کارنامه ی دادفری(375)

آموخته ها و اندوخته های یک دادفر

کارنامه ی دادفری(375) 

علی صابری

 

 

به نام خدا

دادرس ارجمند و گرامی شعبه یکم دادگاههای عمومی حقوقی بخش رودبار قصران

درباره پرونده 14029190006803623  به شماره بایگانی 0201518 دربردارنده ی دادخواست سرکار خانم شهین بابایی در برابر خواندگان به خواسته های بازتاب یافته در آن، که هنگام رسیدگی سه شنبه 23 آبان ماه 1402 خورشیدی ساعت    9:45  مشخص و معین شده و هر دو ور پرونده به دادرسی فراخوانده شده اند پیرو اعلام سمت از سوی خواندگان بر پایه دادفری نامه پیوست آن با پیمودن تشریفات از جمله پرداخت مالیات در پدافند از دادسپارانمان با حفظ حق حضور و گفتن و نوشتن در نشست دادرسی به آگاهی می رسانیم :

دعوی واهی و ایذایی است و در برگرفته ی ماده 109 آیین دادرسی مدنی و تبصره آن است. پس کاربست (اعمال) آنها را خواهشمندیم و بر این خواهش پافشاری می کنیم. در پرونده های کیفری صرف اعلام شکایت افترا نیست اما اگر همراه با سوء نیت و برای آزار و اذیت باشد جرم است. در پرونده های مدنی نیز حق خواهی بی مانع است اما اگر دادخواست واهی برای آزار چندبار پیش نهاده شود با ضمانت اجرای ماده 109 و تبصره آن رو به روست که افزون بر تاوان زیان مادی و معنوی خواندگان پرهیز دادن خواهان از بازی با وقت و هزینه طرف و دادگاه را نیز دربردارد. پیشگیرانه است برای آزارهای آینده.بنابراین می بایست در این پرونده به کار گرفته شود.

به عنوان خواسته ی خواهان و شیوه بیانش ایراد فراوان است اما در این انگاره (فرض) که آن را از نظر شکلی درست بدانیم (انگاره ناممکن یا فرض محال) خواهان مدعیست شش میلیارد تومانی که به عنوان سهم بازماندگان آقای عبدالله بابایی در صندوق دادگستری است و تاوان در مالکیت دیگری بودن مال فروخته شده به وی بوده ( مستحق للغیر درآمدن مبیع) از آنِ اوست. پس می بایست بر همین پایه هزینه دادرسی پرداخت کند. در اجرای مواد 54 و 66 آیین دادرسی مدنی خواهشمندیم پرونده به دفتر برگردد تا تکمیل شود. بدیهی است پیش از رفع این ایراد نیاز به پدافندی دیگر و ورود به چیستی پرونده نیست. افزون بر ستون خواسته توضیحات متن را ببینید و به دادنامه پیوست شده از شعبه 25 دادگاه استان چشم بیاندازیم تا ثابت شود گفته ما درست است و خواسته بر ادعای شش میلیارد تومان استوار است. می بایست هزینه دادرسی پرداخت شود. اگر در دو پرونده پیشین دادگاه آسان گیری نمی کرد و ما کوتاه نمی آمدیم و خواهان هزینه می داد باز دوباره دعوی ایذایی پیش نمی نهاد این نیز افزون بر تاوان صرف وقت و کارمایه (انرژی) دادگاه اثر پیش گیرانه دارد.

اما دو پرونده ی پیش گفته : پرونده های 140291920001871308 به شماره بایگانی 0200151 و 140291920002306447 به شماره بایگانی 0200194 هر دو شعبه دوم همین حوزه قضایی با همین موضوع، طرفین، استدلال و استناد و حتی متن دادخواست که هر دو سرانجام نیافتند و خواهان کامیاب نشد . در نخستین آنها در جلسه 17 خرداد 1402 با ایراد ما به خواسته و بحث های علمی گسترده که از باب حوصله دادگاه می بایست سپاسگزار بود خواهان دادخواست را همانجا پس گرفت. از بین واژه های پر بسامد، ایفاء ناروا را استیفاء ناروا شنید و دادخواست دوم را داد. افزون بر فروشنامه پیوست کنونی فروشنامه خواناتری مربوط به سال 95 برای تقویت جایگاه خود پیوست کرد که وجه التزام قراردادی داشت. گفته بودیم که در فرض محال ثبوت دعوی وی، ثمن ادعایی یعنی 150 میلیون تومان را با کسر سهم الارث خودش (مالکیت ما فی الذمه) بعلاوه وجه التزام یعنی 500 هزارتومان محق خواهد بود. دادگاه در دادنامه دوم پدافند ما را بازتاب داد و با ایراد شکلی دعوی را نپذیرفت و دادنامه در دادگاه بالاتر (شعبه 3 تجدیدنظر استان) استوار شد. بر لزوم درخواست این دو پرونده و نگریستن دقیق، کامل و روشن بدان ها برای هوده بردن قضایی پافشاری می کنیم. دادرس خودبسنده(مستقل) است اما نگاه به پیشینه دادرسی پرهوده می نماید. خواهشمندیم هر دو پرونده را بخواهید. اکنون خواهان با دانستن رویکرد حقوقی و قضایی دادرس شعبه دیگر بی اشاره به پیشینه، تیری در تاریکی انداخته، فروشنامه سال 95 را نیز پیوست نکرده است. بخت اش یار بوده و پرونده به شعبه 2 نرفته اما ناآگاه از اینکه دادرسی جای مچ گیری و پنهان کاری نیست. بدین سان ما دوباره سر رسیدیم و این بار هم بر کاربست ماده 109 و تبصره آن پافشاری می کنیم و هم پیش و بیش از آن بر لزوم پرداخت هزینه دادرسی به ماخذ 6 میلیارد تومان ادعایی . اگر این پنهان کاری و تقلب نسبت به قانون و قواعد حقوقی مصداق دعوی واهی و ایذایی نیست پس چیست؟ نقش دادفر(وکیل) در این راستا می توانست گره گشا باشد که شوربختانه چنین نشده است.

در انگاره پرداخت هزینه دادرسی از سوی خواهان و سپردن تامین بر پایه ماده 109 با هوده بردن از ماده 196 آیین دادرسی مدنی نسبت به امضای مورث طرفین اکیداً با درخواست رویت اصل، ابراز تردید داریم و واکاوی و کارشناسی در این باره را خواستاریم. نیز الزام خواهان به ارائه اصل فروشنامه سال 95 را خواستاریم. گرچه درباره آن نیز نسبت به امضای آقای عبدالله بابایی ابراز تردید داریم اما از آنجا که در فرض ثبوت آخرین اراده خواهان با پدرش بوده خواهان نمی تواند آن را پنهان کند. بویژه که یک بار در دومین دادخواست پیش گفته خویش آن را ارائه کرده پس در بدبینانه ترین حالت از دیدگاه خواندگان که اصالت امضاء پدرشان ثابت شود به نسبت سهم الارث 50 میلیون تومان بعلاوه 500 هزارتومان وجه التزام را بدهکار خواهند بود.

درباره عنوان خواسته در دو پرونده پیش گفته نیز بسیار گفتیم. هر دو راه، مسئولیت درون و برون پیمانی ( قراردادی و خارج از قرارداد) به روی خواهان بسته است. اثبات وقوع بیعی که خود خواهان می داند و می دانسته فروشنده اش مالک نبوده و فروشنامه ید پیشین باطل شده بوده بی معناست و اثبات وقوع بیع باطل به شوخی می ماند . ایفاء ناروا هم که پذیرفته نشد پس بر همین پایه گفتیم دعوی کنونی واهی و ایذایی است. پیشینه را پنهان کرده حتی مستند پیش تر ارائه شده خویش را نیاورده و کوشش کرده شعبه دیگر رسیدگی کند. با درخواست الزام خواهان به پرداخت هزینه دادرسی و سپردن تامین و پافشاری بر لزوم نگاه بر دو پرونده پیشین و تردید جدی نسبت به هر دو مستند، خواهان رسیدگی و تصمیم گیری شایسته قانونی را خواستاریم.

 

با سپاس دوباره

دادفران خواندگان

علی صابری- مهدی شیرخانی

دکتر علی صابری 792 بازدید 1402/08/24 0 نظر

دیدگاه کاربران

;





;

شبکه های اجتماعی

رفتن به بالا

لطفا کمی صبر کنید ...