملک نداشته و فاقد اثار قانونیست ؛ در چنین موردی تصمیمِ صحیح آن بود که دادگاه دعوی مذکور را قابل استماع نداند ؛ بهر تقدیر با نقض حکم بدوی ، باید فرصت طرح ادعای فسخ برای خواهانِ ان دعوی فراهم گردد، با توجه به قیود مندرج در بند ۴ ماده ۴۲۶ دادرسی مدنی، بنظر میرسد نقض حکم قطعیت یافته فوق از این مسیر ممکن نیست.زیرا علاوه بر همزمان بودن دو تصمیم ( با وصف اینکه چنانچه این تفسیر را نپذیریم طبق ماده ۴۳۹ دادرسی مدنی حکم موخر یعنی آنچه دادگاه تجدیدنظر صادر نموده باید از بین برود) حکم دادگاه تجدیدنظر ، "همان دادگاه" محسوب نمیشود و برخی تفاوتهای دیگر بین بند ۴ و کیس مورد نظر.
البته این دیدگاه مبتنی بر تفسیر شخصیست و پیشنهاد میکنم  خواهانِ فسخ فرصت طرح این دعوی را حتی در صورتیکه مردود اعلام شود از دست ندهد .
اما پیشنهادم اعمال مقررات ۴۷۷ دادرسی کیفریست، در پرونده واصله از استان مازندران و ارجاع جهت بررسی اعمال ماده ۴۷۷ قانون مذکور به نگارنده، "تجویز اعاده دادرسی" بعلت اثار زیانبارِ اعتبار امر مختومه ی  حکم بطلان دعویِ اصداری در کیس مطروحه_ که ناصحیح صادر شده بود_ با انتظار صدور قرار عدم استماع پس از نقض را پیشنهاد نمودم.
دیدگاه دیگری در مورد امکان اعمال بند ۷ ماده ۴۲۶ دادرسی مدنی با استناد به احکام اصداری موخر بر حکم سابق  در موارد مشابه در تحلیلهای سابقم در مجتمع بهشتی در دست هست که از فرصت و حوصله بحث امشب خارج است.

پیروز باشید 
۱۴۰۲/۱۱/۱۹

 یاعلی.

 

دکتر علی صابری 432 بازدید 1402/11/23 0 نظر

دیدگاه کاربران

;





;

شبکه های اجتماعی

رفتن به بالا

لطفا کمی صبر کنید ...