حقوق و ادبیات(2)

حقوق و ادبیات (2)

علی صابری

چاپ شده در نشریه نقش نو، شماره 6

به تازگی در محیط مجازی دادنامه ای از شعبه 1022 دادگاههای کیفری 2 تهران (پخش) شده که در نوع خود جالب است . وکلا که درگیر انبوه فعالیت های روزمره خویش هستند از اینکه دادرسی به ساده ترین تکلیف قانونی و قضایی خویش در معرفی متخلف به دادسرای انتظامی قضات عمل کرده به وجد آمده اند. آنچنان سطح توقعشان پایین آمده که شادمانه دادنامه را می گسترند. سنجش شناسیک موضوع بماند برای جای دیگر اما آنچه در این ستون بر عهده گرفتم نه صرف شکل ادبی نوشتار بلکه مفهوم واژه های بکارگرفته شده و امکان یا عدم امکان بکارگیری آنها نیز هست. برای دادرس خواه احقاق حق را وظیفه اش بدانیم، خواه اجرای عدالت یا فصل خصومت و خواه همه اینها، برازنده و زیبنده نیست که تأسف یا شادمانی نشان دهد، از وهن دستگاه قضایی سخن گوید یا ... . گرفتن حس عدالت از کوچه و بازار اگر تکلیف قاضی باشد، تطبیق آن با قانون و پوشاندن لباس حقوقی تکلیفی گرانبهاتر است. وکیل دادگستری نیز از قاعده بیرون نیست کمتر محق است، چهره احساساتی موکل را به خود گیرد و به جای او بنشیند اما دادرس برای دادرسی بی طرف ملزم است به دام احساسات نیفتد. گریزی و گزیری جز این ندارد پس ضمن تشویق جسارت دادرس در معرفی متخلف یا متخلفین قضایی که گرچه وظیفه اوست اما چون رایج نیست مورد احترام است نگارش وی را باید به سنجشی جدی نشست. کاربرد واژه ها و ابراز تأسف و دلتنگی و استناد به کلیاتی چون وهن قضایی در خور رسیدگی بی طرفانه نبوده، در این معنی که از حقوق و ادبیات برگزیدم چالش زا بوده و می طلبد که این رویکرد مورد بازنگری قرار گرفته. هم نگارنده آن هم خوانندگان دادنامه از نو تاثیر واژه ها را بازشناسی کنند.

اینک متن دادنامه

رای دادگاه

ضمن ابراز تاسف شدید از نحوه رسیدگی به عمل آمده در دادسرا که با وجود روگرفت چک مثبت مدیونیت متهم به شاکی و نیز روگرفت مبایعه نامه مبنی بر فروش اموال توسط متهم به غیر و اقرار متهم در مرجع انتظامی حتی اقدام به تحقیق از متهم در بازپرسی نشده و مشخص نیست به چه علت قرار منع تعقیب صادر شده و تاسف آورتر اینکه دادیار محترم اظهارنظر نیز بدون توجه به محتویات پرونده و به صورت مهرو کلیشه به قرار مذکور موافقت کرده است، اعلام می دارد اعتراض آقای ...... نسبت به قرار منع تعقیب مورخه 17/6/1394 صادره از شعبه 2 بازپرسی دادسرای ناحیه 11 تهران وارد است و مستندا به ماده 274 قانون آیین دادرسی کیفری ضمن قبول اعتراض مطروحه قرار معترض عنه را نقض و پرونده به دادسرا اعاده می گردد.رای صادره قطعی است

نظر به اینکه این نحوه رسیدگی و صدور قرار منع تعقیب غیر مستدل موجبات وهن دستگاه قضا و نارضایتی عمومی از نحوه احقاق حق در این دستگاه را فراهم آورده است با تکلیف حاصله از بند 5 ماده 14 قانون نظارت بر رفتار قضات روگرفتی از این پرونده به همراه گزارشی به دادسرای انتظامی قضات ارسال تا چنانچه لازم دانستند وفق بند 1 ماده 15 قانون نظارت بر رفتار قضات در این خصوص اقدام فرمایند.

دادرس شعبه 1022 دادگاه کیفری 2 تهران

دکتر علی صابری 2708 بازدید 1394/09/30 0 نظر

دیدگاه کاربران

;





;

شبکه های اجتماعی

رفتن به بالا

لطفا کمی صبر کنید ...