کارنامه دادفری 558
به نام خدا رئیس ارجمند و گرامی شعبه پنجم واحد اجرای احکام مدنی مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران با درود و سپاس درباره پرونده 140368920003573764 به شماره بایگانی 0301720 به آگاهی میرسانیم: خوشبختانه با دستور قانونی شما اجرا باز ایستاد تا اجرائیه قانونی برای بازماندگان اکبر پیمانپور صادر شود اما و صد اما مهمتر و هزاران بار مهمتر آنکه شعبه ۳۵ دادگاه استان در پاسخ به پرسش شما ساختگی بودن دست کم دادنامه آن شعبه را استوار کرد، پاسخ را خودتان ببینید و داوری کنید از سوی دیگر پرونده از شعبه ۱۶ دادگاه نخستین نیز درخواست شده و در اختیار شماست، سهشنبه ۲۹/آبان ماه به گاهی که از پیش درخواست کرده بودیم و داده شده بود پیش مدیر محترم اجرا آمدیم، نبود برق و شلوغی واحد اجرا مانع آن بود که پرونده را برگ به برگ ببینیم اما از آنچه خواندیم و نیز دیگر امور، چندین پیشنهاد را مینگاریم تا ساختگی بودن دادنامهها استوارتر شده با گزارش کاملی از واکاویها به واحد حفاظت و نیز مراجع بازرسی و نظارت و صد البته دادسرای عمومی و انقلاب تهران فرستاده شود چه، جعل دادنامه بزهی عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد (جعل اسناد دولتی) ۱- چنانکه شعبه ۳۵ دادگاه استان نیز چنین کرد و دفاتر دادنامه و ثبت عرایض سال ۱۳۸۶ را ملاحظه و پاسخ داد خواهشمندیم از شعبه ۱۶ دادگاه نخستین دفتر ثبت عرایض سال ۱۳۸۵ و دفتر اوقات رسیدگی و دفتر دادنامه سال ۱۳۸۶ را مطالبه و خودتان شماره پرونده، شماره دادنامه و هنگام رسیدگی ۱۳۸۶/۰۳/۰۶ را ملاحظه و آنها را با دادنامه ساختگی ارائه شده بسنجید تا ثابت شود که چنین پروندهای به دو ور این دادنامه مربوط نیست. ۲- از امور اداری مجتمع و کارگزینی استان پرسیده شود که جناب ارغوانی در ۶ خرداد ماه ۱۳۸۶ رئیس شعبه ۱۶ بودند یا دادرس؟ یا اصولاً در این شعبه بودهاند یا نه؟ و اگر آری با چه سمتی؟ ۳- درباره دادرسان شعبه ۳۵ دادگاه استان در بهمن و اسفند ۱۳۸۶ نیز همین پرسش به عمل آید. ۴- حتی میتوان دوستانه و نه رسمی هر سه دادرس یعنی دادرس نخستین و دو دادرس دادگاه پژوهش را فراخواند تا امضای خویش را ببینند که شاید با چشم غیر مسلح نیز اعلام کنند امضا ایشان نیست باز میتوان دوستانه امضای ایشان را اخذ کرد تا هنگام کارشناسی در دادسرا نیازی به حضورشان نباشد، جناب ارغوانی اکنون دادرس دادگاه استان هستند و دو دادرس دیگر، دادفر (وکیل) شدهاند. ۵- درباره به ظاهر داد برده پرونده محمود وحدتی قزوینی فرزند حجت اله به شماره ملی 0046866027 ستعلامهای چهارگانه مالی به عمل آید تا ثابت شود نامبرده می توانسته خریدار ۲۴ قطعه زمین در لواسان باشد درباره باز شدن ثنا برای وی و اینکه نامبرده هیچگاه در آن نشانی نبوده نیز واحد حفاظت شما به آسانی تحقیق میکند و پاسخش راهگشاست. ۶- از اداره ثبت استان استعلام شود آیا ثبت لواسان در سال ۱۳۸۶ تشکیل شده بوده یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ در بازه زمانی اردیبهشت و خرداد سال ۱۳۸۶ چه کسی یا کسانی حق امضا داشتند این پاسخ بیگمان دلیل قطعی ساختگی بودن پرونده و دادنامه آن است. ۷- پرونده را سرسری ورق زدیم در صورت نیاز خواهشمندیم دستور دهید در وقت مقرر خدمت برسیم آن را کامل بخوانیم و ایرادات را بیان کنیم. ۸- اما آنچه دیدیم اینکه شماره وکالتنامه وکیل خواهان (محمد مجدی) و شماره وکالتنامه وکیل خوانده (بهمن کشاورز) یکی است (شماره ۰۸۱۱۹۲) یعنی از وکالتنامههای سه برگی قدیم یک برگ را وکیل خواهان تنظیم کرده و یکی را وکیل خوانده، خندهدار و شبیه شوخی است البته خندهای که از گریه غم انگیزتر است ناامنی قضایی تا کجا؟! حدود اختیارات وکالتنامهها را ببینید از سرسری نگاشته شدن آنها، نشانی هر دو وکیل را در به ظاهر وکالتنامهها و سربرگهای موجود در پرونده ببینید خود گواه ساختگی بودن است. ۹- به تاکید خواهشمندیم درباره شماره وکالتنامه پیش گفته از کانون وکلای دادگستری مرکز پرسیده شود که این وکالتنامه (شماره ۰۸۱۱۹۲) در چه تاریخی و به چه کسی فروخته و واگذار شده است. ۱۰- هر دو وکیل به ظاهر سمت دار، در این پرونده ساختگی در گذشتند، روحشان شاد و یادشان گرامی، بر پایه برگه پیوست محمد مجدی وکیل استان کرمان بوده و در تهران هیچ نشانی نداشته، نشانی استاد کشاورز نیز جایی نبوده که در پرونده میبینید نشانی هر دو وکیل در سالهای ۸۵ و ۸۶ را از کانون وکلای دادگستری مرکز بپرسید. ۱۱- بازماندگان استاد کشاورز (شهربانو بهارک و کریم) هر دو دادفر دادگستری (وکیل) و در دسترس اند یتوان دوستانه با آنها تماس گرفت حاضر شوند و درباره امضای پدرشان اظهار نظر کنند نیز امضا مسلم الصدور آن زنده یاد را تقدیم کنند تا کار برای کارشناسی خواه نزد شما خواه دادسرا آسان شود. ۱۲- از بازماندگان محمد مجدی نا آگاهیم اما بیگمان صندوق حمایت وکلا اطلاعات را در اختیار دارد با پرسش از آن نهاد و روشن شدن بازماندگان اجرای بند پیش را نیز به تاکید خواستاریم. ۱۳- نگاه سرسری به پرونده نشان داد هیچ استعلامی از اداره ثبت لواسان نشده است و برگهای موجود نیست اما پاسخی از آن اداره وجود دارد درباره این پاسخ و سمت امضا کننده اکیداً خواهشمندیم از اداره ثبت لواسان پرسش به عمل آید. ۱۴- نگاهی گذرا به صورت جلسه ۶/خرداد/۱۳۸۶ و شماره اعلامی برای پاسخ اداره ثبت، ساختگی بودن آن را محرز میکند به ویژه دگر پرسش بند پیش، پیش نهاده شود. ۱۵- گفتم که نشد فروشنامه را ببینیم اگر خدمت رسیدیم و دیدیم که نکات را پیشکش میکنیم، اگر نه خواهشمندیم درباره میزان بها و چگونگی پرداخت آن حتی در صورت لزوم با کارشناسی واکاوی لازم به عمل آید. در پایان یادآور شویم جاعلین آنچنان پرشتاب عمل کردند که یادشان رفته در سال ۱۳۸۶ شماره میانی کلاسه هر پرونده و دادنامه نشانگر شعبه بود همان ۱۶ دادگاه نخستین را برای دادگاه استان در شماره پرونده و دادنامه بکار گرفتند در حالی که به ادعای ایشان شعبه ۳۵ دادگاه استان رسیدگی کرده بود از آن مهمتر اینکه در سال ۱۳۸۶ دادنامهها در دادگستری تایپ دستی (با ماشین تایپ) میشد و سال ۹۰ به بعد تایپ کامپیوتری که دادنامهها با آن تایپ شده رواج یافت به تاکید خواهشمندیم این امر نیز از اداره انفورماتیک قوه قضائیه پرسیده شده و دادنامهها برای اظهار نظر به آن مرجع فرستاده شود از ثبت دفتر کل مجتمع شهید بهشتی نیز درباره طرفین کلاسه پرونده شعبه ۱۶ پرسش به عمل آید بدیهی ست بدین سان سازنده سند غیر واقعی دولتی (جاعل دادنامه) و استفاده کننده از سند و باند احتمالی پشت آن کشف و رسوا خواهند شد پیشا پیش از توجه شما مقام محترم قضایی سپاسگزاریم. به دادفری (وکالت) از بازماندگان اکبر پیمان پور علی صابری- مهدی شیرخانی
|