یادداشت های ریز و درشت (81)
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
یادداشت های ریز و درشت (81)
علی صابری
|
به نام خدا
ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
با درود و سپاس
چنانکه بارها گفته اید آهنگ آن دارید به تخلفات رسیدگی کنید که جامعه امیدوار است در سطح شعار باقی نماند و دست کم به طور نسبی عملی شود. هر چند در نامه های پیشین خود بدون ادعای تخلف درخواست تعیین تکلیف و معین شدن وضعیت حق الوکاله وکیل در پرونده های شعبه یک دادگاه حقوقی تهران در پرونده های خون های آلوده از سال 91 بدین سو را کردم و هیچ پاسخی نگرفتم و برای توضیح و گفتگو حتی نزد رئیس مجتمع فراخوانده نشدم چه رسد به مقامات بالاتر و هر چند راستش امید چندانی به اثربخشی این نامه نیز ندارم اما با پیوست کردن دادنامه صادر شده به هنگام ریاست رئیس پیشین قوه و جلب توجه شما و همکارانتان به این پرونده و حتی پرونده مرتبط در دادسرای انتظامی قضات که شادروان رضوان فر باور به تخلف قضات داشتند و کسی گوش نداد. یاد آور می شوم 22 مرداد 90 دادنامه به قوه قضائیه ابلاغ شد و 28 شهریور پس از 36 روز تجدیدنظرخواهی کردند و ریش و قیچی دست خودشان بود. تجدیدنظرخواهی خارج از موعد را پذیرفتند و رسیدگی کردند. این چگونه عدالتی است پس آیا تخلف دادرسان و مسئولین قوه را رسیدگی می کنید؟! یا چون جنبه تلویزیونی ندارد و مربوط به حق یک وکیل است بایگانی می کنید؟! آری؛ این موضوع مانند فیلمبرداری از برداشتن دروازه تپه سرخه در لواسان یا دستور منع ساخت و ساز کلاک خبر ساز نیست اما اتفاقاً این تخلف قوه از آنها مهم تر و خطرناک تر نباشد کم از آن ها ندارد. بیش از این توضیح نمی دهم موضوع روشن و گویا است. پرونده را بخواهید و خودتان ببینید هرچند ارزش ریالی خسارت آن سال اکنون نزدیک به صفر است اما نفس دعوی در جای خود مهم است و پذیرش آن مردم را امیدوار می کند که بدانند تخلفات خود قوه نیز بی طرفانه رسیدگی می شود.
با سپاس دوباره
علی صابری
دادفر پایه یک دادگستری