یک ملک و هزار دادنامه
یک ملک و هزار دادنامه
الف) بخش مدنی
علی صابری
با سپاس از محمدرضا بوذری و علی افشار همکارانم در این پرونده و بدین امید که آن ها نیز قلم برگیرند نقطه نظر، خاطره و مانند آن برای این پرونده را بنگارند.
1- ملک در میدان ونک- خیابان ملاصدرا- نبش کوچه شاد واقع شده است . روبروی خیابان پردیس که دادسرای ناحیه 3 در آن قرار دارد. از آغاز سال 84 یا شاید کمی زودتر بواسطه وکالت مدنی مهدی فرخنده آمال (بختیار) از مالکین و با درخواست ایشان که از دوستان قدیم بودند وارد پرونده شدیم . سه نفری، هریک گوشه ی کار را گرفتیم. آن هنگام بحث تصرف عدوانی مطرح بود که آینده در بخش کیفری خواهید خواند. ماجرا از سال 55 شروع می شود، خریدار محمدتقی کتابی دادخواست الزام می دهد، شعبه 5 دادگاه شهرستان رأی می دهد که الزام به تنظیم سند رسمی در قبال پرداخت مابقی بهاء صورت گیرد، انقلاب می شود و چه و چه . دادنامه بدون اجرا باقی می ماند، اواسط دهه هفتاد اوضاع آرام می شود و دادبرده با تکیه بر دادنامه بدون تنظیم سند رسمی که دلایل عدمش بر ما روشن نشد دادخواست خلع ید می دهد. آن هنگام دادنامه ی یکسان ساز رویکردها ( رأی وحدت رویه ) دیوان عالی کشور در سال 83 وجود نداشته و خلع ید به استناد دادنامه سند رسمی است و البته نه سند مالکیت ماده 22 قانون ثبت ممکن بود، خلع ید و اجرت المثل و دادگاه نخستین و دیوان عالی کشور و تجدیدنظر و مانند آن، بحث های مربوط به چیستی (ماهیت) و گونه ی کار (شکل)، قواعد دادرسی پیش از سال 79 و قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب 73، نکات جذاب آیین دادرسی مدنی، تاریخ حقوق ، جامعه شناسی حقوقی و مانند آن. بازخوانی برای اساتید و به داوری نشستنشان و تمرین برای نوآموزان. شاید برخی از نوشته های خویش و دیگران را به بخش های پیوست بیاوریم. سال 55 رفع تصرف عدوانی شد و سال 86 سند تنظیم شد. 31 سال دعوی در دادگستری برای یک ملک و چند ده دادنامه که آن را هزار نامیدیم. تبعات همچنان باقی است. اجرات المثل اجرا نشده و مانند آن که در صورت امکان توضیح خواهیم داد.
2- همیشه می اندیشیدم این دادنامه ها را کتاب کنم. راستش هنگامی که برای چندمین بار اعاده دادرسی شکایت شده در دیوان عالی کشور پذیرفته شد و مقرر شد شعبه ی دیگری از دادگاه تجدیدنظر به موضوع رسیدگی کند با چیزهایی که شنیده بودیم که معاون دیوان آقای «چ» که اکنون دادفر شده اند پی پرونده هستند در حدی که مستشار یا مستشارانی هماهنگ به شعبه بیایند و چه شود نگران شدیم و با نوشته ی بیست صفحه ای به پیوست هشتاد صفحه دادنامه های پیشین که بعداً آن را به شعبه 23 پیشکش کردیم و شادروان منصوری به جهت طلق و شیرازه داشتن نوشته شگفت زده شد و پنداشت تحقیقی است دانشگاهی ، نزد سرپرست دادگاه تجدیدنظر استان جناب ابراهیم خانی رفتیم . شنیده ام ایشان نیز دادفر شده اند. دقیق نمی دانم هرکجا هست خدایا به سلامت دارش. ایشان سفارش کردند حال که اهل قلمی اینها را کتاب کن. اراده ام قوی تر شد. دو دوست دادفرم خیلی علاقه ای به این کارها ندارند. از حسین مشایخی خواستم مجموعه را گردآوری و ویراستاری کند تاکنون که نشده، شاید با عباس میرشکاری چنین کنیم با وجود اینکه همه چیز آماده است. همکار دفتری ام سرکار خانم مرادی از مرداد 91 تا میانه ی 92 بیشتر در روزهای یکشنبه و سه شنبه که دفتر امیرآباد تعطیل بود دادنامه ها را بازنویسی کردند تا به شکل word درآید و کار برای چاپ آسان شود. سپاسشان باد. یک بار هم موضوع را در جلسه های چهارشنبه امیرآباد با دوستان به بحث نشستیم . محمدرضا بوذری هم بود و توضیحاتی داد از خاطراتش که نمی دانم شعبه هزار و چند در مجتمع قضایی ولیعصر، قائم مقام شعبه 5 دادگاه شهرستان پیش از انقلاب شده و برای اجرا باید باقیمانده بهاء برآورد شود، پرونده نبود و چه و چه ... . این یک بخش کوچک از خاطرات است. از علی افشار دادفر دادبردگان، که هنگام اجرای دادنامه رفع تصرف عدوانی شکایت کردند و روز تعطیل با ترفند به کلانتری کشاندندش به امید اینکه بازداشتش کنند که نشد. خودش بنویسد بهتر است.
3- کوشش کردم دادنامه ها را به ترتیب تاریخ بچینم. به جز دادنامه پیش از انقلاب که هنوز نیافتمش بقیه هست. توضیح تا دلتان بخواهد . ترجیح می دادم و می دهم بر سر هر دادنامه نوشته ی حقوقی بیاید نه تنها ماده و تبصره و استدلال و استناد. در کنارش مباحث جامعه شناسی و حقوق، چرائی های به درازا کشیدن دادرسی، 31 سال به اندازه ی زندگی باهوده یک انسان، یک ملک و هزار دادنامه اما نشده . تنبلی من، نظام مند نبودن پژوهش یا دست کم چنین پژوهش هایی، از این شاخه به آن شاخه پریدن های خودم، بی علاقگی های دیگران، خوشامد نبودن برای جامعه ی حقوقی و خیلی چیزهای دیگر، بویژه که دلی می نویسم و کمتر نظام مند. بگذریم که تلگرام و غیره مجال با دقت خواندن و با دقت نوشتن را از همه گرفته است که من پر از حرف های تازه / عاشق گفتن و شنیدن / تو به درد من غریبه / اما تشنه شنفتن . شاید فرهنگ شاعرانگی ایرانیان که داریوش شایگان آن را واکاوی کرده در عمل آب کم جو تشنگی آور بدست را گونه ای معنی کرده که به چنین وضعی دچاریم. میان کنشی علمی و سالم مابین دادرسی و دادفر، دانشگاه و دادگاه، دادفر و دادخواه ( موکل ) و مانند این وجود ندارد یا اگر هست کم است. ( دادخواه را هم پایه ی پارسی موکل نهاده ام . انسان وقتی به دادگاه می رود خواهان یا خوانده است اما پیش دادفر که می آید دادخواه است. تا حقوقدانان بخوانند و این واژه گزینی را داوری کنند)
مابقی گفته ها جاهای دیگر.
تاریخ 25/1/78
پرونده 1301/213/75 و357و196
دادنامه 127و128و129-1/2/78
مرجع رسیدگی شعبه 213 دادگاه عمومی تهران
خواهانها =معصومه- مریم- فاطمه- امیر- سعید ونکی،فروغ کاظمی باوکالت آقای دکتر نیک بخش زمانی آدرس = تهران- خ ملاصدرا-خ خوارزمی- کوی فرشاد-پ 5
خواندگان= 1- جواد ضرغامی تهران- ونک- خ شیراز شمالی- نبش کوچه امداد شرقی- فروشگاه مبل کلاسیک مدرن 2- مهدی خرمی تهران- خ فاطمی- پ 221- فروشگاه اتومبیل شهرفرنگ 3- غلامحسین 4- حسن 5- زهرا ونکی تهران- ونک- کوچه بازارچه- کوچه سوم- پ 1 6- اداره ثبت اسناد واملاک شمیران تهران اداره ثبت 7-تقی کتابی باوکالت آقایان حسن حیدرزاده آذر تهران- خ دکترفاطمی-خ پروین اعتصامی- خ لعل شرقی- وباوکالت آقای ضیعی تهران- خ سیدجمال الدین-خ 22 غربی- پ 53-طبقه دوم
خواسته= تنظیم سند رسمی
خواهان = تقی کتابی باوکالت آقایان حسن حیدرزاده آذر وآقای دکتر ضیعی بآدرس فوق
خواندگان= 1- معصومه 2- مریم 3- فاطمه 4-امیر 5- سعید شهرت همگی ونکی6-فروغ کاظمی با
وکالت آقای دکتر نیک بخش رمانی بآدرس فوق
7-جواد ضرغامی تهران بآدرس فوق
8- مهدی خرمی
9- غلامحسین 10- حسن 11- زهرا همگی به شهرت ونکی بآدرس فوق
12-اداره ثبت اسناد واملاک شمیران
13-شرکت پاسارچوب با مسئولیت محدود وبا مدیریت آقای مجیدپور جبار با وکالت حمید
جنتی تهران- مطهری شرقی- پ 8- ط سوم 14-بهمن دانش تهران- ونک- خ ملاصدرا-پ 28
خواسته= انجام تعهدوتخلیه
خواهان= شرکت صنایع پاسارچوب با وکالت حمید جنتی تهران بآدرس فوق
خواندگان= امیر- سعید- معصومه- مریم- فاطمه ونکی، فروغ کاظمی با وکالت دکتر نیک بخش زمانی
آقایان حسن حیدرزاده آذر تهران بآدرس فوق
تقی کتابی و دکتر ضیعی بآدرس فوق
حسن وغلامحسین زهرا بآدرس فوق
خاتون جان – مهدی خرمی – جواد ضرغامی- بهمن دانش
خواسته = متقابل
گردشکار= دادگاه پس ازبررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی رااعلام ومبادرت بصدور رای مینماید.
رأی دادگاه
آقای دکتر نیک بخش زمانی وکیل دادگستری به وکالت از خواهانهای اصلی که ظاهرا" ورثه حصری متوفی علی اصغر ونکی می باشند مدعی است که مورث یاد شده که در 25 سال پیش فوت کرده در زمان حیاتش تمامی یکباب گاراژ واقع در خیابان ملاصدرا(نک) تحت پلاک ثبتی 706/70 بخش 11 تهران رادر تصرف داشته ودرآن به شغل تعمیرگاه اتومبیل انبارداری کالاهای تجاری اشتغال داشته مجوز تصرفات نامبرده نیز حق مالکیت مشاعی متوفی نسبت به عرصه پلاک ومالکیت وی نسبت به تمامی اعیانیهای موجود درآن با اجازه سایر مالکین وعرف محلی ومتداول در منطقه ونک ایجاد شده ویا اینکه بعضا" آنرا ازاشخاص خریداری نموده بیان نموده همچنین قرارداد عادی اجاره عرصه که با سایرین مالکین داشته است اضافه نموده مورث یاد شده درزمان حیاتش مبالغ زیادی از بابت مالیات تعاون ملی بابت ارزش حق سرقفلی و حق کسب وپیشه ساختمانهای موجود درداخل گاراژ پرداخت کرده وچون بافوت علی اصغر ونکی خواهانها قهرا" ورثه حقوق بجا مانده از مورث خود هستندواینکه متصرفات استیجاری آنان متکی به سند رسمی اجاره نمی باشدوموکلین ازاین حیث در زحمت هستند باطرح دعوی حاضرالزام خواندگان را به تنظیم سند رسمی اجاره ونیز الزام اداره ثبت شمیران به تنظیم سند مالکیت اعیانی موجود درپلاک ثبتی 706/70 بخش 11 بنام موکلین خواستار شده وبرای اثبات ادعای مزبور بگواهی فوت متوفی علی اصغر ونکی-برگ استشهادیه محلی راجع به وراثت موکلین با متوفی مذکور- سند عادی صلح حقوق مورخه 25/6/48 تنظیم شده بین مصالحین حاج محمد ابراهیم عبدالباقیان وچند نفر دیگر ازمالکیت ده ونک، متوفی علی اصغر ونکی استشهادیه محلی راجع به نحوه احداث اعیانیهای موجود درمحل سابقه ثبتی پلاک مرقوم- پرونده مربوط به اداره تعاون ملی وپرونده راجع به مالیات مشاغل وبالاخره معاینه محلی وتحقیق استناد کرده ضمنا" مشارالیه دعوی خود را بطرفیت 1-جواد ضرغامی 2- مهدی خرمی 3-غلامحسین ونکی 4- حسن ونکی 5-بانو زهرا ونکی 6- اداره ثبت اسنادواملاک شمیران 7- تقی کتابی (که به گفته آقای وکیل در مورد خوانده اخیر احتیاطا" نام او بعنوان خوانده آمده است) اقامه نموده وصدور حکم به الزام خواندگان را به تنظیم سند اجاره بنام موکلین ونیز الزام اداره ثبت شمیران به تنظیم سند مالکیت اعیانی پلاک فوق بنام خواهانها راخواستار شده است مشارالیه در اولین جلسه رسیدگی مورخه 29/2/75 در مقام توجیه دعوی موکلین توضیح دادخواست خودبیان نموده سوابق موجود در پرونده های مالیاتی وتعاون ملی دلالت بروجود رابطه استیجاری موکلین با مالکین فعلی پلاک 706/70 اصلی و ید قبلی آنان دارد علاوه براین برابر یک رأی داوری که توسط یکی از شعب دیوان کشور در چهل و چند سال پیش در مقابل رفع اختلاف مالکین عرصه ومالکین اعیانی زمینهای ده ونک صادرانشاء گردیده دلالت بر تفکیک مالکیت عرصه ازمالکیت اعیانی ودارندگان حق ریشه وتصرفات کشاورزان ونک دراراضی موجود بوده واعیانیهای موجود در پلاک یاد شده نیز در شمول قاعده مزبور بوده ودر گذشته به مورث موکلین علی اصغر ونکی تعلق داشته واعیانیهای موجود در پلاک را خود طبق عرف محل پدید آورده وسالهای سال بصورت تعمیرگاه ازآن استفاده میکرده وبافوت او این مالکیت وحقوق اعیانی به ورثه او که عمدتا" دخترهستند ونمیتوانند (عرفا") شغل پدر رادنبال نمایند منتقل گردیده وحالیه از آن بعنوان جایگاه فروش مصالح ساختمانی استفاده می کنندآقایان جواد ضرغامی ومهدی خرمی بشرح لایحه وارده شماره 608-29/2/75 واظهارات خود درهمان اولین جلسه رسیدگی دفاعا" چنین اظهار نموده اند که آنان مالک ثبتی سه دانگ عرصه واعیان پلاک 706/76 بخش 11 ثبتی تهران میباشندوبموجب قولنامه مورخه 24/12/1353 سهم مالکانه خود از پلاک مرقوم را به آقای تقی کتابی فروخته اند واز تاریخ تنظیم فروشنامه هیچگونه دخل وتصرفی نسبت به پلاک مذکور ندارند خاطرنشان ساخته اند که خریدار مذکور در سالها پیش با طرح دعوی حقوقی علیه آنان موفق به تحصیل حکم محکومیت آنان به الزام تنظیم سند انتقال سه دانگ خریداری خود شده لیکن تاکنون حکم مزبور بمرحله اجراء درنیامده وعلت تاخیر در اجراء حکم نیز عدم پرداخت مانده ثمن وراضی نساختن آنان در امر حضور در دفترخانه بوده مع الوصف آمادگی خود را برای تنظیم سند انتقال موضوع حکم دادگاه له آقای تقی کتابی اعلام کرده اند ایضاء خاطرنشان ساخته اند علیرغم آنچه که آقای وکیل خواهانها مدعی شده حقوق اعیانی وتصرفی وحق ریشه به علی اصغر ونکی تعلق نداشته بلکه تماما" توسط آنان ایجاد شده وجواز ساختمانی آن هم بنام آنان صادر گردیده وحتی قرارداد اجاره نامه هم بنام آنان میباشد اضافه نموده اند که خلاف ادعای آقای وکیل خواهانها فرزندان علی اصغر ونکی گاراژ مورد ادعا را در تصرف ندارند بلکه بعد از فوت مورث خود قسمتی از آن را به علی دانش وبخشی از آن را به شخص دیگربنام پورجبار اجاره داده اند ونهایتا" بطلان دعوی خواهان ها را خواستار شده اند آقایان غلامحسین ونکی حسن ونکی وبانو زهرا ونکی سه تن دیگر ازخواندگان بشرح لایحه وارده شماره 609-29/2/75 دعوی خواهان را تکذیب نموده اند واعلام داشته اند که سه دانگ مشاع از پلاک 706/70 را در سال 1353 با اختیار حاصله از وکالتنامه رسمی که از سوی علی اصغر ونکی به غلامحسین ونکی تقویض شده است به موجب یک قولنامه مورخه 24/12/1353 ومتمم آن به آقای تقی کتابی خوانده ردیف هفتم فروخته اند وپیش از این سوی دادگاه شهرستان ودادگاه استان سابق تهران حکم به الزام فروشندگان به تنظیم سند انتقال پلاک موصوف در حق خریدار صادر گردیده اضافه نموده اند که آنان در حال حاضر در ملک موصوف مداخله ای ندارندوحقوق اعیانی وحق وپشه وتصرفی پلاک مذکور هم به علی اصغر ونکی تعلق نداشته ضمنا" یادآور شده اند که آقای کتابی از بابت ثمن مورد معامله مبالغی به آنان مدیون میباشد ونهایتا" بطلان دعوی خواهانها را خواستار شده اند آقای حسن حیدرزاده آذر به وکالت از سوی تقی کتابی بدوا" بشرح لایحه وارده شماره 604-29/2/75 ضمن تکذیب دعوی خواهانها اعلام نموده که اولا" تصرفات فعلی خواهانها در مدلول پلاک ثبتی 706/70 اصلی غیرمادون ازناحیه مالک آن یعنی موکل میباشد ومدعی شده که متوفی علی اصغرونکی وسپس ورثه او سالیان متمادی است که گاراژ موردنظر را که بموجب احکام قطعی صادره از مراجع قضائی به موکل اومنتقل شده غاصبانه در تصرف خود داشته واز آن بهره برداری میکنند وموکل بعلت مشکلاتی که در گذشته با آن مواجه بوده مجال اقدام برای استیفای حقوق ثابته خود بدست نیاورده وحالیه درصدد جبران آن برآمده است اضافه نموده که بین خواهانها ومورث آنان با موکل وایادی نافل اودرهیچ زمان رابطه استیجاری برقرار نشده وخواهانها ومورث آنان در طول مدت بیست وچند ساله گذشته من غیرحق وبا قهر وغلبه گاراژ را درتصرف داشته ویا آنرا به اشخاص ثالث واگذار کرده اند مویدا" آنکه آنان در این مدت دیناری به عنوان اجاره یا اجرت المثل به موکل پرداخت نکرده اند ومستندات ابرازی آقای وکیل خواهانها خود گویای این واقعیت میباشد ایضاء خاطرنشان ساخته که سند صلح حقوق عادی مورخ 25/6/1348 تنظیم شده بین علی اصغر ونکی ومحمدابراهیم عبدالباقیار و.... که مستند آقای وکیل خواهانها میباشدبه جهات ذیل فاقد ارزش قضائی است اولا" پلاک 706 فرعی ازسنگ 70 اصلی جزء تفکیکهای اولیه ونک بوده که در آن فاقد حق وریشه وحقوق کشاورزی برای اشخاص ثالث میباشد زیرا املاکی که دارای حق ریشه و تصرفی وکشاورزی میباشد وضعیت حق مزبوربرای اشخاص ثالث در صفحه سوم همان سندقید وتصریح شده ودرآن صفحه اشاره به رای داوری دیوان کشوریا نظریه شورای عالی ثبت شده است واین درحالی است که در سوابق پلاک مذکور چنین حقی برای اشخاص لحاظ نشده است ثانیا" هرچند که حقوق مذکور در سند عادی صلح یاد شده در اصل مرهوم بوده مع الوصف علی اصغرونکی از سند مذکور نهایت سوء استفاده را نموده وحقوق ناموجود را بموجب سندرسمی ترک دعوی وصلح شماره 16998-20/1/52 دفترخانه 141- تهران به غلامحسین ونکی واگذار نموده واصل سند عادی صلح حقوق را هم به اوتسلیم کرده ومعلوم نیست. چگونه آقای وکیل خواهانها تصویر سندی را که اصل آن در یدموکلین او قرار ندارد تصدیق نموده وخواستار ارائه اصل سند مزبور شده است ثالثا"برابرسند وکالتنامه رسمی شماره 28952-20/12/53 دفترخانه 283 علی اصغرونکی مورث خواهانها اختیاراداره وفروش تمامی حقوق مالکانه خود درپلاک 706/70 را به برادرخودغلامحسین ونکی تفویض نموده وشخص اخیراصالتا" از سوی خود ووکالتا" از سوی علی اصغرونکی- زهراونکی-حسن ونکی- قدسیه ونکی فرزندان علی اکبر ونکی وبانو خاتون جان ونکی بموجب مبایعه نامه (قولنامه رسمی) مورخه 24/12/1353 سه دانگ مشاع از ششدانگ یک قطعه زمین محصوربا ساختمانهای مستحدثه درآن با امتیاز آب وبرق وعرصه واعیانا" جزء پلاک 706/70 بخش 11 تهران برخیابان ملاصدرا که مساحت آن درسند مالکیت 75/1806 مترمربع ذکر گردیده ولی در اثر تعویض خیابان 5 مترعقب نشینی دارد وباید ازمقدار سندمالکیت کسرگردد به موکل تقی کتابی در قبال ثمن مذکور در قولنامه منتقل شده است رابعا" در بند 3 متمم فروشنامه قید گردیده بنابه اظهار فروشندگان منافع ملک قبلا" بکسی واگذار نشده بنابراین از این بابت هیچگونه حق اعیانی وریشه وسرقفلی برای هیچکس نخواهد بود وملک بطور تخلیه تحویل خریدار میشود وبالاخره یادآورشده که پرداخت مالیات سرقفلی ویامالیات تعاون از سوی خواهانها ویا مورث آنان علی اصغر ونکی باتوجه به اینکه بدون تحصیل اجازه ازسوی موکل بوده فی نفسه برای پرداخت کننده آن ایجاد حق نمیکند همچنانکه تصرفات غیرقانونی خواهانها ومورث آنان درملک موصوف موجب سلب مالکیت نخواهد شد از سوی دیگر آقای وکیل خوانده به استناد اسناد عادی ورسمی فوق الذکر ونیز به استناد دادنامه شماره 445-20/2/1355و157و156-10/3/56 بترتیب صادره ازشعبه 5 دادگاه سابق شهرستان وشعبه 6 دادگاه استان تهران واجرائیه شماره 21-61/87ج از همان دادگاه دادخواستی بطرفیت خواهانهای اصلی وشرکت پاسارچوب به مدیریت مجیدپورجباروبهمن دانش اقامه نموده والزام ورثه متوفی علی اصغرونکی ودو خوانده دیگر رابه تخلیه وخلع ید از مدلول پلاک ثبتی سابق الذکر خواستار شده است وآقای نیک بخش زمانی در پاسخ به اظهارات غلامحسین ونکی وحسن ونکی وجواد ضرغامی ومهدی خرمی درهمان جلسه دفاعا" اظهارنموده که نحوه بیان دفاعیات خواندگان یادشده موهم نوعی تبانی میباشد وسکوت آقای تقی کتابی پس از گذشت بیست وچندسال از صدورحکم قطعی الزام محکوم علیهم دادنامه های استنادی به تنظیم سند انتقال خود قرینه برپس بردن محکوم له مذکوربه بی حقی وپایبند بودن مشارالیه به موازین شرعی بوده ومیباشد درخلال رسیدگی آقای حمید جنتی بوکالت از سوی شرکت صنایع پاسارچوب(با مسؤولیت محدود) دعوی تقابل بطرفیت تقی کتاب وجلب ورثه مرحوم علی اصغر ونکی به استناد دعوی اصلی پرونده کلاسه 75/357 اقامه کرده ومدعی شده بموجب سند اجاره عادی مورخه 20/10/1369 ششدانگ زیرزمین تعمیرگاه اتو ونکی 6 پلاک ثبتی 706/70 رابامشخصات وشرایط مندرج آقای علی اصغر ونکی به موکل اجاره داده اضافه نموده که اولا" موکل مبالغی تحت عنوان ودیعه به موجروقت علی اصغر ونکی پرداخت کرده علاوه بر این اجاره ماهیانه راده هزارریال ودویست وپنجه هزارریال (آخرین تعدیل بعمل آمده) پرداخت کرده ومینماید ایضاء خاطرنشان ساخته که موکل درطول مدت تصرف خود مبلغ 175000000 ریال بابت تغییرکاربری پارکینگ گاراژ(زیرزمین) به کارگاه تجاری ومبالغی صرف بازسازی واخذ موافقت اصولی از وزارت صنایع ودریافت برق سه فاز وچندخط تلفن و... نموده که جمع هزینه های بالغ برسیصدمیلیون ریال میباشدوبالاخره یادآور شده چون متوفی علی اصغر ونکی صاحب حقوق اعیانی پلاک 706/70 اصلی وسرقفلی گاراژ بوده ودر زمان حیات خود قسمتی ازآن به موکل تحت عنوان اجاره منتقل کرده وموکل حالیه مالک سرقفلی محل متصرفی اش میباشد ضمن درخواست صدورحکم به بطلان دعوی اقامه شده ازسوی آقای کتابی الزام اوودیگر خواندگان رابه تنظیم سند رسمی اجاره محل موصوف بنام خود کرده وعندالزوم به معاینه محل وتحقیق محلی هم استناد نموده است علاوه براین ازجمله مستندات ابرازی آقای وکیل خواهان طاری فوق پروانه کسب تولید وفروش درب پیش ساخته بشماره 395/40-7/8/74 اتحادیه صنف درودگران ومبل سازان تهران بنام آقای مجید پورجبار ازسوی دیگر بموجب آن آقایان مجید پورجبارومحمد پزشکی در ازاء واگذاری نمایشگاه فروشگاه پاسارچوب مکلف شده اند معادل سی درصد سود ویژه ناشی ازفروش کالاهای موجود در فروشگاه را که حداقل آن در شش ماه نخست قرارداد مورخه 20/4/66 هرماه دویست هزار ریال ودریک سال دوم قرارداد ماهیانه دویست وپنجاه هزارریال خواهد بود بطرف دیگر قرارداد یعنی علی اصغر ونکی پرداخت کند آقایان غلامحسین ونکی – حسن ونکی وزهرا ونکی بشرح لایحه وارده شماره 919-28/2/76 دعوی خواهان موصوف را تکذیب نموده اند واعلام داشته اند که اینجانبان اخلاقا" وشرعا" وقانونا" خود راموظف میدانیم که بدبدگاه اعلام نمائیم محل مورد ادعا شرکت پاسارچوب (عرصه واعیانی) با کلیه حقوق متصوره اعم از سرقفلی متعلق به خریدار تقی کتابی است وبرادر مرحوممان علی اصغر ونکی بعد از فروش هیچگونه حقی برآن نداشته تا بتواند یا عقد وقرارداد عادی یا رسمی آن را به دیگری منتقل کند آقای حسن حیدرزاده آذر وکیل آقای وکیل کتابی هم بموجب لایحه وارده شماره 920-28//2/76 دعوی خواهان طاری راتکذیب نموده واعلام داشته که خواهان با موکل فاقد هرگونه رابطه حقوقی بوده وموکل در تنظیم قرارداد اجاره استنادی آقای مجید جبارپور دخالت نداشته ونتیجه دعوی متوجه دعوی کرده است ودرماهیت نیز دفاع کرده که چون علی اصغر ونکی موجر موردنظر خواهان پیش از این بموجب وکالتنامه رسمی شماره 28953-20/12/53 دفترخانه 283 تهران اختیار فروش سهم خود(تمامی سهم خود) ازپلاک 706/70 به برادر خود غلامحسین ونکی تفویض کرده وشخص اخیرهم مطابق قولنامه مورخ 24/12/53 سه دانگ مشاع از ششدانگ پلاک موصوف را باتمامی ساختمانهای احداثی درآن باقید اینکه منافع ملک پیشتر به کسی واگذار نشده وهیچکس رادرآن حق ریشه واعیانی وسرقفلی متصور نیست به موکل تقی کتابی فروخته که فروشنده اخیر وموکلین او (به غیر از علی اصغر) همگی در قید حیات بوده واقدام وکیل خود راتصدیق مینمایند بطلان دعوی تقابل راخواستار شده است ودادگاه در مقام رسیدگی به دعوی خواهانهای اصلی ودعاوی تقابل ودفاعیات خواندگان بدوا" بشرح تصمیم مورخه 31/2/75 مبادرت به صدور قرار معاینه محلی وتحقیق محلی نموده که قرار مزبور در مورخه 13/6/75 در ححضورطرفین بمرحله اجراء درآمده (توضیح اینکه آقای حسن حیدرزاده پیش ازآن درخواست تامین دلیل بمنظور احراز اینکه رقبه مدعا به موکل درآن تاریخ عملا" درتصرف کدامیک از خواندگان قرارداده نموده که قرار مزبور در تاریخ 24/2/75 بمرحله اجراء درآده) مفاد صورت مجلس تامین دلیل ومعاینه محل هردو دلالت براین دارد که یک قسمت که بصورت انبار کالاهای بهداشتی می باشد در تصرف شخصی بنام بهمن دانشی است که به ورثه علی اصغر ونکی حق انبارداری پرداخت میکند قسمت زیرزمین هم کارگاه تولید ادوات نجاری وفروشگاه آن میباشد که درتصرف شرکت پاسارچوب به مدیریت مجیدپورجبار قرارداد اظهارات شهود ومطلعین محلی نیز دلالت به سابقه تصرفات متوفی علی اصغر ونکی در مستحداثات موجود درمحل وبعد دنباله وادامه تصرفات مزبور تصرفات فرزندان مشارالیه ویا واگذاری آن به اشخاص ثالث دارد ایضاء دادگاه وضعیت ثبتی پلاک 706/70 از واحدثبتی مربوطه استعلام شده ایضاء درمورد سوابق احداث اعیانی در داخل محوطه پلاک یادشده ( تعمیرگاه سابق) از شهرداری منطقه وحوزه مالیاتی 142 تهران راجع به معرفی مودیان مالیاتی در مستقر درآن و سوابق مربوط به بدهی مالیات تعاون ملی متوفی علی اصغر ونکی راجع به همان محل وسوابق صدور پروانه تعمیرکاری از اتحادیه صنف سازندگان گلکیرورادیاتور ووضعیت ثبتی شرکت پاسارچوب از اداره ثبت شرکتها استعلاماتی بعمل آمده که پاسخهای آن واصل وضمیمه پرونده میباشد تصویر رای هیات داوران مورخه سال 1338 در مورد چگونگی رفع اختلاف بین مالکین عرصه ودارندگان حق ریشه واعیان دهکده ونک نیز ازسوی توسط آقای وکیل خواهانهای اصلی (دکتر نیک بخش زمانی) ابراز گردیده در جریان رسیدگی آقای دکتر ناصرضیعی وکیل دادگستری به وکالت از سوی آقای کتابی (به عنوان وکیل دوم ) وارد دعوی شده وبموجب لایحه وارده شماره 5610-23/10/77 واظهارات خود در جلسه رسیدگی مورخه 23/10/77 در پاسخ به دفاعیات وبیانات آقای دکتر نیک بخش زمانی وکیل ورثه متوفی علی اصغر ونکی وآقای حمید جنتی وکیل شرکت پاسارچوب مطالبی ایراد نموده که بطورخلاصه عبارت از این است که بین موکلین با خواهانهای اصلی وشرکت پاسارچوب هیچگونه رابطه استیجاری وجود ندارد علی اصغر ونکی در گذشته کلیه حقوق اعیانی وفرضی خود ازپلاک 706/70 به برادر خود غلامحسین ونکی صلحا" تملیک نموده علاوه براین بموجب وکالتنامه رسمی دیگری اختیار اداره عرصه پلاک موصوف را درجریان یک صلح دعوی به غلامحسین ونکی تفویض کرده وغلامحسین ونکی که خود متصرف ومستاجر ششدانگ پلاک موصوف ومالک مشاعی عرصه واعیان آن بوده اصالتا" از سوی خود وکالتا" از سوی شرکایش بموجب یک فقره فروشنامه عادی مورخه 24/12/53 مالکیت عرصه واعیان سه دانگ مشاع ازپلاک یادشده رابه موکل تقی کتابی منتقل کرده ز متعهد وملتزم به تسلیم مبیع به نحوه تخلیه ازاشخاص ثالث شده است خاطرنشان ساخته که علیرغم ادعای آقای زمانی مالکیت عرصه واعیان پلاک فوق الذکرجدا ومنفک از یکدیگر نبوده ومتفق میباشد وبرای اثبات خلاف اظهارات آقای زمانی چندنمونه تصویر اسنادیکه در برخی از صفحات آن اشاره به جدائی مالکیت عرصه واعیان سده ارائه نموده وعدم پیگیری موکل در امر تعقیب خواسته خود پس از صدور حکم قطعی از سوی محاکم شهرستان واستان سابق درمورد الزام محکوم علیهم دادنامه های سابق الذکر را ناشی ازمشکلات شخصی موکل دانسته ونهایتا" خواستار ارائه اصل سند صلح حقوق مورخه 25/6/1348 استنادی آقای زمانی در دادخواست اولیه خود شده ضمنا" نقض طرح دعوی از سوی ورث علی اصغر ونکی علیه موکل بخوسته تنظیم سند اجاره نامه رسمی را خود دلیل حقانیت موکل ومالکیت او در پلاک مورد نزاع دانسته آقای وکیل یادشده بشرح لایحه وارده شماره 6448-8/12/77 دفاعیات فوق را تکرار نموده ضمنا" با اخذ گواهی از دادگاه ومراجعه به دفاتر اسناد رسمی 248و149 تهران رونوشت سند قطعی شماره 6925-1/4/49 تنظیم شده بین بانو تومان مستوفی الممالکی با مهدی خرمی وعلی اکبر ونکی راجع به ششدانگ یک قطعه زمین (قطعه 130 تفکیکی ) بمساحت 1806 مترمربع پلاک 706/70 بخش 11تهران وسند صلح حقوق وترک دعوی شماره 16998-20/0/52 دفترخانه 149 تهران تنظیم شده بین علی اصغر ونکی با برادرش غلامحسین ونکی وسند وکالتنامه شماره 28953-20/12/53 دفترخانه 282 تهران هم بدادگاه ارائه نموده است که ملاحظه گردید.دادگاه هرچند آقایان جواد ضرغامی ومهدی برابر پاسخ استعلام واصله ازواحدثبتی شمیران خود مالک مشاعی سه دانگ پلاک 706/70 بخش 11 بوده وهرچند آقایان غلامحسین ونکی-حسن ونکی-بانوزهرا ونکی فرزندان علی اکبر ونکی هم +++++++ مشاع سه دانگ بقیه میباشندو ورثه علی اصغر ونکی خود به این امر اذعان دارند به همین سببآقای دکتر نیک بخش باطرح دعوی بطرفیت این دسته ازخواندگان الزام آنان به تنظیم سند اجاره خواستار شده است نظربه اینکه خواندگان موصوف بشرح پیش گفته چه بموجب لوایحی که کرارا" به دادگاه تقدیم کرده اند وضمیمه پرونده میباشدوچه باحضور خود درجلسات دادرسی ضمن ضمن اقرار به مالکیت ثبتی خود صراحتا" اعلام نموده اند که آنان آنچه وهرچه ازمالکیت عرصه واعیان وحق ریشه وتصرفی درپلاک 706 فرعی از70 اصلی بخش 11 ثبتی تهران داشته اند پیش ازاین بموجب دوفقره مبایعه نامه عادی مورخه 24/12/1353 به آقای تقی فروخته اند وشرعا"وعرفا" وقانونا" درپلاک موصوف مالکیتی ندارندوبدین وسیله ایراد عدم توجه دعوی نموده اند نظربه اینکه احکام صادره از سوی دادگاه شهرستان واستان سابق تهران که سابقا" بدان اشاره گردید موید صحت دفاعیات خواندگان مذکور میباشد لذا دادگاه ضمن پذیرش ایراد آنان مستندا" به بند 2 ازماده 198 قانون آ-د-م قرار رد دعوی خواهانها را صادر واعلام مینماید ودر مورد دعوی خواهانهای مذکور بطرفیت آقای تقی کتابی نظربه اینکه خوانده موصوف برابر سوابق ثبتی استعلام فاقد مالکیت ثبتی است اما برابر بند 2 ازماده 140 قانون مدنی عقود وتعهدات ازجمله اسباب تملک محسوب است ووکلای آقای تقی کتابی مدعی هستند که موکلشان بموجب مبایعه نامه های مورخ 24/12/1353 شرعا" وقانونا" مالک ششدانگ مدلول پلاک فوق ااشعار شده وشعبات 5و6 دادگاه اسبق شهرستان واستان تهران بشرحی که پیشتر بیان گردید برصحت بیع انجام شده مهرتایید زده (اصل اصاله الصحه ماده 223 قانون مدنی) وفروشندگان را ملزم به تنظیم سند رسمی انتقال مبیع نموده است (مواد 219و220 همان قانون) ازسوی دیگر هرچند که برابر رای شماره 445-30/3/1355 صادره از شعبه 5 دادگاه شهرستان تهران که منجر بصدور اجرائیه شمارخ 21-61/87 ج هم شده حکم مزبور تاکنون بمرحله اجراء درنیامده وهمین وقفه نسبتا" طولانی دراجراء حکم راآقای دکتر نیک بخش زمانی قرینه بر پی بردن محکوم له (یعنی آقای تقی کتابی) به شبهه ناک بودن مبیع وغیرمشروع بودن اصل ادعا دانسته لیکن تعبیر مزبور بشدت مورد تکذیب وکلای آقای علی کتابی قرار گرفته وتاخیر بعمل آنده را ناشی ازبرخی از مشکلات شخصی موکل(بیماری-مسافرت.....) اعلام کرده اند نظربه اینکه درخواست اجرای حکم (درامورمدنی) ازحقوق شخصی واختیاری محکوم له است وعدم درخواست اجرای آن به علت یا سبب که باشد موید اعراض محکوم له ازآثار حکم نحواهد بود(حق القدیم لایبطل بشئی عده غیرمشروع بودن مرورزمان درحقوق اسلامی) نظر به اینکه دعوی متقابل اقامه شده از سوی آقای تقی کتابی بطرفیت خواهانهای اصلی (ورثه علی اصغرونکی)و شرکت پاسارچوب به مدیریت مجید پورجبار وبهمن دانشی به استناد مالکیت انتقالی فوق الذکر میبشد ازسوی دیگر هرچند که مودای اظهارات شهود در برگ تحقیق محلی ومعاینه محلی مورخه 13/6/75 مفادا" دلالت بر سابقه تصرفات علی اصغر ونکی وفرزندان ویا ایادی متلقی ازیدا و(مانند بهمن دانشی وشرکت پاسار چوب) درمحوطه تعمیرگاه اتو ونک سابق دارد وهرچند که پاسخ استعلامات بعمل آمده از اداره اموراقنصادی ودارائی اداره تعاون ملی اتخاذ صنف گلگیرسازان وموتورسازان شهرداری - اداره ثبت شرکتها ..... نیز موید صحت ادعای مذکور است نظر به اینکه برابر یک قاعده کلی هیچ حقی در عالم خارج بدون سبب ایجاد نمیشود واسباب ثبوت حق را قانون معلوم واعتبار میکند نظر به اینکه منشاء تصرفات فعلی شرکت پاسارچوب (خواهان طاری) وبهمن دانشی درمحل مورد ترافع روابط قراردادی میباشد که نامبردگان سابقا" با متوفی علی اصغر ونکی منعقد کرده اند نظر به اینکه برابر آنچه که پیشتر بیان گردید متوفی علی اصغر ونکی قبل از آنکه با شرکت پاسارچوب وبهمن دانش قرارداد اجاره یا انبارداری تنظیم کند تمامی حقوق ادعائی واحتمالی ومتصوره وسرقفلی خود از پلاک 706/70 بخش 11 ثبتی تهران را بموجب سند صلح حقوق ترک دعوی ووکالتنامه رسمی سابق الذکر به غلامحسین ونکی یدسابق(یکی از ایادی سابق) تقی کتابی منتقل نموده ودرنتیجه اقدامات مشارالیه در واگذاری وبخشهائی ازرقبه فوق به اشخاص تحت عنوان ویا پرداخت مالیات سرقفلی ومالیات تعاون وتحصیل پروانه کسب و... مداخله درمال غیربوده وفضولی است وبرابر ماده 274 معامله بمال غیر جزء بعنوان ولایت یا وصایت یا وکالت نافذ نیست ولواینکه صاحب مال باطنا" راضی باشد..... وبرابر ماده 249 همان قانون سکوت مالک ولو با حضور درمجلس اجازه محسوب نمیشود ومطابق 352 قانون مذکور مبیع فضولی نافذنیست مگر بعداز اجازه مالک ... نظربه اینکه آقای دکترنیک بخش زمانی اقرار نموده مدلول پلاک ثبتی فوق الذکر در ید موکلین اوست از سوی دیگر برابر مفاد صورت مجلس معاینه نحلی مورخه 13/6/75 وتامین دلیل مورخه 24/2/75 شعبه مورد نزاع واعیانیهای ایجاد شده درتصرف شرکت پاسارچوب وبهمن دانشی است ووکلای آقای تقی کتابی منکر وجود هرگونه رابطه استیجاری وجز آن با نامبردگان میباشند وآقای حمیدجنتی وکیل شرکت پاسارچوب هم دلیلی بروجود رابطه مزبور اقامه نکرده وهم مشارالیه وهم وکیل ورثه علی اصغر ونکی قادر به ارائه اصل سند عادی صلح حقوق مورخه 25/6/48 تنظیم شده بین برخی ازمالکین دهکده اولین بعنوان مصالح وعلی اصغر ونکی بعنوان متصالح نشده اند وآقایان وکلای تقی کتابی درخواست تخلیه ورفع ید از رقبه موصوف را نموده اند وورثه علی اصغر ونکی (شرکت پاسار چوب وبهمن دانشی) دلیل دیگری برجواز اباحه تصرفات خود درتحریر محل نزاع اقامه نکرده اند ودرنتیجه ادامه وضع ید آنان درپلاک ثبتی یادشده استیلاء بر حق غیر واثبات ید برمال متعلق به غیر بوده وغصب میباشد لذا دادگاه ضمن صدور حکم به بطلان دعاوی اقامه شده از سوی آقایان دکترنیک بخش زمانی وحمیدجنتی،دعوی آقای تقی کتابی راثابت تشخیص مستندا" به ماده 357 قانون آ-د-م به مواد 303و308و310و311و315 قانون مدنی حکم به محکومیت خواندگان (ورثه متوفی علی اصغر ونکی –شرکت پاسا چوب وبهمن دانشی) به خلع ید از ششدانگ عرصه واعیان مستحدثات پلاک 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 ثبت شمیران با مشخصات مذکور در صورت مجلس محلی مورخه 16/3/75 درحق خواهان صادر واعلام میگردد در مورد دعوی اقامه شده علیه اداره ثبت شمیران بصدور سند مالکیت اعیانی نسبت به متصرفات اشخاص از پلاک فوق الذکر قطع نظر مراتب مذکوره در بالا با توجه به حکومت آمره ماده 147 اصلاحی قانون ثبت رسیدگی به این گونه دعاوی در صلاحیت کمیسیون موضوع ماده مذکور میباشد رای در فرجه 20 روزه پس از ابلاغ در دیوانعالی کشور قابل تجدید نظر است.
رئیس شعبه 213 دادگاه عمومی تهران- مهدی زاده
دیوانعالی کشور
شماره تجدیدنظر1/138-23/138-13
تاریخ رسیدگی :11/4/1379
شماره دادنامه :238و 239/12
تجدیدنظرخواهان : الف) دکتر نیک بخش زمانی بعدا" مستعفی وکیل دادگستری تهران خیابان ملاصدرا- خیابان خوارزمی کوی فرشاد شماره 5 به وکالت از بانو 1- معصومه ونکی 2- مریم خانم ونکی 3- بانوفاطمه ونکی 4و5 –آقای امیر وآقای سعید هردوونکی 6- بانوفروغ کاظمی ب) شرکت پاسارچوب بامسئولیت محدود با مدیریت مجیدپورجبار ساکن تهران –میدان ونک اول ملاصدرا- خیابان فرشاد پلاک 1
تجدیدنظر خواندگان :الف) 1- آقای تقی کتابی ساکن خیابان سیدجمال الدین خیابان 22 غربی پلاک 53 صنیی سوم دفتروکالت صنیی 2- آقای جوادضرغامی خیابان شیراز شمالی کلاسیک مدرن 3- مهدی خرمی 4- غلامحسین ونکی 5- حسن ونکی 6- بانو زهرا ونکی ساکنان کوچه بازارچه -کوچه سوم پلاک 1
ب) آقای تقی کتابی تهران –دکترشریعتی پل رومی خیابان استامبول پلاک 147(2) ،(وراث مرحوم علی اصغرونکی به اسامی آقایان امیروسعیدوخانمها معصومه ومریم وفاطمه شهرت همگی ونکی وبانو فروغ کاظمی) 3- آقای مهدی خرمی 4- آقای جوادضرغامی 5- آقای بهمن دانش مکان تهران ونک خ ملاصدرا پ 28
تجدیدنظرخواسته دادنامه های شماره 127و128و129-1/2/78 صادره از شعبه 213 دادگاههای عمومی تهران درپروندههای 75/213/1301
تاریخ ابلاغ دادنامه به تجدیدنظر خواهان ردیف الف)17/3/78 ردیف ب) حساب گزارش دفتر باملاحظه نامه 23/1/79 دفترشعبه 213 دادنامه استحضاری است.
تاریخ تقدیم درخواست تجدیدنظر ردیف الف )13/4/78 ردیف ب)16/4/78
مرجع رسیدگی شعبه 13 دیوانعالی کشور
هیئت شعبه آقایان سیدمحمود ضیاالدین ابوالمعالی وغلامحسین صادقی قهاره مستشاران
خلاصه جریان پرونده
تاریخ 10/10/74 آقای دکتر نیک بخش زمانی دادخواستی بخواسته صدور حکم برالزام خواندگان به تنظیم سندرسمی اجاره یکباب گاراژبشرح متن ونیز الزام خوانده ردیف آخر به تنظیم سندمالکیت اعیانی تقدیم داشته است خواهانها عبارتند ازبانو معصومه ونکی 2- مریم ونکی 3- بانوفاطمه ونکی 4- امیرونکی 5-سعید ونکی 6- بانوفروغ کاظمی خواندگان عبارتند از 1- جواد ضرغامی 2- مهدی خرمی 3- غلامحسین ونکی 4- حسن ونکی 5- زهرا ونکی 6- آقای تقی کتابی 7- ثبت اسناد شمیران . مستندات عبارت است از 1- گواهی فوت مرحوم +++++ 2- استشهادیه وراثت موکلین 3- سندصلح حقوق اعیانی 4- گواهینامه گواهان درباره احداث اعیانی 5- وضعیت ثبتی پلاک 6- پرونده اداره تعاون ملی 7- تقاضای تحقیق ومعاینه محلی 80 پرونده مالیاتی مشاغل بکلاسه 16/6 سرممیزی 14 حوزه مالیاتی 142 غیر کل 1 توضیحات دادخواست بدین شرح است موکلین وراث علی اصغر ونکی هستند که 2 سال است مرحوم شده او ازسالها قبل کل یکباب گاراژ واقع در خیابان ملاصدرا ونک به پلاک ثبتی 706/76 بخش 11 تهران را در تصرف داشته ابتداء در آن تعمیرگاه اتومبیل وبعد انبارداری کالای تجارتی داشته ومجوز تصرفاتش حق مالکیت مشاعی نسبت بعرصه ومالکیت نسبت به تمامی اعیانی که با اجازه بقیه مالکین وعرف محلی ونک بعضا" خریداری وبعضا" خود احداث نموده وبالاخره قرارداد عادی اجاره عرصه با سایر مالکین بوده است که حتی در زمان حیات وی نیز اداره مالیات تعاون ملی بازسازی مبلغ کلانی بابت ارزش حق کسب وپیشه ساختمانهای موجود از وی دریافت نموده است که پرونده مربوط به آن مورد استناد است وبالاخره با فوت وی حقوق مالکانه استیجاری مذکور به موکلین (وراث او) منتقل ونامبردگان تصرفات فوق را ادامه داده اند حال از آنجا که سند رسمی اجاره اجباری وناگریزاست بشرح خواسته تقاضای صدور حکم دارد ضمنا" خسارات هم مطالبه شده با وصول دادخواست رسیدگی به شعبه 133 دادگاه عمومی تهران ارجاع شده .درتاریخ 23/3/75 آقای حسن حیدرزاده وکیل دادگستری به وکالت از آقای تقی کتابی دادخواستی علیه آقایان 1-غلامحسین ونکی 2- ورثه مرحوم علی اصغر ونکی (آقایان امیر- سعید خانمها معصومه – مریم – فاطمه شهرت همگی ونکی وبانو فروغ کاظمی وشرکت پاسارچوب بمدیریت آقای مجید جبارپور وآقای بهمن دانش بخواسته الزام خواندگان به انجام تعهد وتخلیه وتحویل مورد مطالبه پلاک 706 فرعی از 70 اصلی تقدیم وبا انضمام دوفقره قولنامه– دوبرگ رأی دادگاه و وکالتنامه خوانده ردیف 1 از خواندگان ردیف دوم و فتوکپی اجرائیه وفتوکپی گواهی حصر وراثت مرحوم علی اصغر ونکی و وکالتنامه وکیل توضیح شده خوانده ردیف 1 برابر مبایعه نامه 24/12/53 سه دانگ مشاع از ششدانگ یکباب گاراژ دارای پلاک ثبتی شماره 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 تهران را اصالتا از طرف خود ووکالۀ از سایر ورثه مرحوم علی اکبر ونکی که مالک سه دانگ مشاع گاراژ بوده بموکل (خواهان) فروخته است توضیح اینکه مالک سه دانگ مشاع دیگر آقایان مهدی خرمی مالک دودانگ وجواد ضرغامی مالک یکدانگ بوده اند که آنان نیز سه دانگ مشاع سهمی خود راطی مبایعه نامه 24/11/53 بموکل فروخته اند آقای غلامحسین ونکی که به همراه سایر موکلین خود(ورثه مرحوم علی اکبر ونکی ششدانگ گاراژ را کلا" در تصرف داشته اند طبق مفاد مبایعه نامه تعهد میشود که مورد معامله را تحویل خریدار(موکل) داده وتمام آهن آلات که مصرف شده و بصورت یک گاراژ میباشد وده دهنه مغازه نیمه تمام بایستی تخلیه وتحویل خریدار گردد در ذیل مبایعه نامه قید شده که به اظهار فروشندگان منافع ملک قبلا" به کسی واگذار نشده بنابراین از این بابت حق هیچگونه اعیانی و ریشه وسرقفلی برای خواندگان نبوده وهمانطور که در بالا گفته شد ملک بطور تخلیه تحویل خریدار میشود وبا وجود تعهد فروشندگان به تحویل مورد معامله متأسفانه تا کنون به این تعهد عمل نشده وبا وجود صدور رأی بنفع موکل وتایید آن در دادگاه استان سابق و صدور اجرائیه فروشندگان کماکان مورد معامله را درتصرف داشته وظاهرا" قسمتهای از آنرا بخواندگان ردیف 3 و4 واگذار کرده اند از آنجا که مطابق مواد 219 و220 قانون مدنی عقودی که طبق قانون واقع شده باشد بین طرفین و قائم مقامان آنان نافذ میباشد ثانیا" متعاملین را با اجرای چیزی که در آن تصریح شده ویا بموجب عرف وعادت یا قانون ازعقد حاصل میشود ملزم مینماید بنابراین فروشندگان ملزم به انجام تعهد وتخلیه وتحویل ملک هستند بعلاوه بند 3 ماده 362 قانون فوق الذکر بطور صریح میگوید که (عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع مینماید) و ماده 376 میگوید ...........و با توجه بمراتب فوق خواندگان ردیف 1 و2 که فروشندگان مورد معامله هستند طبق تعهد مندرج در مبایعه نامه ومقررات مواد 220 و362 و376 قانون مدنی ملزم به تخلیه وتحویل گاراژ بموکل میباشند خواندگان ردیف 3و4 که قبل از خواندگان ردیف 2 قسمتهای از گاراژ را در تصرف دارند علاوه بر اینکه ید آنها خلاف قانون است ملزم به تخلیه وتحویل خواهند بود صدور حکم بخواسته با خسارت خواسته شده رسیدگی به این پرونده نیز به شعبه 133 دادگاه عمومی ارجاع شده در تاریخ 13/8/75 آقای حمید جنتی وکیل دادگستری به وکالت شرکت صنایع پاسارچوب ............. با مدیریت آقای مجیدپورجبار دادخواستی بخواسته دعوی متقابل نسبت به پرونده کلاسه 75/357 مطروحه در شعبه 133 دادگاه عمومی تهران دائر بر محکومیت 1- آقای تقی کتابی 2- وراث مرحوم علی اصغر ونکی به اسامی امیر ومعصومه ومریم وفاطمه کلا" ونکی وبانو فروغ کاظمی به تنظیم سند رسمی اجاره تقدیم و با استناد به محتویات پرونده کلاسه 75/257 فوق به کپی مصدق اجاره نامه – استعلام از وزارت دارائی وشهرداری وتامین اجتماعی وتقاضای تحقیق ومعاینه محلی واسناد بقبوض آب وبرق ومالیاتی ووکالتنامه ودلیل مدیریت توضیح شده خوانده ردیف 1 بموجب پرونده بالا دادخواستی علیه خواهان وخواندگان ردیف 2 به بعد تقدیم ودرخواست تخلیه پلاک 706 فرعی از 70 اصلی را نموده که کل قیمت زیرزمین ملک بمساحت385 متر از 20/4/66 بموجب مستندات پیوست بعنوان محل تجاری در اجاره خواهان قرارداد لذا بموجب این دادخواست درخواست رسیدگی وصدور حکم علیه مالکین قانونی پلاک ثبتی مذکور دائر بمحضور در دفتر اسناد وتنظیم سند رسمی اجاره نسبت بکل زیرزمین بمساحت 385 متر بعنوان محل نمایشگاه وفروشگاه شرکت خواهان رامینماید که ذیلا" بعرض میرسد. در 20/4/66 بموجب قرارداد دعاوی کل زیرزمین واقع در پلاک 706 که عین آن متعلق به آقای علی اکبر ونکی نسبت به سه دانگ ومهدی خرمی نسبت به دودانگ وجواد ضرغامی نسبت به یکدانگ بوده ومنافع وحق کسب وپیشه وسرقفلی مربوط به آن کلا متعلق به آقای علی اصغر ونکی بوده توسط خواهان برای 18 ماه وبا پرداخت 5 میلیون ریال بعنوان ودیعه وسرقفلی وماهیانه 200 هزارریال برای 6 ماه اولیه وماهیانه 250 هزار ریال برای یکسال بقیه مدت از مالک بلامنازع منافع وسرقفلی زیرزمین یعنی آقای علی اصغر ونکی اجاره شده که پس از انقضاء مدت اجراء مجددا" در جهت تمدید مدت اجاره مبلغ 5 میلیون ریال دیگر بعنوان ودیعه به آقای علی اصغر ونکی پرداخت ونتیجتا" مدت اجاره بهاء ماهیانه 250 هزارریال و ودیعه 10 میلیون ریال تا 20/140/69 تمدید وبرای بار سوم نیز مبلغ 10 میلیون ریال دیگرعلاوه بر مبالغ پرداختی قبلی از طرف خواهان در وجه موجر آقای علی اصغرونکی پرداخت ومدت اجاره برای مدت 5 سال یعنی تا تاریخ 20/10/74 با اجاره بهاء ماهیانه 250 هزارریال تمدیدگردید .... بنا بمراتب وباتوجه به ید استیجاری خواهان بر مورد اجاره موصوف بیش از سیصد میلیون ریال در طول مدت 9 ساله از ناحیه خواهان درمورد اجاره هزینه گردید که ازآن جمله نقدپرداخت مبلغ 176 میلیون ریال شهرداری جهت خرید کاربری تجاری وهمچنین اخذ برق سرفاز ودورشته تلفن وگاز واجاره اصولی از وزارت صنایع پروانه کسب وکد اقتصادی ومعرفی محل مذکور به اداره ثبت شرکتها بموجب مدارک پیوست وقبوض حاکی از تصرف استیجاری خواهان بمورد اجاره در مدت 10 سال بوده پرونده متشکله در اداره دارائی مربوط بمالیات مشاغل ومحتویات پرونده سازمان تامین اجتماعی نیست مراتب مذکور میباشد که در صورت لزوم استدعای مطالبه سوابق را دارد علیهذا نظر به اینکه خوانده ردیف اول که ظاهرا"بموجب قولنامه مالی مدعی خرید عین پلاک ثبتی مذکور میباشد بدون اینکه حقی بمنافع وسرقفلی وحق کسب وپیشه وسایر حقوق صنفی مربوط بمورد اجاره خواهان داشته باشد با قلمداد نمودن این مطالب که قولنامه وی مشاغل منافع وحقوق صنفی وسرقفلی مربوط به زیرزمین پلاک ثبتی مذکور میشود که از ابتدای احداث بنا متعلق به آقای علی اصغرونکی بوده است وهیچیک ازمدارک ارائه شده از ناحیه نامبرده متضمن این ادعا نیست درخواست تخلیه مورد اجاره موکل را نموده که این درخواست به هیچ وجه وجاهت قانونی ندارد ولذا بموجب این دادخواست تقابل درخواست رسیدگی وصدورحکم بر الزام مالکین پلاک بحضوردر دفتر اسنادرسمی اجاره کل زیرزمین بمساحت 385 مترمربع بعنوان محل تجاری شرکت موکل با خسارت دارد واسامی بقیه خواندگان بشرح زیر اعلام شده آقایان حسن وغلامحسین ونکی مقیم ونک خانمها خاتون جان ونکی وزهرا ملقب به قدسیه ونکی آقای مهدی خرمی آفای جواد ضرغامی آقای بهمن دانشی که در قسمت دیگر ازملک مذکور مستقر میباشد صرفا" بلحاظ اینکه در دادخواست اصلی جزء خواندگان میباشند در این دادخواست نیز نامشان درج شده ونتیجه در مورد اجاره موکل هیچگونه سمت ودخالتی ندارند با وصول این دادخواست رسیدگی به آن نیز شعبه 133 دادگاه عمومی تهران ارجاع شده که بالاخره هرسه دادخواست ضمیمه ویکجا رسیدگی شده وقت دادرسی تعیین وطرفین دعوت شده اند اوقات دادرسی بعلل منعکس در پرونده تجدید شده اظهارات حاضران از طرفین استماع ومنعکس شده لوایح واصله ضمیمه گردیده در 28/2/76 پرونده ها توام شده ومطرح رسیدگی قرار گرفته وضعیت ثبتی استعلام شده وضعیت ثبتی شرکت صنایع پاسارچوب (بامسؤولیت محدود) وشماره ثبت 66024 تارخ ثبت محل اقامتگاه شرکت گردش کار نیز استعلام شده خلاصه رونوشت فوت علی اصغرونکی بشرح برگ 58 پرونده دلالت دارد ونامبرده در 22/12/72 مرحوم شده مفاد وکالتنامه شماره 25620 دلالت دارد آقای دکترنوربخش بوکالت از امیر- سعید- مریم-فاطمه ومعصومه کلا" ونکی وفروغ کاظمی در کل پرونده دخالت دارد مفاد وکالتنامه شماره 90006 دلالت دارد که آقای حیدرزاده بوکالت ازآقای تقی کتابی درکلیه دعاوی پرونده دخالت دارد در برگ 87 پرونده آقای دکتر نیک بخش زمانی اعلام داشته که موکلینش حاضر باصلاح هستند ومسئله رجوع به داوری را نیز عنوان نموده است آقایان خرمی وضرغامی بشرح برگ 86 پرونده حضور خود را جهت رجوع به داوری اعلام داشته انداظهارات حاضران از طرفین در جلسه 29/2/75 استماع ومنعکس شده قرارمعاینه محل وتحقیق محلی صادرشده ودستور صادرشده در اخطاریه وکیل خواهان قیدشود با مراجعه به دفتر دادگاه واخذ گواهی ومراجعه به ادارات اموراقتصادی وتعاون ملی اسناد خود را استخراج وارائه نمایند بشرح وارده شماره 646-31/2/75 آقای حیدرزاده وکیل آقای تقی کتابی اعلام داشته موکلش حاضربه رجوع امر به داوری ثبت بشرح وارده شماره 1692-28/7/75 وضعیت ثبتی اعلام شده(بالاخره قرار در 13/6/75 اجراشده است فتوکپی اوراق لازم مالیات وتعاون تقدیم که ضمیمه پرونده شده ( اوراق 161 تا 167 پرونده) وصول نتیجه حاصله از اجرای قرارها طرفین برای 13/11/75 +++++ شده اند اظهارات حاضران در 7 صفحه استماع ومنعکس شده از اداره ثبت استعلام شده حقوق انتقالی ازقبیل حق ریشه وتصرف برای اشخاص (غیرمالکین ثبتی) درنظرگرفته شده یا نه واینکه تاکنون حقوق مزبور موردمعامله واقع شده است اعلام گردد از شهرداری استعلام شده پروانه ساختمانی وعوارض نوسازی وتخلفات احتمالی مربوط بماده 100 وغیره تاکنون بنام چه کسی صادرشده از اتحادیه صنف سازندگان گلگیر ورادیاتور استعلام شده هرگونه سابقه درمورد انتقال وصدورپروانه ای بنام علی اصغر ونکی یانماینده او باشد اعلام گردد ازاداره مالیات وتعاون وبازسازی نیز استعلام لازم درباب پلاک (706 فرعی از 70 اصلی موضوع تعمیرگاه اتومبیل اتوونکی شده است ازحوزه مالیاتی شماره 142 استعلام شده اظهارنامه های مالیاتی بنام چه کسی صادرشده استعلامات دیگری ازدفاتر اسنادرسمی شماره 149و213و228 تهران معمول گردیده مدیرکل حقوقی سازمان ثبت اسناد بشرح شماره 2791-5/6/76 صدورقرارعدم توجه به اداره ثبت شمیران خواسته است کلاسه پرونده های ونکی ها علیه فرجامی وخرمی 132-75-1301 باوکالت آقای نوربخش وکیل خوانده ردیف 7 آقای حسن حیدرزاده است آقای دکتر صیفی بشرح وارده شماره 86-19/1/78 درباب مالی شناختی دعوی ازنظرهزینه دادرسی مجموعا" خلع ید ازپلاک مورد متنازع رابر 21 میلیون ریال تقدیم نموده برگ 215 پرونده رونوشت سندشماره 16998-2/1/52 است که دفتر اسنادرسمی شماره 149 ارسال داشته برگ 221 پرونده در باب خطاب شهرداری بشرکت ساختمانی صنف پاسارچوب است که اعلام داشته با پرداخت بعوارض مربوطه به غیرکاربردی به تجاری ادامه فعالیت بلامانع است بشرح وارده شماره 7121-4/12/76 اداره ثبت شمشیری اعلام داشته سابقه پلاک ثبتی فاقد حکمه عرصه وحتی ریشه کشاورزان میباشد در 15/8/75 پرونده های سه گانه توام شده درشعبه 133 مطرح رسیدگی بوده برگ 233 پرونده پرونده گواهی حصروراثت علی اکبرونکی است که در 2/8/50 فوت شد علی اصغر ونکی از وراث بشرح وارده شماره 2449-26/5/78 آقای دکترنیک بخش اعلام نموده که ازوکالت ورثه علی اصغر ونکی عزل شده به خودموکلین اخطار رفع نقص شود در جلسه دادرسی 23/10/77 اظهارات حاضران درجلسه در 17 صفحه استماع ومنعکس گردیده در این جلسه اتخاذ تصمیم شده که اصل سند عاوی مورخ 25/6/48 ابراز شود در این خصوص باآقای وکیل تقی کتابی اخطار شده است از دفتر شماره 149 خواسته شده رونوشت سندصلح ترک دعوی شماره 16998-20/1/52 تنظیمی بین علی اصغرونکی وغلامحسین ونکی را ارسال دارد از دفتر 283 خواسته شده رونوشت سندوکالتنامه شماره 28952-20/12/53 بین دونفر فوق راارسال داردوعندالاقتضاء عزل وبابطلان آنرا اعلام کند ازدفتر228 خواسته شد سندقطعی شماره 6925-1/4/49 را استخراج وارسال دارد برگ 223 پرونده رونوشت سند 6925 است برابر صورتجلسه مورخه 24/12/77 پرونده برای رفع نقص ازپرونده درخصوص مالی بودن خواسته نسبت بشرکت پاسارچوب به دفترارسال شده در جلسه دادرسی 25/2/8 دروقت فوق العاده پرونده بنظررسیده از سوی آقایان نیک بخش زمانی وکیل خواهانهای اصلی حمید جنتی وکیل شرکت پاسارچوب در پاسخ درخواست دادگاه راجع به مطالبه صلحنامه دعاوی 25/6/46 لوایحی رسیده که بشماره 6200و4130 به ثبت واعلام داشته اصل سند فوق راموکلین پس ازطرح دعوی بعهده خودغلامحسین ونکی داده اند وباانعکاس مراتب ووصول پاسخ دفترخانه های اسنادرسمی دادگاه با اعلام ختم رسیدگی بشرح دادنامه های تجددنظر خواسته چنین رأی داده است.آقای دکترنیک بخش زمانی وکیل عدلیه به وکالت ازخواهانهای اصلی که ورثه متوفی علی اصغرونکی میباشند مدعی است که مورث یادشده که در 25 سال قبل فوت شده درحیاتش یکباب گاراژ واقع در خیابان ملاصدرا(ونک) پلاک 706/70 بخش 11 تهران رادر تصرف داشته ودرآن بشغل تعمیر اتومبیل – انبارداری کالاهای تجاری اشتغال داشته ومجوز تصرفات او حق مالکیت مشاعی متوفی نسبت بعرصه پلاک ومالکینش نیست بهمه اعیانی های آن که با اجاره سایرمالکین وعرف متداول در ونک ایجاد شده ویااینکه بعضا" آنرا ازاشخاص خریده بیان نموده وهمچنین قرارداد عاوی اجاره عرصه که باسایر مالکین داشته اضافه نموده مورث بالا در حیاتش مبالغ زیادی ازبابت مالیات تعاون ملی بابت ارزش حق سرقفلی وحق کسب وپیشه ساختمانهای موجود درگاراژ راپرداخته وچون بافوت علی اصغرونکی خواهانها قهرا" ورثه حقوق بجامانده ازمورث خود هستند واینکه متصرفات +++++++++آنان و+++ سندرسمی اجاره نمیباشد وموکلین از این جهت ارزشمند باطرح دعوی حاضر الزام خواندگان ++++++++++++ رسمی اجاره ونیز الزام اداره ثبت به تنظیم سند مالکیت اعیانی موجود در پلاک فوق بنام موکلین راخواسته است (خواسته خواندگان وادله بشرح منعکس درگزارش قید ) واضافه شده مشارالیه دراولین جلسه رسیدگی 29/2/75 بیان نموده سوابق موجود در پرونده مالیاتی وتعاون ملی دلالت بر وجود رابطه استیجاری موکلین با مالکین فعلی پلاک فوق اصل وید قبلی آنان را دارد علاوه براین برابر یک رای داوری توسط یکی ازشعب دیوانعالی کشور درسالها پیش درمقام رفع اختلاف مالکین عرصه ومالکین اعیانی زمینهای ده ونک انشاء شده دلالت برتفکیک مالکیت اعیانی ودارندگان حق ریشه وتصرفات کشاورزان ونک واراضی موجود بوده واعیانهای موجود در پلاک یاد شده نیزدر شمول قاعده مزبور بوده ودرگذشته بمورث موکلین علی احمدونکی تعلق داشته واعیانیهای موجود در پلاک را خود طبق عرف پدید آورده وسالها بصورت تعمیرگاه ازآن استفاده میکرده وبا فوت او این مالکیت وحقوق اعیانی به ورثه او که عموما" دفترهستند نمیتواند (عرفا") شغل پدر را دنبال نمایند منتقل شده وفعلا" ازآن بعنوان جایگاه فروش مصالح بنا استفاده میکند آقایان ضرغامی وخرمی بشرح لایحه وارده شماره 608-29/2/75 واظهارات خود درهمان اولین جلسه رسیدگی تصرفات آنان مالک ثبتی سه دانگ عرصه واعیان پلاک میباشند وبرابر قولنامه 24/12/53 سهم مالکانه خود ازپلاک مرقوم را با آقای تقی کتابی فروخته اند وازتاریخ تنظیم فروشنامه هیچگونه دخل وتصرفی نسبت به پلاک مذکور ندارند وخاطرنشان کرد که خریدار مذکور درسالها پیش با طرح دعوی حقوقی علیه آنان موفق به تحصیل حکم به محکومیت آنان با الزام تنظیم سند انتقال سه دانگ خریداری خود شده لیکن تاکنون حکم مزبور بمرحله اجراء درنیامده وعلت تأخیر در اجراء حکم نیز عدم پرداخت مانده ثمن وراضی نساختن آنان درامر حضوردر دفترخانه بوده مع الوصف آمادگی درتنظیم سند انتقال موضوع حکم میباشند وبه آقای تقی کتابی اعلام کرده اند. ایضا" گفته اند علیرغم آنچه که آقای وکیل خواهانها مدعیند حقوق اعیانی وتصرفی وحق ریشه به علی اصغرونکی متعلق نداشته وتماما" توسط آنها ایجاد شده وچون ازساختمانهای آنهم به نام آنها صادرشده وحتی قرارداد اجاره نامه بنام آنان میباشد واضافه شده که خلاف ادعای وکیل خواهانها فرزندان علی اصغرونکی گاراژ در تصرف ندارند بلکه بعد ازفوت مورث خود قسمتی ازآنرا به علی دانشی وبخشی ازآنرا به پورجبار داده اند ونهایتا" بطلان دعوی خواهانها را خواستار شده اند آقایان غلامحسین ونکی حسن ونکی وبانوزهرا ونکی متصرفاتی دیگر ازخواندگان بشرح لایحه وارده شماره 609-29/2/75 دعوی خواهان را تکذیب وگفته اند که سه دانگ مشاع ازپلاک را درسال 53 با اختیار حاصلها از وکالتنامه رسمی ازسوی علی اصغر ونکی به غلامحسین تفویض شده بموجب یک قولنامه 24/12/53 ومتمم آن اه آقای کتابی خوانده ردیف 7 فروخته اند وپیش از ازسوی دادگاه استان سابق تهران حکم به الزام فروشندگان به تنظیم سند انتقال موصف درحق خریدار صادرگردد اضافه شده که آنان درحال حاضر در ملک ملاحظه ندارند وحقوق اعیانی و حق ریشه وتصرفی پلاک هم به علی اصغر ونکی تعلق نداشته وگفته اند آقای کتابی ازبابت ثمن معامله مبالغی به آنان مدیون است وبطلان دعوی خواهان را خواستار شده اند آقای حسن حیدرزاده آذر به وکالت ازتقی کتابی بشرح لایحه وارده شماره 604-29/2/75 با تکذیب از دعوی خواهانها اعلام نموده که اولا" تصرفات فعلی خواهانها در 00000000 پلاک ثبتی 706/70 اصلی غیرماذون ازمالک آن یعنی موکل است مدعی شده که علی اصغر ونکی ورثه اوسالیان متمادی است که گاراژ را بموجب احکام قطعی صادر ازمراجع قضائی بموکل او منتقل شده غاصبانه درتصرف خود داشته وازآن بهره برداری میکنند وموکل بعلت مشکلاتی که درگذشته با آن مواجه بوده مجال برای استیفای حقوق خود بدست نیاورده وحالیه درصدد جبران آن برآمده واضافه کرده که بین خواهانها ومورث آنان با موکل وایادی ناقل اوهیچوقت رابطه اجاری نبوده وخواهانها ومورث آنان در طول 20 وقید سال گذشته با قهروغلبه گاراژ راتصرف کرده اند ویا آنرا به اشخاص ثالث واگذار مویدا" آنکه آنان اجرت المثل بموکل نداده اند ومستندات ابرازی وکیل خواهانها گویای این واقعیت است وگفته اند که سند صلح حقوق دعاوی 25/6/48 بین علی اصغرونکی وعبدالباقین و ....... مستندوکیل خواهانها ارزش ندارند زیرا اولا" پلاک 000706 جزء تفکیکهای اولیه ونک بوده که فاقد حق ریشه وحقوق کشاورزی برای ثالثین است زیرا املاکی این فرعی در صفحه 3 مقیدیان است ودرآن صفحه اشاره به رأی داوری دیوان کشور باتظر شورای عالی ثبت شده درحالیکه در سوابق ثبتی مربوطه حتی حقی ثبت نشده ثانیا" هرچند که حقوق مذکور در سند عاوی یادشده موهوم بوده علی اصغرونکی ازآن سوء استفاده نموده واین حق را بموجب سند 16998-20/1/52 دفتر 141 به غلامحسین ونکی واگذار نموده واصل سند عاوی صلح حقوق را هم به اوتسلیم کرده ومعلوم نیست چگونه وکیل خواهانها تصویرسندی را اصلش در یدموکلین از قرارندارند وتصدیق نموده وخواستار ارائه اصل سند شده ثالثا" برابر سندوکالتنامه رسمی 28953-20/12/53 دفتر 283 علی اصغرونکی مورث خواهانها اختیار داده وفروش تمامی حقوق مالکانه خود در پلاک 706/70 را به برادر خود غلامحسین ونکی تفویض نموده واو اصاله از طرف خود وکاله از طرف علی اصغرونکی –زهرا ونکی – حسن ونکی- +++++ ونکی فرزندان علی اکبرونکی وبانو خاتون جان ونکی برابر مبایعه نامه (قولنامه رسمی) 24/12/53 سه دانگ مشاع از 6 دانگ زمین محصور با بناهای احداثی درآن با آب وبرق عرصه واعیانا" جزء پلاک 706/000070 که مساحت آن در سند مالکیت 75/1806 مترمربع ذکر شده ولی براثر تعریض خیابان 5 متر عقب نشینی دارد وباید ازمقدار سند مالکیت شود بموکل تقی کتابی در قبال ثمن مذکور در قولنامه منتقل شده است رابعا" در بند3 متمم فروشنامه قید شده بنا باظهار فروشندگان منافع ملک قبلا" بکسی واگذار نشده بنابراین از این بابت هیچگونه حقی اعیانی وریشه وسرقفلی برای کسی نخواهند بود وملک بطور تخلیه متوجه خریدار میشود وبالاخره یادآورده شده که پرداخت مالیات سرقفلی ومالیات تعاون از سوی خواهانها ویا مورث آنان علی اصغر ونکی بدون +++++ اجاره از سوی موکل بوده فی نفسه برای پرداخت کننده گان ایجاد حق نمیکند همچنان که تصرفات خلاف خواهانها ومورث آنان در ملک موصوف موجب سلب مالکیت نخواهد شد ازسوی دیگرآقای وکیل خوانده باستناد عاوی ورسمی فوق نیز باستناد دادنامه شماره 445-20/2/55و157و156- 10/3/56 به ترتیب ازشعبه 5 دادگاه سابق شهرستان و6 استان تهران واجرائیه شماره 21-61-87 ج ازهمان دادگاه دادخواستی بطرفیت خواهانهای اصلی وشرکت پاسار چوب بمدیریت مجید پورجبار وبهمن دانشی اقامه نموده والزام ورثه متوفی علی اصغر ونکی ودو خوانده دیگررا بخلع یداز مدلول پلاک ثبتی سابق الذکر خواستار شده است وآقای نیک بخش زمانی دفاعا" اظهار نموده که نحوه بیان دفاعیات غلامحسین وحسن ونکی وضرغامی وخرمی موهم نوعی بتانی میباشندوسکوت آقای تقی کتابی پس از 20 سال ازصدور حکم قطعی الزام کوم علیهم دادنامه های استنادی به تنظیم سند انتقال خود قریبه بر پی بردن محکوم له مذکوربه بی حقی خود وپایبند بودم او بموازین شرعی است وباقید مندرجات دعوی تقابل آقای حمید جنتی بوکالت از شرکت پاسارچوب (واشاره بمستندات وخواسته آن که درصد ایمن گزارش مشروعا" قید شده) اضافه شده آقایان غلامحسین ونکی- حسن ونکی وزهرا ونکی بشرح لایحه وارده شماره 919-28/2/76 دعوی خواهان موصوف راتکذیب نموده وگفته اند که خود را موظف میدانم که بدادگاه اعلام کنیم محل مورد ادعا شرکت پاسارچوب (عرصه واعیان) با تمام حقوق متعلق بخرید از تقی کتابی است وبرادر نام علی اصغر ونکی بعدا فروش هیچ صنفی به آن +++++ تابتواند با عقد وقرارداد یا رسمی آنرا بکسی منتقل کند آقای حسن حیدرزاده آذر وکیل آقای کتابی هم لایحه وارده شماره 920-28/2/76 دعوی خواهان طاری راتکذیب نموده واعلام داشته که خواهان با موکل فاقد هرگونه رابطه حقوقی بوده وموکل درتنظیم قرارداد اجاره استنادی آقای مجید جبارپور دخالت نداشته ودعوی متوجه او نبوده وایراد عدم توجه دعوی کرده وماهیته دفاع کرده که چون علی اصغر ونکی موجرمورد نظر خواهان بیش از این برابر وکالت شماره 28953-10/12/53 دفتر 283 اختیار فروش سهم ازپلاک 706/70 برادر غلامحسین ونکی تفویض کرد وشخص اخیر برابر قولنامه 24/12/53 سه دانگ پلاک موصوف را با تمامی ساختمانهای احداثی درآن یا قید اینکه منافع ملک پیشه به کسی واگذارنشده وکسی درآن حقی ندارد بموکل تقی کتابی فروخته که فروشنده اخیر وموکلین او(بجز علی اصغر) هم زنده اند واقدام وکیل خود را تصدیق مینمایدبطلان دعوی تقابل راخواسته ودادگاه در رسیدگی به دعوی خواهانهای اصلی ودعاوی تقابل ودفاعیات خواندگان بدوا" بشرح تصمیم 31/2/75 قرار تحقیق ومعاینه محل صادر نموده این قرار در 13/6/75 اجراء شده وتوضیح اینکه آقای حسن حیدرزاده پیش ازآن درخواست تامین دلیل بمنظور احراز اینکه رقیه مدعا به موکل درآن تاریخ عملا" درتصرف که امر خوانده قرارداشته نموده این قرارداد در 24/2/75 اجراشده مفاد صورت جلسه تامین دلیل ومعاینه محل هردو دلالت براین دارد که یک قسمت که بصورت اسناد کالاهای بهداشتی می باشد درتصرف آقای بهمن دانشی است که به ورثه علی اصغرونکی حق انبارداری بپردازد وقسمت زیرزمین هم کارگاه تولید ادوات نجاری وفروشگاه آن میباشد که در تصرف شرکت پاسارچوب بمدیریت مجید پورجبار قرارداد اظهارات شهود ومکلفین محل نیز دلالت بسابقه تصرفات متوفی علی اصغرونکی درمستحدثات موجود درمحل وبعد دنباله تصرفات مزبور تصرفات فزندان مشارالیه ویا واگذاری آن ثالث دارد ایضا" دادگاه وضعیت ثبتی پلاک 706/70 ازواحدثبتی مربوطه استعلام شده ایضا" درمورد سوابق احداث اعیانی در داخل محوطه پلاک یادشده(تعمیرگاه سابق) شهرداری منطقه وحوزه مالیاتی 142 تهران راجع مودیان مالیاتی ومستقر درآن وسوابق مربوط به بدهی مالیات تعاون ملی متوفی علی اصغرونکی راجع به همان محل وسوابق صدورپروانه تعمیر کاری ازاتحادیه صنف سازندگان گلگیر ورادیاتور ووضعیت ثبتی شرکت پاسارچوب از ثبت شرکتها استعلاماتی شده تصویر رای هیئت داوران مورخه سال 38 درموردچگونگی رفع اختلاف بین مالکین هده دارندگان حق ریشه واعیان دهکده ونک نیز ازسوابق توسط موکل خواهانهای اصلی ابراز گردیده در جریان رسیدگی آقای ناصر صیفی وکیل دادگستری به وکالت ازآقای کتابی (بعنوان وکیل دوم) وارد دعوی شده وبشرح لایحه وارده 5610-23/10/77و اظهارات خود درجلسه رسیدگی مورخه 23/10/77 درپاسخ به دفاعیات آقای نیک بخش زمانی وآقای جنتی وکیل شرکت پاسارچوب اظهار داشته که بین موکل با خواهانهای اصلی و شرکت پاسارچوب هیچ رابطه استیجاری وجود ندارد علی اصغر ونکی درگذشته حقوق اعیانی وخرمی خود از پلاک 706/70 به برادر خود غلامحسین ونکی صلحا" تملیک نموده علاوه برابر وکالت رسمی دیگری اختیار اداره عرصه پلاک موصوف را درجریان یک صلح دعوی به غلامحسین ونکی تفویض کرده وغلامحسین ونکی که متصرف ومستاجر ششدانگ پلاک موجرو ومالک مشاعی عرصه واعیان آن بوده اصاله از سوی خود شرکاش برابر فروش نامه عاوی 24/12/53 مالکیت عرضه واعیانی سه دانگ مشاع از پلاک یادشده را بموکل تقی کتابی منتقل کرده وملزم به تصمیم مبیع بنحو تخلیه از اشخاص ثالث شده خاطرنشان ساخته که علیرغم ادعای آقای زمانی مالک عرصه واعیان پلاک فوق الذکر جدا از هم نبوده ومتفق میباشد وبرای اثبات خلاف اظهارات آقای زمانی قید نمودند تصویر اسنادیکه در برخی از صفحات آن اشاره بجدائی مالکیت عرصه واعیان شده ارائه نموده وعدم پیگیری در تعقیب خواسته خود پس از صدور حکم قطعی از سوی محاکم شهرستان واستان سابق درمورد الزام محکوم علیهم دادنامه های سابق از ناشی از مشکلات شخص موکل دانسته ونهایتا" خواستار ارائه اصل سند صلح حقوق مورخه 25/6/48 استنادی آقای زمانی در دادخواست اولیه فروشنده ضمنا" نقص طرح دعوی از سوی ورثه علی اصغر ونکی علیه موکل بخواسته تنظیم سند اجاره نامه رسمی را خود دلیل حقانیت موکل ومالکیت او در پلاک مورد نزاع دانسته آقای وکیل یاد شده بشرح لایحه وارده شماره 6448-8/12/77 دفاعیات فوق الذکر را نموده ضمنا" یا اخذ گواهی از دادگاه مراجعه به دفاتر اسناد رسمی ++++++ تهران رونوشت سند قطعی 6925- 1/4/49 تنظیم شده بین بانو تومان مستوفی المالکی با مهدی +++++ وعلی اکبر ونکی راجع به ششدانگ یک قطعه زمین (130 تفکیکی) بمساحت 1806 متر مربع پلاک 706/70 سند صلح حقوق وترک دعوی 16998-20/1/52 دفتر 149 تهران تنظیمی بین علی اصغر ونکی با برادرش غلامحسین ونکی وسند وکالتنامه 28953- 20/12/53 دفتر 282 تهران هم به دادگاه ارائه نموده که ملاحظه گردید. دادگاه بر قید که آقایان ضرغامی ومهدی خرمی برابر پاسخ استعلام واصله از واحد ثبتی شمیران خود مالک مشاعی سه دانگ پلاک 706/70 بوده وهرچند که آقایان غلامحسین ونکی- حسن ونکی وبانو زهرا ونکی فرزندان علی اکبر ونکی هم بالوارثه مالک مشاع سه دانگ بقیه میباشد وورثه علی اصغر ونکی به این امر ادغان دارند بهمین سبب آقای دکتر نیک بخش زمانی باطرح دعوی این دسته از خواندگان الزامشان را به تنظیم سند اجاره خواسته نظر به اینکه خواندگان موصوف بشرح پیش گفته چه بموجب لوایحی که کرارا" به دادگاه تقدیم کرده اند وضمیمه پرونده است وچه با حضور خود در جلسات دادرسی با اقرا ر بمالکیت ثبتی خود صریحا" اعلام نموده اند که آنان آنچه وهرچه مالکیت عرصه واعیان وحق ریشه وتصرفی در پلاک 706/70 اصلی بخش 11 ثبتی تهران داشته اند بیش از این بموجب دوفقره مبیعنامه عاوی 24/12/53 به آقای کتابی فروخته اند ومالکیتی در پلاک ندارند و ایراد عدم توجه دعوی نموده اند نظر به اینکه احکام صادره از دادگاه شهرستان استان تهران که بدان اشاره شد مؤیدصحت دفاعیات خواندگان مذکور میباشدلذا دادگاه با پذیرش ایراد آنان مستندا" به بند 2 از ماده 198 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان را صادر مینماید ودر مورد دعوی خواهانهای مذکور علیه آقای کتابی نظر به اینکه خوانده موصوف برابر سوابق ثبتی استعلامی فاقد ملکیت ثبتی است اما برابر بند 2 از ماده 140 قانون مدنی عقود وتعهدات ازجمله اسبب تملک محسوب است وکلای آقای تقی کتابی مدعی هستند که موکلشان بموجب مبیعنامه های مورخ 24/12/1353 شرعا" وقانونا" مالک ششدانگ مدلول پلاک فوق شده وشعب 5 و6 دادگاه اسبق شهرستان واستان تهران بشرحی که پیشتر بیان گردید برصحت مبیع انجام شده مهر تایید نهاده ( اصل اصاله الصحه ماده 223 قانون مدنی) و فروشندگان را ملزم به تنظیم سند رسمی انتقال مبیع نموده است (مواد 219 و 220 همان قانون) از سوی دیگر هرچند که برابر رأی شماره 445- 30/3/55 شعبه 5 دادگاه شهرستان تهران که منجر به صدور اجرائیه 21-61- 87 ج هم شده حکم مزبور تا حالا اجرا نشده وهمین وقفه نسبتا" طولانی در اجرای حکم را آقای دکتر نیک بخش زمانی قرینه بر پی بردن محکوم له (آقای کتابی) به شبهه ناک بودن مبیع ونامشروع بودن اصل دانسته لیکن بغیر مزبور بشدت مورد تکذیب وکلای آقای کتابی قرار گرفته وتاخیر را ناشی از برخی ازمشکلات شخص موکل (بیماری سیافرت) اعلام کرده اند نظر به اینکه درخواست اجرای حکم ( درامور مدنی)حق شخصی واختیاری محکوم له است وعدم درخواست اجرای آن دلیل اعراض محکوم له ازآثار حکم نخواهند بود (حق التقدیم لایبطل نسبتی =قاعده نامشروع بودن مرور زمان درحقوق اسلامی) نظر به اینکه دعوی متقابل آقای کتابی علیه خواهانهای اصلی (ورثه علی اصغر ونکی) وشرکت پاسارچوب بمدیریت مجید جبارپور وبهمن دانشی باستنادمالکیت انتقالی فوق الذکر میباشد از سوی دیگر هر چند که +++++++ در برگ تحقیق ومعاینه محلی 13/6/75 دلالت بر سابقه تصرفات علی احمد ونکی وفرزندان ویا ایادی متلقی از ید او(مانند بهمن دانشی وشرکت پاسارچوب) در محوطه تعمیرگاه اتو ونک سابق دارد وهرچند که پاسخ استعلامات معموله ادارات دارائی وتعاون ملی اتحاد صنف گلگیرسازان و رادیاتورسازان- شهرداری- ثبت شرکتها ......... نیز مؤید صحت ادعای مذکور است نظربه اینکه برابر یک قاعده کلی هیچ حقی در عالم خارج بدون سبب ایجاد نمیشود واسباب ثبوت حق را قانون معلوم وتعبیر میکند نظر به اینکه منشا تصرفات فعلی شرکت پاسارچوب (خواهان طاری) بهمن دانشی در مورد ترافع روابط قراردادی میباشند که نامبردگان سابق با علی اصغر ونکی منعقد کرده اند نظر به اینکه برابر آنچه که بیشتر بیان گردید علی اصغر ونکی قبل از آنکه با شرکت پاسارچوب وبهمن دانشی قرار داد اجاره یا انبارداری تنظیم کند تمامی حقوق ادعائی واحتمالی م متصوره سرقفلی خود از پلاک 706/70 را بموجب سند صلح حقوق ترک دعوی و وکالتنامه رسمی سابق الذکر به غلامحسین ونکی ید سابق (یکی از ایادی سابق) تقی کتابی منتقل نموده و درنتیجه اقدامان مشارالیه درواگذاری بخشهایی از رقیه فوق باشخاص تحت عنوان ویا پرداخت مالیات سرقفلی ومالیات تعاون وتحصیل پروانه کسب و ..... مداخله در مال غیر وفضولی وبرابر ماده 274 معامله بمال غیر جزء بعنوان ولایت یا وصایت یا وکالت نافذ نیست ولو اینکه صاحب مال باطنا" راضی باشد ...... وبرابر ماده 249 همان قانون سکوت مالک ولو با حضور درمجلس اجازه محسوب نیست وبرابر ماده 352 قانون مذکور مبیع فضولی فاقد نیست مگر بعد از اجازه مالک و...... نظر به اینکه آقای دکتر نیک بخش زمانی اقرار نموده مدلول پلاک ثبتی فوق در موید موکلین اوست از سوی دیگر برابر مفاد صورت مجلس محل 13/6/75 وتامین دلیل 24/2/75 بقیه مورد نزاع واعیانیهای ایجاد شده در تصرف شرکت پاسارچوب وبهمن دانشی است ووکلای آقای تقی کتابی منکر وجود رابطه استیجاری وجزآن یا نامبردگان میباشند وآقای جنتی وکیل شرکت پاسارچوب هم دلیلی بر وجود رابطه مزبور اقامه نکرده و هم مشارالیه وهم وکیل ورثه ونکی قادر به ارائه اصل عاوی صلح حقوق 25/6/48 تنظیم شده بین برخی ازمالکین دهکده اولین بعنوان صالح علی اصغرونکی بعنوان متصالح نشده اند وآقایان وکلای کتابی درخواست تخلیه ورفع ید از رقیه موصوف رانموده اند ورثه علی اصغرونکی شرکت پاسار چوب وبهمن دانشی دلیل دیگری بر ایام تصرفات خود در تحریر محل نزاع اقامه نکرده اند ودرنتیجه ادامه وخلع آنان درپلاک ثبتی یادشده استبلاء برخی غیر واثبات ید برمال متعلق بغیر بوده وغصب میباشد لذا دادگاه ضمن صدور حکم بطلان دعاوی اقامه شده از سوی آقایان نیک بخش زمانی وحمید جنتی دعوی آقای تقی کتابی واثابت تشخیص مستندا" بماده 357 قانون آئین دادرسی مدنی ومواد 303و308و310و311و315 قانون مدنی حکم بمحکومیت خواندگان (ورثه متوفی علی اصغر ونکی شرکت پاسارچوب وبهمن دانشی) بخلع ید از ششدانگ عرصه واعیان مستحدثات پلاک 706 فرعی از 70اصلی بخش 11 ثبت شمیران یا مشخصات مذکور در صورتمجلس معاینه محل مورخه 16/3/75 در حق خواهان صادرواعلام میگردد و در مورد دعوی اقامه شده علیه اداره ثبت شمیران بصدور در سند مالکیت اعیانی نسبت بتصرفات اشخاص از املاک فوق الذکر قطع نظر مراتب مذکوره در بالا با توجه بمحکومیت امره ماده 147 اصلاحی قانون نسبت رسیدگی به اینگونه دعاوی در صلاحیت کمیسیون موضوع ماده مذکور میباشد ورای در فرجه 20 روز پس از ابلاغ در دیوان کشو قابل تجدیدنظر قید شده با ابلاغ رأی 1- آقای دکترنیک بخش زمانی (که بعدا" مستعفی شده) به وکالت آقای مجید پورجبار درفرجه قانونی درخواست تجدیدنظر نموده اند تجدیدنظر خواندگان الف) 1- آقای تقی کتابی 2- آقای جواد ضرغامی 3- مهدی خرمی 4- غلامحسین ونکی 5- حسن ونکی 6- بانو زهرا ونکی ب) 1- آقای تقی کتابی 2-وراث مرحوم علی اصغر ونکی به اسامی آقایان امیر وسعید وخانمها معصومه مریم وفاطمه شهرت همگی ونکی وبانو فروغ کاظمی 3-آقای مهدی خرمی 4-آقای جواد ضرغامی 5- آقای بهمن دانشی وکالتنامه آقای ناصری صیفی وکیل بعدی آقای کتابی ووکالتنامه آقای محمد کاظم مهدی زاده به وکالت از ورثه مرحوم ونکی برگ 427 پرونده میباشد وپس از اقدام به تبادل لوایح وتکمیل پرونده از هرحیث پرونده به دیوانعالی کشور ارسال وبه این شعبه ارجاع شده اینک هیئت شعبه در تاریخ فوق با توجه به اوراق پرونده وقرائت لوایح تبادله ومرحله تجدید نظری حین مشاوره بشرح زیر چنین رأی میدهد.
بسمه تعالی ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ رأی؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
اعتراضات تجدید نظر خواهان الف) بانوان وآقایان 1- معصومه 2- مریم 3- فاطمه 4- امیر 5- سعید هر پنج نفر با شهرت ونکی و 6- بانو فروغ کاظمی ( باوکالت آقای دکتر نیک بخش زمانی که بعدا" استعفا نموده) ب) شرکت پاسار چوب با مسئولیت محدود با مدیریت آقای مجید جبارپور از دادنامه های شماره 127و128و129-1/2/78 شعبه 213 دادگاه عمومی تهران در قسمتی که به زیان تجدیدنظرخواهان صادر ومورد تجدیدنظر خواهی واقع شده با توجه به رسیدگیهای معموله مفصله منعکس در پرونده در جهات وابعاد مختلف جهت وقوف به واقع امروکشف حقیقت و همچنین استدلال رای صادره که بنحو مستوفی انشاء یافته وارد نبوده ومثبت عدم رعایت موازین قانونی وشرعی نیست علیهذا و چون از نظر رعایت اصول وتشریفات ونحوه رسیدگی اشکالی وارد نمیباشد با رد اعتراضات دادنامه تجدیدنظر خواسته را درقسمت فوق ابراز مینماید.
دیوانعالی کشور
دادنامه
شماره تجدیدنظر 15/660-1
تاریخ رسیدگی 5/8/1380
شماره دادنامه 80/1817-1
موضوع رسیدگی اعمال مقررات ماده 412قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی وانقلاب نسبت بدادنامه شماره 238و239/13-11/4/79 شعبه سیزدهم دیوانعالی کشور
مرجع رسیدگی- شعبه اول دیوانعالی کشور
هیات شعبه آقایان محمدهادی عبداله پورمستشار وسعادت ا.. سلطانی نژاد عضو معاون
خلاصه جریان پرونده
درتاریخ 10/10/74 آقای دکترنیک بخش بوکالت ازخانمها معصومه-مریم وفاطمه نام خانوادگی همگی ونکی وآقایان امیر وسعید ونکی همگی فرزندان مرحوم علی اصغر وخانم فروغ کاظمی دادخواستی بطرفیت آقای جواد ضرغامی 2-مهدی خرمی 3- غلامحسین ونکی 4-حسن ونکی 5- خانم زهرا ونکی 6-اداره ثبت املاک شمیران 7-آقای تقی کتابی بخواسته صدورحکم به الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی احاره یکباب گاراژ والزام خوانده ردیف هفت آقای تقی کتابی بتنظیم سندمالکیت اعیانی تقدیم دادگاه نموده بکلاسه 133-74-196 شعبه 133 دادگاه عمومی تهران ثبت شده وکیل خواهانها چنین توضیح داده موکلین ورثه مرحوم علی اصغرونکی هستند آن مرحوم از سالها قبل تمامی یکباب گاراژ پلاک 706-70 را درتصرف خویش داشته وحدود دوسال قبل فوت نموده ودر زمان حیاتش به شغل تعمیر اتومبیل وبه انبارداری کالاهای تجارتی مشغول بوده ومجوز تصرف وی حق مالکیت مشاعی نسبت به عرصه ومالکیت نسبت به تمامی اعیان که با اجازه بقیه مالکین وعرف محلی ونک بعضا" خریداری وبعضا" خود احداث نموده وبالاخره قرار داد عادی اجاره عرصه با سایرمالکین بوده است که حتی در زمان حیات وی نیز اداره مالیات تعاون ملی بابت ارزش حق کسب وپیشه وساختمانهای موجود از وی دریافت نموده است که به آن پرونده ها استناد می شود وبالاخره با فوت وی حقوق مالکانه واستیجاری مذکوره به موکلین که ورثه وی می باشند منتقل ونامبردگان تصرفات خود را ادامه می دهند حال با توجه به اینکه داشتن سند رسمی اجاره باتوجه بمقررات اجباری میباشد بشرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد وکیل خوانها در جلسه 29/2/75 دعوا و دلایل موکل را بشرح دادخواست وضمائم احداث نموده وبالاخره قرار داد عادی اجاره عرصه با سایرمالکین بوده است که حتی در زمان حیات وی نیز اداره مالیات تعاون ملی بابت ارزش حق کسب وپیشه وساختمانهای موجود از وی دریافت نموده است که به آن پرونده ها استناد می شود وبالاخره با فوت وی حقوق مالکانه واستیجاری مذکوره به موکلین که ورثه وی می باشند منتقل ونامبردگان تصرفات خود را ادامه می دهند حال با توجه به اینکه داشتن سند رسمی اجاره باتوجه بمقررات اجباری میباشد بشرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد وکیل خوانها در جلسه 29/2/75 دعوا و دلایل موکل را بشرح دادخواست وضمائم وپیوست ذکرنموده واضافه کرده به پرونده ثبتی پلاک اصلی ونک ورای داوران دیوانعالی کشور که دلالت برجدا بودن بعضی از عرصه ها واعیانی ونک دارد مثبت این ادا می باشد که اعیانی پلاک موردبحث را ازصاحبان حقوقی اعیانی خریداری کرده است که تحقیق ومعاینه محلی نیز استناد میشود توضیح دیگر اینکه آقای تقی کتابی خوانده ردیف هفتم که حدودا" 25 سال قبل حکم قطعی برانتقال عرصه موضوع دعوا اخذ نموده واجرائیه صادرکرده به جهاتی که عرض شده به حقانیت موکلین یعنی ورثه علی اصغر ونکی اعتقاد داشته از تعقیب اجرائیه تاکنون خودداری و ازانتقال پلاک بخودش استنکاف ورزیده زیرا چون مرد متشرعی می باشد شاید این انتقال را بخودش حرام می دانسته لذا احتیاطا" ایشان نیز طرف دعوا قرار گرفته است گو اینکه از لحاظ ثبتی وقانونی مالک شناخته نمی شود بخصوص که نحوه صدور حکم هرگونه ای است که قابل اجرا از ناحیه مالکین سه دانگ آن نمی باشد چون هنوز پلاک موضوع دعوا سه دانگش از لحاظ ثبتی در دفتر املاک بنام مرحوم علی اکبرونکی است که مورث پدر موکلین و بخودش استنکاف ورزیده زیرا چون مرد متشرعی می باشد شاید این انتقال را بخودش حرام می دانسته لذا احتیاطا" ایشان نیز طرف دعوا قرار گرفته است گو اینکه از لحاظ ثبتی وقانونی مالک شناخته نمی شود بخصوص که نحوه صدور حکم هرگونه ای است که قابل اجرا از ناحیه مالکین سه دانگ آن نمی باشد چون هنوز پلاک موضوع دعوا سه دانگش از لحاظ ثبتی در دفتر املاک بنام مرحوم علی اکبرونکی است که مورث پدر موکلین و سایر آقایان ونکی ها می باشد... وکیل خوانده ردیف هفتم بشرح لایحه ثبت شده بشماره 604-29/2/75 اشعار دانسته اولا" مرحوم اصغرونکی وسپس ورثه ایش گاراژ مورد بحث را که بموجب احکام قطعی صادره بموکل منتقل شده است غاصبانه در تصرف داشته واز آن بهره برداری کرده اند موکل بجهت مشکلاتی که در گذشته داشته است درجهت ایفای حقوق خود برنیامده است ثانیا" خواهان ومورث آنان هیچگاه رابطه استیجاری با مالکین قبلی وموکل نداشته اند یعنی موکل بیست سال است طبق مفاد آراء صادره مالک قانونی گاراژ است در این مدت رابطه حقوقی گاراژ مورد بحث را که بموجب احکام قطعی صادره بموکل منتقل شده است غاصبانه در تصرف داشته واز آن بهره برداری کرده اند موکل بجهت مشکلاتی که در گذشته داشته است درجهت ایفای حقوق خود برنیامده است ثانیا" خواهان ومورث آنان هیچگاه رابطه استیجاری با مالکین قبلی وموکل نداشته اند یعنی موکل بیست سال است طبق مفاد آراء صادره مالک قانونی گاراژ است در این مدت رابطه حقوقی استیجاری با خواهانها نداشته ودیناری بابت اجاره پرداخت ننموده اند .
ثالثا" ادعای اینکه مرحوم علی اصغر ونکی بموجب شند صلح مورخ 25/6/48 حقوق کشاورزی وحق وریشه را از آقایان محمد ابراهیمی عبدالباقیان وغیره خریداری نموده است این سند بدلایل ذیل فاقد ارزش است1- پلاک 706 فرعی از سنگ 70 اصلی جزء تفکیکی های اولیه ونک بوده که فاقد حق ریشه وحقوق کشاورزی می باشد املاکی که دارای حق ریشه وکشاورزی می باشد درصفحه شوم سندمالکیت بوضوح قید شده وبعد از ذکر خصوصیات ملک جمله با حفظ حقوق کشاورزان طبق رای داوری ونظریه شورای عالی ثبت نوشته می شود وهرکس اطلاع پیدا می کند که درملک مذکور کشاورز یا کشاورزی دارای حقوق کشاورزی هستند اقدام کنند لذا در سند مالکیت ملک گاراژ بلحاظ اینکه جزء تفکیکی اولیه ونک بوده چنین حقی برای کشاورزان منظورنشده 2-علاوه بر مراتب فوق تمام عرصه واعیان متعلق به مالک قانونی آن می باشد با اینحال مرحوم علی اصغرونکی از سندعادی 25/6/48 سوء استفاده کرده واین حقوق عدمی را بموجب سندرسمی ترک دعوا ئصلح تصرفی شماره 16998-20/1/52 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی 149 تهران به آقای غلامحسین ونکی احد از خواندگان منتقل نموده و اصل سند عادی 25/6/48 را نیز به ایشان داده است بنابراین صرف نظر حق تصرفی مورد بحث که وجود نداشته به آقای غلامحسین ونکی واگذار گردیده اساسا" اصل سند عادی مذکور هم دردست خواهانها قرار ندارد معلوم نیست چگونه آقای وکیل خواهانها کپی اصل سندی را که در اختیارش قرارنگرفته برابر اصل نموده است به هرحال تقاضای ارائه اصل سندرادارم بنابمراتب قطع نظرازاینکه مرحوم علی اصغرونکی حق ریشه وحق کشاورزی عدمی را به آقای غلامحسین ونکی فروخته شخصا" به ایشان وکالت تمام به انتقال کلیه حقوق آن مرحوم اعم از حق ریشه وکشاورزی وتصرفی ومالکیت مشاعی عرصه را بموجب مفاد مبایعه نامه 26/12/53 اصالتا" ووکالتا" ضمن واگذاری سه دانگ مشاع از شش دانگ عرصه کلیه ساختمانهای احداثی در آن وآب وبرق و تلفن رانیز بموکل فروخته ومتعهد شده است گاراژ را کلا" تخلیه منتقل نموده و اصل سند عادی 25/6/48 را نیز به ایشان داده است بنابراین صرف نظر حق تصرفی مورد بحث که وجود نداشته به آقای غلامحسین ونکی واگذار گردیده اساسا" اصل سند عادی مذکور هم دردست خواهانها قرار ندارد معلوم نیست چگونه آقای وکیل خواهانها کپی اصل سندی را که در اختیارش قرارنگرفته برابر اصل نموده است به هرحال تقاضای ارائه اصل سندرادارم بنابمراتب قطع نظرازاینکه مرحوم علی اصغرونکی حق ریشه وحق کشاورزی عدمی را به آقای غلامحسین ونکی فروخته شخصا" به ایشان وکالت تمام به انتقال کلیه حقوق آن مرحوم اعم از حق ریشه وکشاورزی وتصرفی ومالکیت مشاعی عرصه را بموجب مفاد مبایعه نامه 26/12/53 اصالتا" ووکالتا" ضمن واگذاری سه دانگ مشاع از شش دانگ عرصه کلیه ساختمانهای احداثی در آن وآب وبرق و تلفن رانیز بموکل فروخته ومتعهد شده است گاراژ را کلا" تخلیه وتحویل موکل بدهد موکل نیز با طرح دعوا حکم برالزام فروشندگان شش دانگ ملک شامل ورثه مرحوم علی اکبر ونکی مالک سه دانگ وآقایان ضرغامی وخرمی مالک سه دانگ دیگر را اخذنموده.3- پرداخت مالیات تعاون که موردادعا واقع شده علاوه بر اینکه صحت ندارد بفرض اینکه مبلغی از ناحیه مرحوم علی اصغرونکی پرداخت شده باشد ایجادحقی برای ورثه نمی کند زیرا مال غیررابه عنوان مال خود معرفی کرده است بنابمراتب تقاضای رددعوی خواهان رادارم ضمنا" کپی فروشنامه عادی (اوراق 69 و 68 پرونده)وکپی فروشنامه عادی با مهدی خرمی وجواد ضرغامی وکپی حکم شعبه 5 دادگاه شهرستان سابق (اوراق 69و72و76و74و75 پرونده) نیز پیوست است آقای حسن وغلامحسین ونکی وخانم زهرا ونکی لایحه ثبت شده بشماره 609-29/2/75 صریحا" اعلام داشته اند سه دانگ مشاع پلاک706-70 بشرح مقید در قولنامه در سال 1353 با اختیار حاصله از وکالتنامه رسمی توسط علی اصغر ونکی برادر مرحومان بخوانده ردیف 7 آقای تقی کتابی انتقال داده شده اینجانبان هیچگونه دخل وتصرفی حسن وغلامحسین ونکی وخانم زهرا ونکی لایحه ثبت شده بشماره 609-29/2/75 صریحا" اعلام داشته اند سه دانگ مشاع پلاک706-70 بشرح مقید در قولنامه در سال 1353 با اختیار حاصله از وکالتنامه رسمی توسط علی اصغر ونکی برادر مرحومان بخوانده ردیف 7 آقای تقی کتابی انتقال داده شده اینجانبان هیچگونه دخل وتصرفی نداریم درضمن اطلاع داریم خریدارسالها قبل حکم به انتقال بنام خود دریافت کرده است لذا دعوی مطروحه ارتباطی به اینجانبان ندارد حقوق اعیانی و تصرف وحق ریشه نیز متعلق بمرحوم علی اصغر ونکی نبوده است تقاضای ابطال دعوا را داریم آقایان جوادضرغامی ومهدی خرمی بشرح لایحه ثبت شده بشماره 608-22/9/75 اعلام داشته اند اینجانبان بشرح مفاد ومندرجات قولنامه 24/12/53 سه دانگ مشاع پلاک 706-70 سهمیه مالکانه خود را به آقای تقی کتابی خوانده ردیف 7 واگذارکرده ایم واز آن تاریخ هیچگونه دخل وتصرفی نسبت به آن پلاک نداشته ونداریم.دعوا ارتباطی به اینجانبان ندارد حقوق اعیانی وتصرفی وحق ریشه نیز متعلق به مرحوم علی اصغر ونکی نبوده است تقاضای رد دعوا را داریم.دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین وملاحظه لوایح ومدارک استنادی چنین اتخاذ تصمیم می نماید چون ملاحظه سابقه ثبتی پلاک موضوع دعوا ضرورت دارد وضعیت ثبتی پلاک 706 فرعی از 70 اصلی را از ثبت استعلام می نماید دفتراستعلام از اداره تعاون ملی واداره اموراقتصادی ودارایی راجع به مالیات که مورد استناد وکیل خواهان ها بوده ضروری دانسته دستوراستعلام را صادر کرده است از طرفی چون طرفین مذاکرات اصلاحی مطرح کرده اند دستورتعیین وقت احتیاطی را می دهد سپس دروقت احتیاطی 31/2/75 به جهت عدم حصول توافق وارجاع به داوری دادگاه مستندا" به مواد 326 و336 قانون آیین دادرسی مدنی قرار تحقیق ومعاینه محل صادر می نماید موضوع قرار به این نحو است که اولا" عضو مجری قرارمشخصات محا مورد دعوا را درصورت جلسه منعکس ثانیا" معلوم نمایند رقبه یاد شده در حال حاضر بصورت گاراژ است یا تعمیرگاه یا فروشگاه ،پارکینگ ،دارای سرایدار یا نگهبان می باشدیا خیر،داخل گاراژ مغازه وانبار وتعمیرگاه متعلق به اشخاص ثالث است یا خیر مشخصات آنان معلوم شود ونیز مشخص شود درحال حاضر چه کسی یا کسانی درتصرف دارند درصورت حضور آنان درمحل ازآنان سوال شود چه مدت در تصرف دارند همچنین از گواهان تعرفه شده خواهان ها در زمینه سابق تصرف خواهان ها ومورث آنان مرحوم علی اصغر ونکی وچگونگی تصرفات آن مرحوم از گاراژ ومدت آن واینکه اعیانات توسط چه کسی یا کسانی احداث شده وقبل از علی اصغرونکی گاراژ در تصرف چه کسی بوده است از گواهان معارض خواندگان نیز تحقیق گردد دراین مرحله از رسیدگی درتاریخ 23/3/75 آقای تقی کتابی باوکالت آقای حیدرزاده دادخواستی برطرفیت وآقای غلامحسین ونکی 2-ورثه مرحوم علی اصغر ونکی آقایان امیر-سعیدوخانمها مریم وفاطمه شهرت همگی ونکی وبانو فروغ کاظمی 3- شرکت پاسارچوب بمدیریت آقای مجیدپورجبار 4- آقای بهمن دانشی بخواسته الزام خواندگان به انجام تعهد وتخلیه موردمعامله پلاک 706 فرعی از 70 اصلی تقدیم دادگاه نموده بشعبه 133 دادگاه عمومی تهران ارجاع بکلاسه 357-75 ثبت شده ضمن دادخواست توضیح داده خوانده ردیف اول بموجب مبایعه نامه مورخ 24/12/53 سه دانگ مشاع از ششدانگ یکباب گاراژ دارای پلاک ثبتی 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 تهران را اصالتا" از طرف خودو وکالتا" از طرف سایر ورثه مرحوم علی اکبرونکی که مالک سه دانگ مشاع گاراژ بوده بموکل ( خواهان فروخته است با این توضیح که مالک سه دانگ مشاع دیگر که آقایان مهدی خرمی مالک دودانگ وجواد ضرغامی مالک یک دانگ بوده اند آنان نیز سهمی مشاع خود را که سه دانگ بوده طی مبایعه نامه مورخ 24/12/53 بموکل فروخته اند آقای غلامحسین ونکی به همراه موکلین خود (ورثه علی اکبر ونکی) ششدانگ گاراژ کلا" در تصرف داشته اند طبق مفاد مبایعه نامه متعهد میشود که مورد معامله را تحویل خریدار (موکل) داده وتمام آهن آلات را که مصرف شده وبصورت یک زیرزمین که مشتمل برگاراژ ده دهنه مغازه نیمه تمام وسه اتاق نیمه تمام است تخلیه وتحویل خریدار بنماید بنا بمراتب وباتوجه به اینکه در ذیل مبایعه نامه اظهار شده بنا به فروشندگان منافع ملک قبلا" به کسی واگذار نشده بنابراین از این حیث هیچگونه حقوق اعیانی وریشه وسرقفلی برای خواندگان متصورنمی باشد با وصف فوق متاسفانه فروشندگان بتعهد خود عمل ننمودند وباوجود صدور رای بنفع موکل وتایید آن در دادگاه استان سابق وحتی صدوراجرائیه مورد معامله کماکان در تصرف خواندگان فروشنده است ظاهرا" قسمتهایی از آن رابخواندگان ردیف سه وچهار واگذارکرده اند لذا مستندا" بمواد 219 و220 وبند سه ماده 362 و376 قانون مدنی خواندگان ردیف اول ودوم که فروشندگان مورد معامله هستند ملزم به تخلیه وتحویل گاراژ موکل میباشند خواندگان ردیف سوم وچهارم نیز که از قبل خواندگان دوم قسمتهائی از گاراژ را درتصرف دارند علاوه براینکه یدآنها خلاف قانون است بتبع خواندگان ردیف دوم ملزم بتخلیه وتحویل میباشند باین ترتیب الزام خواندگان بتعهد مندرج درمبایعه نامه وتخلیه وتحویل مورد معامله بامحاسبه کلیه خسارات قانونی مورد استدعاست دعوی غیرمالی است وقت رسیدگی برای 15/8/75 تعیین می شود ازطرف دگر شرکت صنایع پاسارچوب با مدیریت آقای مجید پورجبار با وکالت آقای حمیدجنتی دادخواستی بطرفیت آقای تقی کتابی تعیین می شود ازطرف دیگر شرکت صنایع پاسارچوب با مدیریت آقای مجید پورجبار با وکالت آقای حمیدجنتی دادخواستی بطرفیت آقای تقی کتابی وورثه مرحوم علی اصغرونکی باسامی آقایان امیر-سعید وخانمها معصومه –مریم وفاطمه شهرت همگی ونکی وبانوفروغ کاظمی وغیره بخواسته دعوی تقابل در پرونده 75/475 شعبه 133 دادگاه عمومی تهران مبنی برمحکومیت خواندگان بتنظیم سندرسمی اجاره تقدیم دادگاه نموده ومتذکر شده در تاریخ 20/4/66 بموجب قرارداد پیوست کل زیرزمین واقع در پلاک 706 فرعی از 270 اصلی واقع دربخش 11 تهران را که عین آن متعلق به علی اکبر ونکی به نسبت سه دانگ ومهدی خرمی نسبت به دودانگ وجواد ضرغامی نسبت به یکدانگ بوده ومنافع وحق کسب وپیشه وسرقفلی مربوطه به آن کلا" متعلق به آقای علی اصغرونکی بوده توسط خواهان برای مدت هیجده ماه با پرداخت مبلغ پنج میلیون ریال بعنوان ودیعه وسرقفلی با اجاره بهای ماهیانه دویست هزارریال برای شش ماه اول ودویست وپنجاه هزارریال برای بقیه مدت از مالک منافع یعنی آقای علی اصغرونکی اجاره شده پس از اتمام مدت اجاره درجهت تمدید مدت اجاره مبلغ پنج میلیون ریال دیگر بعنوان ودیعه به آقای علی اصغرونکی پرداخت شده نتیجتا" مدت اجاره با اجاره بهای ماهیانه دویست وپنجاه هزارریال وودیعه بمبلغ ده میلیون ریال تا تاریخ 20/10/69 تمدید وبرای بارسوم هم مبلغ ده میلیون ریال دیگر علاوه برمبالغ پرداختی قبلی از طرف خواهان دروجه موجر آقای علی اصغرونکی پرداخت ومدت اجاره برای مدت پنج سال یعنی تا تاریخ 20/10/74 با اجاره بهای ماهیانه دویست وپنجاه هزارریال ادامه یافته که تصویر اجاره نامه پیوست است باضافه اینکه تعهد پرداخت یکصدوهفتادوشش میلیون ریال تعهد پرداخت به شهرداری جهت خرید کاربری تجاری وهمچنین اخذ برق سه فاز ودورشته تلفن وگاز واجاره اصولی از وزارت صنایع وپروانه کسب وکداقتصادی ومعرفی محل مذکور به اداره ثبت شرکتها ... همگی دلالت برتصرف مورداجاره توسط موکل درمدت ده سال دارد علیهذا نظربه اینکه خوانده ردیف اول که ظاهرا" بموجب قولنامه هائی خرید عین پلاک ثبتی مذکور میباشدبدون اینکه حقی نسبت به منافع وسرقفلی وحق کسب وپیشه وسایر حقوق صنفی نسبت به محل موردبحث داشته باشد باتلقی به اینکه معامله اش شامل منافع وحقوق صنفی وسرقفلی مربوط به زیرزمین پلاک ثبتی موردبحث میشودکه از ابتدای احداث بناء متعلق به علی اصغرونکی بوده است هیچیک از مدارک ارائه شده ازناحیه نامبرده متضمن این ادعانیست درخواست تخلیه مورداجاره موکل راکرده ، که با تقدیم این دادخواست صدورحکم برالزام مالکیتی قانونی پلاک بحضور دردفتر اسناد رسمی وامضاء سندرسمی اجاره کل زیرزمین بمساحت 385 مترمربع بعنوان محل تجاری شرکت موکل بالحاظ خسارات قانونی مورداستدعاست اسامی بقیه خواندگان آقایان حسن وغلامحسین ونکی وآقای مهدی خرمی وخانمها خاتون جان ونکی و زهرا ملقب به قدسیه ونکی وآقای جواد ضرغامی آقای بهمن دانشی که درقسمت دیگرملک مذکور مستقر میباشند درجلسه 28/2/76 لایحه ای ارسال بشماره 920-28/2/76 ثبت شده بشرح لایحه مذکور اشعارداشته مستند 20/4/66 خواهان دعوی تقابل یک قرارداد کاری می باشددربند 4 قرارداد صراحتا" به عدم رابطه استیجاری وعدم تعلق سرقفلی به متصرفین اشاره شده ضمنا" درپاسخ بدعوای مطروحه دردادخواست تقابل ذکر این مطلب ضروری است که مرحوم علی اصغرونکی طرف قرارداد کاری با شرکت پاسارچوب درتاریخ 20/12/53 اختیارفروش وانتقال سهم خود را ازرقبه پلاک 706-70/1 بموجب وکالتنامه رسمی که دردفتر اسناد رسمی شماره 283 تهران تنظیم گردیده به برادرش آقای غلامحسین ونکی تفویض کرده وایشان نیز بشرح قولنامه 24/12/53 سه دانگ مشاع از شش دانگ آن ملک را باکلیه شاختمانهای احداثی در آن وآب وبرق وتلفن بموکل فروخته ودربند سه قسمت آخر قولنامه این عبارت قیدشده(منافع ملک قبلا" به کسی واگذار نشده ) موکل به استناد همین قولنامه وبیعنامه دیگر مربوط به سه دانگ بقیه از ششدانگ ملک مورد بحث الزام فروشندگان را بتخلیه وتحویل ملک خواستار شده وحکم بنفع وی صادرگردیده خوشبختانه چون غلامحسین ونکی فروشنده قدرالسهم مرحوم علی اصغر طرق دعوا خواهان تقابل قرارگرفته اظهارات ایشان روشنگرقضیه خواهد شد سایرمدارک ابرازی خواهان تقابل نافی مالکیت موکل نیوده حقیقت این امر این است که بعد از فروش محل مورد بحث ید مرحوم علی اصغرونکی وسپس ازنامبرده یک وراث آن مرحوم یدغاصبانه بوده لذا نه ورقه علی اصغر ونکی ونه شرکت پاسارچوب هیچگونه حقی نسبت به مستحدثات وعرصه وسرقفلی آن نداشته اند اگر آن مرحوم یا هرکس دیگر حقوق متعلق به موکل را بدیگری واگذار کرده باشد معامله فضولی بوده است دادخواستهای آنان بمنظور اطاله دادرسی تقدیم شده آقای غلامحسین ونکی وحسن ونکی وخانم زهرا ونکی طی لایحه تقدیمی بشماره وارده 919-28/2/76 اعلام داشتند محل کار و مورد ادعای شرکت پاسارچوب با اختیار حاصله از وکالتنامه رسمی 28953-2/12/53 به آقای تقی کتابی انتقال داده شده اینجانبان فرزندان مرحوم علی اکبر ونکی شرعا" وقانونا"خود راموظف می داریم که بدادگاه اعلام نماییم عرصه واعیان محل مورد ادعای شرکت پاسارچوب با کلیه حقوق متصوره اعم از سرقفلی وغیره متعلق به خربدار است وبرادر مرحوم مان علی اصغرونکی بعد از فروش هیچگونه حقی برآن نداشته تا بتواند با عقدقرارداد عادی یا رسمی آنرا دراختیاردیگریآنرا دراختیاردیگریقراردهد پرونده ها با هم تجمیع ودادگاه پرونده ها را تواما" مورد رسیدگی قرار داده در این فاصله پاسخ شرکت ها به وارده 2393-13/5/76 واصل شده درآن قید شده شرکت پاسارچوب ذیل شماره 66024 ثبت شده طبق صورتجلسه 24/2/75 آقای مجیدجبارپور رئیس هیئت مدیره ومدیرعامل ... بمدت نامحدود انتخاب شدند پاسخ اداره ثبت وارده 1692-28/7/75 حاکی است سندمالکیت شش دانگ یک قطعه زمین قطعه 130 تفکیکی بمساحت 180675 مترمربع بشماره 706 فرعی از 70 اصلی به نام بانو تومان مستوفی المماکی سند صادر گردیده طی سند شماره 6925-4/11/49 دفتر 248 تهران به مهدی خرمی وعلی اکبر ونکی بالمناصفه منتقل گردیده سپس طی سند شماره 7633 دفتر 248 تهران یک دانگ مشاع از سهمیه آقای خرمی به آقای ضرغامی منتقل شده ودو دانگ سهمیه خرمی نزد شرکت سیتروئن درتامین است آقای علی اکبر ونکی فوت نموده ورثه وی آقایان حسن وعلی اصغر وغلامحسین (پسران) وزهرا ملقب به قدسیه (دختر) همگی ونکی می باشد وبانو خاتون عیال آن مرحوم سهم هرسک کما فرض ا.. می باشد وسهمی آقایان کلا" شش دانگ وسهمیه آقای علی اکبرونکی نیز دربازداشت است.
جریان ثبتی قبلا بشعبه 23 دادگاه نیز اعلام شده است قرارتحقیق ومعاینه محل بشرحی صورتمجالس
مورخ 13/6/75 توسط آقای مدیردفترشعبه 133 مجتمع قضایی شهیدبهشتی اجرا شده ضمن انعکاس مشاهدات خود از وضعیت ظاهری ملک از گواهان نیز تحقیق کرده گواهان چنین بیان گواهی نمودند 1- آقای افس طهوری بازنشسته اظهارداشت سال 50 یا 51 دیدم اینجا را می سازند ضمن پرس وجو معلوم شد آقای اصغرونکی مشغول ساخت وساز است تا زمان فوت دست خودش بود بعد هم در دست ورثه مرحوم علی اصغرمیباشد می گفتند اعیانی وسرقفلی متعلق به ایشان است 2- گواه دیگر آقای محمد یوسف ونکی اظهار داشت بنده باعث شدم که مرحوم اصغرونکی در حدود سالهای 50 و51 بیشتر یا کمتر این محل را ساختند وحتی راه پله که ارتباط به نجاری دارد من ساختم واعیانی که الان در ملک وجود دارد همه آنها را خودش ساخته وقرار بود پنج –شش دهه داخل ملک را بنمایشگاه اتومبیل اختصاص دهد اکنون هم درتصرف ورثه مرحوم علی اصغراست که پسران آن مرحوم ++++++ می کند وانبارکار آقای دانشی هم میباشد 3- آقای غلامحسین گشاریش بعنوان گواه اظهار داشت در سال 50 یا 51 اینجا وآقای علی اصغر ونکی بنائی میکرده وتمام شدو بصورت گاراژ وتعمیرگاه بوده وتا پنج یا شش سال پیش هم بوده ولی شهرداری دستور تعطیل آنرا داد بعدآقای علی اصغرونکی بصورت انبار به آقائی که اسمش را نمیدانم اجازه داد بعد ازفوت اصغر ورثه ایشان میباشند که ملک در اختیار آقای اصغرونکی بوده است 4-آقای رضا شیخ حسینی اظهار داشت بنده با مرحوم اصغر ونکی دوست بوده سالهای 49 یا 50 که سال دقیق را درست نمی دانم شروع به ساختمان نموده میگفت اینجا را می خواهیم با آقای خرمی نمایشگاه اتومبیل دایرکنیم کل اعیانهای موجود مربوط به همان سالها است محل کوردبحث درتصرف آقای اصغرونکی ++++++++ در اختیار وراث ایشان است اضافه می کنم که خود مرحوم اصغرونکی ملک موردنظر را بصورت انبار در اختیار آقای ++++ گذاشته است وقسمت پائین هم بصورت چوب بری یک 50 سال است مورد استفاده قرار دارد واجاره دارد در جلسه مربوط به +++++ اجرای قرار وکیل خواهان با توجه به اظهارات گواهان مبنی براینکه حتی عملیات ساخت پس از تاریخ مبایعه نامه هم داشته است وبا استناد به اوراق مربوط به تشخیص قطعی مالیات سنوات گذشته وپروانه کسب تقتضای رسیدگی نموده وکیل خوانده نیز مطالبی را درلایحه منعکس به دادگاه ارسال داشته ضمنا" رونوشت سندصلح شماره 16998-20/1/52 دفترخانه شماره 149 حوزه ثبت تهران بدادگاه ارسال وپیوست پرونده شده بشرح سندصلح مذکورآقای علی اصغرونکی از یک طرف وآقای غلامحسین ونکی از طرف دیگر راجع به یک قلعه زمین مزروعی ومشجرومحصور بمساحت 2638 مترمربع که 1052 مترمربع درنصف از حریم خیابانهای شرقی وشمالی زمین مزبور راقع درونک شمیران بخش 11 تهران در این تاریخ (20/1/52) آقای علی اصغر ونکی قطعه زمین مزبور را بشرح وحدود بالا بتصرف آقای غلامحسین ونکی داد وکلیه حقوق ودعاوی که برای خودتحت هرعنوان وبهر اسم ورسم اعم از حق اولویت ودسترنج کشاورزی وکشت موجوده وغیره فرض وتصور میشود بصلح شرعی واگذارنموده درحق آقای غلامحسین ونکی بمال الصلح بمبلغ پنجاه هزارریال ... پنانپه خلاف آن ثابت شود یا کشف فساد ظاهر گردد از حالی الی ده سال خورشیدی دیگر علاوه بررد مال الصلح مذکور از عهده غرامات وارده برمتصالح براید.... این مصالحه وترک دعوی با تراضی طرفین انجام ودفترخانه واداره ثبت مسئولیتی نداشته سرانجام دادگاه ختم رسیدگی را اعلام چنین رای می دهد وآقای دکترنیک بخش زمانی بوکالت از خواهانهای اصلی که ظاهرا" ورثه حصری علی اصغرونکی متوفی می باشند مدعی است که مورث یادشده 25 سال پیش فوت نموده درزمانی حیاتش تمامی گاراژ موردبحث را تصرف داشته است وبه شغل تعمیرگاه اتومبیل وانبارداری کالاهای تجاری مشغول بوده و ++++ تصرفات نامبرده نیز حق مالکیت مشاعی متوفی نسبت به عرصه پلاک ومالکیت وی نسبت به تمامی اعیانهای موجوددرآن با اجازه سایرمالکین وعرف محلی ومتداول درمنطقه ونک ایجادشده ویااینکه بعضا" از اشخاص دیگری خریداری کرده است وهمچنین درزمان حیاتش مبالغ زیادی از بابت مالیات تعاون ملی بابت ارزش سرقفلی ساختمانهای موجود ومستقر درداخل گاراژ پرداخت کرده وپس از فوت علی اصغرونکی ورثه وی (خواهانها ) بتصرفات مورث خود ادامه داده اند چون تصرفات استیجاری فاقد سندرسمی هستند تقاضای الزام خواندگان بتنظیم سند رسمی اجاره والزام اداره ثبت شمیران بتنظیم سندمالکیت اعیانی موجود درپلاک ثبتی 706-70 بخش یازده تهران بنام موکلین نموده برای اثبات این ادعا گواهی فوت صادره وسند عادی صلح حقوق مورخه 25/6/1348 تنظیم شده بین مصالحین حاج محمد ابراهیم عبدالباقیان وچندنفر دیگرازمالکیت ده ونک وتحقیق ومعاینه محل مالیات مشاغل ذکر کرده وخواندگان این دعوا را جواد ضرغامی-مهدی خرمی-غلامحسین ونکی-حسین ونکی-بانوزهراونکی-اداره ثبت اسناد واملاک شمیران وآقای تقی کتابی و... ذکرکرده اشت سپس با انعکاس دعوی آقای کتابی خواهان دعوی خلع ید مبنی براینکه قبلا" حکم الزام بتنظیم سندرسمی روی پلاک مدعا به صادرشده وهیچگاه بین خواهانهای اصلی با مالکین قبلی وفعلی رابطه استیجاری برقرار نشده وتصرف خواهانها غاصبانه میباشدبفرض پرداخت مالیات سرقفلی ویامالیات تعاون بدون تحصیل اجاره ازمالک بوده که فی نفسه این اقدام ایجاد حقی برای خواهانها نمی کند سپس توضیح میدهد باستناد واسناد عادی ورسمی وبه استناد دادنامه شماره 445-20/2/1355 و157-156-10/3/56 به ترتیب صادره ازشعبه 5 سابق شهرستان وشعبه ششم دادگاه استان تهران واجرائیه شماره 21-61-87-ح ازهمان دادگاه دادخواستی بطرفیت خواهانهای اصلی وشرکت پاسارچوب بمدیریت مجیدچورجبار وبهمن دانش اقامه نموده و الزام ورثه علی اصغر ونکی ودوخوانده دیگر را بتخلیه وخلع ید از پلاک ثبتی مورد بحث خواستار شده است همچنین آقای مجید جنتی بوکالت از شرکت صنایع پارسا چوب دعوی تقابل بطرفیت آقای تقی کتابی وجلب ورثه مرحوم علی اصغر ونکی باستناد دعوی اصلی پرونده کلاسه 75/357 اقامه کرده ومدعی شد بموجب سنداجاره عادی مورخه 20/10/69 بموکل اجاره داده واضافه نموده که اولا" موکل مبالغی تحت عنوان ودیعه بموجر وقت علی اصغرونکی پرداخت کرده ومینماید خاطرنشان ساخته که موکل درطول مدت تصرف خود مبلغ 175000000 ریال بابت تغییرکاربری پارکینگ گاراژ به کارگاه تجاری ومبالغی صرف بازسازی ... اخذ وموافقت اصولی از وزارت صنایع ودریافت برق سه فاز وچند خط تلفن ... نموده ... بهرحال چون متوفی علی اصغرونکی صاحب حقوق اعیانی پلاک 706-70 اصلی وسرقفلی گاراژ بوده در زمان حیات خود قسمتی از آنرا تحت عنوان اجاره منتقل کرده صدور حکم بطلان دعوی اقامه شده از طرف خواهانهای اصلی وتنظیم سند اجاره نامه رسمی بنام خود نموده وازجمله مدارک استنادی وکیل خواهان دعوی طاری پروانه کسب تولید وفروش درب پیش ساخته بشماره 395-40-74 اتحادیه صنف درودگران –تهران بنام موکل آقای مجید پورجبار ونیز قراردادکاری عادی مورخه 20/4/66 تنظیم شده بین علی اصغر ونکی از یک سو وآقایان محمد پزشکی ومجیدپورجبار ازسوی دیگر تنظیم شده است پس از انعکاس اظهارات ودلایل ومدارک استنادی چنین استدلال ورای صادر می کند دادگاه هرچند آقایان جواد ضرغامی ومهدی خرمی برابر پاسخ استعلام واصله از واحد ثبتی شمیران خود مالک مشاعی سه دانگ پلاک 706-70 بخش 11 بوده وهر چند که آقایان غلامحسین ونکی وحسن ونکی وبانو زهرا ونکی هم موروثا" مالک مشاع سه دانگ بقیه هستند وورثه علی اصغر ونکی خود به این امر اذعان دارند وبهمین سبب آقای دکتر نیک بخش زمانی با طرح دعوی بطرفیت این دسته از خواندگان الزام آنان را بتنظیم سند اجاره خواستار شده است نظربه اینکه خواندگان موصوف بشرح لوایح متعدد واظهار شفاهی در دادگاه ضمن اقرار به مالکیت ثبتی صراحتا" اعلام نموده اند کا آنان آنچه وهرچه از مالکیت عرصه واعیان وحق ریشه وتصرفی در پلاک یادشده داشته اند پیش از این بموجب دوفقره مبایعه نامه عادی 24/12/53 به آقای تقی کتابی فروخته اند ودرپلاک موصوف مالکیتی ندارند نظربه اینکه احکام صادره از سوی دادگاههی شهرستان واستان سابق تهران موید صحت دفاعیات خواندگان مذکور میباشد لذا دادگاه ضمن پذیرش ایراد آنان مستندا" به بند 2 ازماده 198 قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهانها را صادر واعلام مینماید ودرمورد خواهانهای مذکور بطرفیت آقای تقی کتابی نظربه اینکه خوانده موصوف برابر سوابق ثبتی استعلام فاقد مالکیت ثبتی است واما برابر بند 2 از ماده 140 قانون مدنی عقودوتعهدات از جمله اسباب تملک محسوب است ووکلای آقای تقی کتابی مدعی هستند که موکلشان بموجب مبایعه نامه های مورخ 24/12/53 شرعا" وقانونا" مالک ششدانگ مدلول پلاک فوق الاشعار شده ودادگاههای شهرستان واستان سابق تهران بر صحت بیع انجام شده مهرتایید زده (اصل اصاله الصحه ماده 223 قانون مدنی )وفروشندگان را ملزم به تنظیم سند رسمی انتقال مبیع نموده است(مواد 219و220 همان قانون) از سوی دیگر هرچند برابر رای شماره 445-30/3055 صادره از شعبه 5 دادگاه شهرستان تهران که منجر بصدور اجرائیه شماره 21-61-87 ج هم شده حکم مزبور تاکنون بمرحله اجرا درنیامده وهمین قضیه نسبتا" طولانی در اجرای حکم رای دکتر نیک بخش زمانی قرینه برپی بردن محکوم له (آقای تقی کتابی به شبهه ناک بودن مبیع وغیرمشروع بودن اصل ادعا دانسته لیکن تغییر مزبور به شدت مورد تکذیب وکلای آقای تقی کتابی قرارگرفته وتاخیر بعمل آمده را ناشی از بعضی مشکلات شخصی موکل(بیماری ومسافرت)اعلام کرده اند نظر به اینکه درخواست اجرای حکم درامور مدنی از حقوق شخصی واختیاری محکوم له است وعدم درخواست اجرای آن بهر علت یا سبب که باشد موید اعراض محکوم له از آثار حکم نخواهد بود (حق التقدیم لایبطل شیئی) وقاعده غیرمشروع بودن مرور زمان در حقوق اسلامی نظر به اینکه دعوی متقابل اقامه شده از سوی آقای تقی بطرفیت خواهانهای اصلی (ورثه اصغر ونکی) وشرکت پاسارچوب بمدیریت مجید جبارپور وبهمن دانش به استناد مالکیت انتقالی فوق الذکر می باشد از سوی دیگر هرچند که مودای اظهارات شهود در اوراق تحقیق ومعاینه محلی مورخه 13/6/75 مفادا" دلالت بر سابقه تصرف است علی اصغرونکی وفرزندان وایادی متلقی از ید او درمحوطه تعمیرگاه اتو ونک سابق دارد وهرچند که پاسخ استعلامات بعمل آمده از ادره اموراقتصادی ودارائی واداره تعاون ملی –اتحادیه صنعت گلگیر سازان ورادیاتورسازان – شهرداری –اداره ثبت شرکتها ... نیز موید صحت ادعای مذکور است نظربه اینکه منشأ تصرفات فعلی شرکت پاسارچوب(خواهان طاری)وبهمن دانش درمحل مورد ترافع روابط قراردادی میباشد که نامبردگان سابقا" با مرحوم علی اصغرونکی منعقد کرده اند نظربه اینکه برابر آنچه که پیشتر بیان گردید متوفی علی اصغر ونکی قبل از اینکه با شرکت پاسارچوب وبهمن دانش قرارداد اجاره یا انبارداری تنظیم کنند تمامی حقوق ادعائی واحتمالی ومتصوره و سرقفلی خود از پلاک 706-70 بخش 11 ثبتی تهران را بموجب سندصحیح حقوق ترک دعوی وکالتنامه رسمی به غلامحسین ونکی یدسابق(یکی از ایادی سابق) تقی کتابی منتقل نموده ودرنتیجه اقدامات مشارالیه در واگذاری بخشهائی از رقبه فوق به اشخاص تحت عنوان ویا پرداخت مالیات سرقفلی ومالیات تعاون وتحصیل پروانه کسب و... مداخله درمال غیربوده وفضولی است وبرابر ماده 274 قانون مدنی معامله بمال غیر جز بعنوان ولایت یا وصایت یا وکالت نافذ نیست ولواینکه صاحب مال باطنا" راضی باشد وبرابر ماده 249 همان قانون سکوت مالک ولو با حضور در مجلس اجازه محسوب نمیشود ومطابق ماده 352 قانون مذکور بیع فضولی نافذ نیست مگر بعد ازاجاره مالک ... نظربه اینکه آقای دکترنیک بخش زمانی اقرار نموده مدلول پلاک بتی فوق الذکر در ید موکلین اوست از سوی دیگر برابر مفاد صورتمجلس معاینه محل مورخ 13/6/75 وتامین دلیل مورخه 24/3/75 رقبه موردنزاع واعیانات ایجادشده درتصرف شرکت پاسارچوب وبهمن دانش است ووکلای آقای تقی کتابی منکر وجود هرگونه رابطه استیجاری وجز آن با نامبردگان میبااشند وآقای حمیدجنتی وکیل شرکت پاسارچوب هم دلیلی بروجود رابطه مزبور اقامه نکرده هم مشارالیه وهم وکیل ورثه علی اصغر ونکی قادر به ارائه اصل سند عادی صلح حقوق مورخه 25/6/48 تنظیم شده بین برخی از مالکین دهکده اوین بعنوان مصالح وعلی اصغر ونکی بعنوان متصالح نشده اند وآقایان وکلای تقی کتابی درخواست تخلیه ورفع ید از رقبه موصوف نموده اند وورثه علی اصغر ونکی وشرکت پاسارچوب وبهمن دانش دلیل دیگری برجواز وباجه تصرفات خود ... اقامه نکرده اند درنتیجه ادامه وضع ید آنان درپلاک ثبتی یادشده استیلاء برحق غیر وغصب میباشدلذا دادگاه ضمن صدورحکم به بطلان دعاوی اقامه شده از سوی آقایان دکترنیم بخش زمانی وحمید جنتی دعوی آقای تقی کتابی را ثابت تشخیص مستندا" بماده 357 قانون آئین دادرسی مدنی ومواد 303 و308 و310 و311 و315 قانون مدنی حکم برمحکومیت خواندگان (رثه مرحوم علی اصغرونکی-شرکت پاسارچوب وبهمن دانش) بخلع ید از ششدانگ عرصه واعیان ومستحدثات پلاک 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 ثبت شمیران با مشخصات مذکور در صورتمجلس معاینه محل مورخه 16/3/75 درحق خواهان صادر واعلام میگردد...از این رای شرکت پاسارچوب بامدیریت آقای مجیدپورجبار بطرفیت اقای تقی کتابی ووراث مرحوم علی اصغر ونکی باسامی آقایان امیر-سعیدوخانمها معصومه ومریم وفاطمه شهرت همگی ونکی وبانو فروغ کاظمی 3-مهدی خرمی 4- جوادضرغامی 5- بهمن دانش تجدیدنظرخواهی می کند ونیز خانمها معصومه ومریم وفاطمه وآقایان امبروسعید شهرت همگی ونکی وبانو فروغ کاظمی تجدیدنظر خواهی میکنند بشعبه سیزدهم دیوانعالی کشور ارجاع این شعبه بموجب دادنامه شماره 238-239/13-11/4/79 دادنامه های تجدیدنظر خواسته بشماره های 127و128و129-1/2/78 شعبه 213 دادگاه عمومی تهران را ابرام مینماید پس از طی این مراحل محکوم علیهم در اجرای بند ب ماده 23 قانون آئین دادرسی مدنی مینس براشتباه رای شعبه سیزدهم دیوانعالی کشور تقاضای رسیدگی از محضر مبارک ریاست محترم دادسرای دیوانعالی کشور مینمایند آقای دادیار محترم آن دادسرا ضمن تهیه گزارش چنین اظهارتظر مینماید الف دعوی اقامه شده از ناحیه آقای تقی کتابی با وکالت آقای حسن حیدرزاده آذر متضمن این خواسته (الزام خواندگان- انجام تعهد وتخلیه وتحویل مورد معامله پلاک 706 فرعی از 70 اصلی ) این دادخواست با عنوان دعوی در تاریخ 23/3/75 بدادگاه تقدیم گردیده است خواهان دعوی ووکیل وی مدعی هستند که عرصه واعیان پلاک ثبتی فوق را خریداری نموده اند وتذکر می شوند که سه دانگ مشاع از پلاک ثبتی فوق را از آقای غلامحسین ونکی وورثه مرحوم علی اصغر ونکی باسامی آقایان امیرو سعید وخانمها معصومه –مریم و فاطمه ونککی وخانم فروغ کاظمی وسه دانگ دیگر از آقایان مهدی خرمی مالک دودانگ وجواد ضرغامی مالک یکدانگ مشاع طبق اسنادعادی خریداری نموده اند وخواندگان ردیف سوم وچهارم شرکت پاسارچوب با مدیریت آقای مجیدپورجبار وآقای بهمن دانش از قبل خواندگان ردیف دوم درملک متصرف هستند وچون فروشنگان متعهد بتخلیه وتحویل ملک بوده اند علی رغم وجود اسناد عادی وصدور احکام از دادگاههای شهرستان واستان سابق تهران بتعهد خود عمل نکردند وملک مورد خریداری را به (تقی کتابی) تحویل ندادند در این خصوص دعوی علیه آقایان مهدی خرمی وجواد ضرغامی که مالک رسمی وقانونی سه دانگ مشاع از املاک ثبتی فوق بوده اند اقامه نگردیده است ... بعد از اینکه پرونده امر در شعبه 213 دادگاه عمومی تهران مطرح رسیدگی بوده ودرتاریخ 19/1/78 آقای ناصر صنیعی احد از وکلای آقای تقی کتابی لایحه بدادگاه مرجوع الیه تقدیم داشته واظهار میدارد که چون طبق نظر دادگاه دعوی مالی شناخته شده است بنبراین خواسته موکل مجموعا" خلع ید از پلاک موردتازع بوده است ومبلغ بیست ویک میلیون ریال تقدیم میشود وبراین اساس هم هزینه دادرسی پرداخت شده وبدون اینکه تغییرعنوان خواسته بخواندگان وبا وکیل ایشان ابلاغ شود رسیدگی جریان یافته وبراساس این خواسته دادگاه بدوی حکم به خلع ید صادر نموده که مراتب در شعبه سیزدهم دیوانعالی کشور مورد عنایت واقع نگردیده ورای مورد تایید واقع میشود ب تصرفات مرحوم علی اصغر ونکی وبعد از فوت وی ورثه متوفی بلحاظ مالکیت مشاعی وادعای مالکیت اعیانی وحقوق کسب وپیشه وسرقفلی بدون هیچگونه تصرفی تا زمان اقامه دعوی استمرار واستدامه داشته است استیلاء ید خواندگان درپلاک ثبتی موصوف به جهت وجود سند صحیح حقوق مورخ 25/6/1348 مربوط به حقوق کشاورزان وحق ریشه درملک مورداختلاف بوده که متعاقبا" مرحوم علی اصغرونکی براساس گواهی گواهان مذکور در صورتمجالس تحقیق ومعاینه محل مبادرت به احداث بنا واعیانی وحفر یک حلقه چاه درملک مزبور نموده است واستشهادیه تقدیمی که توسط عده ای از اهالی ومعنرین ده ونک تسجیل گردیده موید ومثبت این امر است مضافا" که معترضین به رای صادره مدعی هستند که علاوه برمالکیت قهری نسبت به اعیانی صاحب ومالک حقوق ناشی ازعقد اجاره نیز هستند که درمراحل رسیدگی به این امر وادعا رسیدگی قضائی وحقوقی صورت نگرفته است ج-لایحه اعتراضیه متضمن این ایراد است که علیرغم اینکه براساس اسنادعادی وصدور حکم از مراجع قضائی قبل از پیروی انقلاب اسلامی آقای تقی کتابی مدعی مالکیت برپلاک ثبتی موصوف است لکن تا بحال موفق بدریافت ثبت این امر در اداره ثبت اسناد واملاک نگردیده وسوابق موجود در اداره ثبت نشان دهنده این امر است که مالکین پلاک ثبتی فوق افراد دیگری غیر از شخص آقای تقی کتابی هستند بنابراین وجود تغییر خواسته از تخلیه وتحویل ملک بعنوان خلع ید پذیرش آن وصدور حکم منطبق با قانون نبوده است زیرا برای خلع ید واستماع آن می باید مالکیت رسمی مدعی ثبت رسیده واستناد دادگاه بدوی به بند 2 وماده 140 قانون مدنی فاقد وجهه قانونی است مضافا" که وجود قولنامه وصدور حکم بنفع مدعی مالکیت مادام که این امر در دفتر املاک به ثبت نرسیده است ادعای مالکیت واقامه دعوی خلع ید وصدور حکم صحیح نیست د- معترضین به رای صادره ووکیل ایشان در لوایح تقدیمی مدعی هستند که مرحوم علی اصغر ونکی براساس سندعادی حقوق زارعانه واعیانی پلاک ثبتی مورد نزاع را از کشاورزان خریداری نموده اند واین امر قبل از آنکه طبق سندرسمی پلاک ثبتی 706 فرعی از 70 اصلی وسیله مالک اولیه خانم تومان مستوفی المماکی به آقایان مهدی خرمی وعلی اکبرونکی (شماره 6925 مورخ 1/4/49 دفتر 248 تهران ) انتقال یابد صورت گرفته وطبق رای داوران دیوانعالی کشورحقوق اعیانی وزارعانه برای متصرفین وکشاورزان شناخته شده وبه ثبوت رسیده است این امر طبق همان سند نیز بنحو خاص مورد اشاره واقع گردیده وفروشنده اظهارداشته نسبت به حق ریشه ودسترنج کشاورزی وسایر حقوق زارعانه دیگر موراد معامله (احتمالی ) کسی را حقی و... ادعائی نیست وچنانچه درآینده هرگونه ادعا وآغاز سخنی شود از حال الی ده سال شمسی ازعهده جوابگوئی شخصا" براید... از این تعهد این معنا مستفاد که احتمال ادعای حقوق اعیانی وزارعانه از ناحیه اشخاص غیر در همان زمان وجود داشته است ومی توان موید صحت ادعای معترضین به رای صادره باشد ک درمراحل رسیدگی مورد عنایت دادگاه نخستین وشعبه سیزدهم دیوانعالی کشور براساس دلایل ومدارک ابرازی در مرحله تجدیدنظر واقع نگردیده است بناعلیهذا نظربه اینکه صدورحکم برتایید استواری دادنامه صادره از دادگاه نخستین بدون عنایت والتفات به اعتراضات ودلایل ابرازی درمرحله تجدیدنظر ازناحیه تجدیدنظرخواهان ووکیل ایشان صورت گرفته است چنین بنظرمی رسد موضوع مشمول بند ب ماده 326 قانون آئین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی وانقلاب ومتضمن اشتباه است این نظریه پس از موافقت حضرت آیت ا.. مقتدانی دادستان محترم کل کشور طی شماره 5/90806/79/140-9/11/79 از دفتر دادسرای دیوانعالی کشور بدیوانعالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع وبکلاسه فوق ثبت شده است.
هیات شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عبداله پورعضو ممیزواوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای میدهد.
رای
بسمه تعالی
ایرادات وارده به رای شعبه محترم سیزدهم دیوانعالی کشور از سوی دادسرای محترم دیوانعالی کشور وراد نیست زیرا
1-ایراد ذکرشده دربند الف نظریه آقای دادیار محترم دادسرای دیوانعالی کشور مبنی براینکه چون ابتدا محکوم له تقاضای تخلیه نموده درخواست خلع ید بعدی وی در لایحه 19/1/78 بدون ابلاغ این تغییر خواسته به خواندگان از حیث مقررات آئین دادرسی مدنی صحیح نبوده ودادگاه نخستین ودرمرحله تجدیدنظر توجهی بمورد نقص مذکورنگردیده اشکال بند الف که شرح آن درفوق بیان شده بجهات ذیل موثر درسرنوشت پرونده نیست باین معنا که گرچه وکیل محکوم له درستون خواسته دادخواست واژه تخلیه را بکار برده ولی شرح دادخواست ولوایح تقدیمی ودر صورتجلسات دادگاه تصرف خواندگان را غاصبانه اعلام کرده از طرفی بفرض اینکه واژه تخلیه سهوا" یا بهرعلتی در دادخواست آمده باشد شرح دادخواست ومدارک ابرازی محکوم له بگونه وکیفیتی که از واژه تخلیه معنای مبتنی بریک رابطه حقوقی سابق استفاده نمیشود بااین تلقی درجریان رسیدگی دادگاه بعنوان نقص پرونده بوکیل محکوم له اعلام کرده بجهت مالی بودن خواسته هزینه دادرسی پرداخت نماید وکیل خواهان نیز ضمن تقویم تمبر مربوط به هزینه دادرسی را ابطال نموده بعبارت دیگر دلیلی بررابطه حقوقی استیجاری بین محکوم علیهم وید مالکانه سابق وجود ندارد تا ازاین حیث ایراد عنوان شده قابل توجه باشد اجاره نامه استنادی بین شرکت پاسارچوب وقراردادکاری قبلی با مرحوم اصغرونکی هم بجهت اینکه قبلا" با اختیار تفویض شده در وکالتنامه رسمی 38953-2/12/52 به آقای غلامحسین ونکی برادرش مع الواسطه طی مبایعه نامه مورخ 24/12/1353 عرصتا" واعیانا" با کلیه حقوق متصوره به محکوم له (آقای تقی کتابی ) فروخته شده سپس احکام صادره شعب پنجم دادگاه شهرستان وششم دادگاه استان سابق مبنی برمحکومیت مرحوم علی اصغرونکی وغلامحسین ونکی وحسن وزهرا ونکی وآقایان مهدی خرمی وجواد ضرغامی دایر به انتقال رسمی پلاک 706 فرعی از 70 اصلی بشرح مبایعه نامه های 24/12/1353 در یکی از دفاتر اسنادرسمی صادرگردیده با این اوصاف ایراد عدم استفاده از خلع ید بشرحی که گذشت موثر در نقض حکم شعبه سیزدهم دیوانعالی کشور نمی باشد 2- ایراد بند ب اعلام شده در نظریه آقای دادیار دایر به اینکه نصرف مرحوم علی اصغر ونکی وبعد از فوتش تصرف ورثه اش بلحاظ مالکیت مشاعی وادعای اعیان وحقوق حق کسب وپیشه وسرقفلی آنان که بدون هیچگونه اعتراض استمرار یافته واین استمرار ناشی ازسندصلح مورخ 25/6/48 مربوط به حقوق کشاورزان وحق ریشه بوده که مودای گواهی گواهان هم درهمین جهت وبرحقانیت مرحوم علی اصغر ونکی وبعد ورثه اش بیان شده بجهات ذیل وارد نیست اولا" بفرض اینکه حقوق کشاورزان وحق ریشه درملک مورد ترافع برقرار میبود حقی از این حیث برای علی اصغر ونکی متصور نبوده به این نحو که آن مرحوم طی وکالتنامه رسمی 38953-2/12/53 دفترخانه 28 تهران با تفویض انتقال وفروش عرصه واعیان پلاک مورد نزاع باکلیه حقوق متصوره به غلامحسین ونکی برادر خود وبعدفروش موضوع وکالت باضافه سهم مالکانه خود (غلامحسین ونکی اصالتا" و وکالتا" )وی برای ورثه اش باقی نمانده تا قابل مطالبه باشد ثانیا"اظهارات گواهان دلالت براحداث اعیانی توسط مرحوم علی اصغر ونکی در سال 50 یا 1351 وتصرفات آن مرحوم وبعد از وی تصرفات ورثه اش دارد... در این خصوص هم با صحت مراتب اظهار شده از طرف گواهان با توجه به اینکه مرحوم علی اصغر ونکی بعد از احداث اعیانی در تاریخ 24/12/53 ملک مورد بحث را عرصتا" واعیانا"مع الواسطه منتقل کرده بنابراین استمرار تصرفاتش وبعد ورثه اش متلقی از مالک عرصه واعیان ویا ناقل قانونی نبوده بخصوص اینکه رای قطعی برمحکومیت علی اصغر ونکی وسایرین که مجموعا" مالک ششدانگ پلاک مورد بحث بودند به انتقال رسمی ملک درحق محکوم له (تقی کتابی )صادرگردیده سپس اجرائیه نیز صادرشده 3- دربند ج نظریه بعدم اجرای حکم صادره شعبه پنجم دادگاه شهرستان وششم دادگاه استان تهران قبل از انقلاب وعدم توفیق در ثبت ملک بنام محکوم له وباقیماندن ثبت ملک بنام اشخاص دیگر (مرحوم علی اکبر ونکی به نسبت سه دانگ ومهدی خرمی وجواد ضرغامی به ترتیب به نسبت دو ویک دانگ ) بیان گردیده گرچه مراتب فوق مطابق واقع میباشد. ولی نظریه دادسرای دیوانعالی کشور از حیث عدم اجرای حکم به الزام به تنظیم سند رسمی دلیل محکوم برعدم حقانیت محکوم له که مالکیتش در دادگاهها ثابت شده نیست توجها"به اینکه در اینگونه موارد قواعدمرور زمان نیز حاکم نمی باشد واحکام صادره قبل از انقلاب هم از طریق دیگر زایل نشده به ویژه اینکه آقایان مهدی خرمی وجواد ضرغامی مالکین سه دانگ به پای بندی فروش وانتقال قدرالسهمی خوداعم از عرصه واعیان به آقای تقی کتابی باقی هستند وبشرح لایحه ثبت شده بشماره 608-29/3/75 اقرار به مراتب فوق نمودند وآقایان غلامحسین وحسن وخانم زهرا ملقبه به قدسیه فرزندان مرحوم علی اکبر(مرحوم علی اکبر مالک سه دانگ پلاک مورد دعوی بوده بعد از فوتش اسامی اخیرالذکر ومرحوم علی اصغر ونکی وهمسرآن مرحوم جز ورثه میباشند) بشرح لایحه ثبت شده بشماره 609-29/2/75 نسبت به انتقال عرصه واعیان به قدرالسهمی خود اعتراف نمودندبه این ترتیب عدم ثبت ملک دردفتر املاک با وجود احکام قطعی برمالکیت محکوم له تصرفات قانونی محکوم علیهم را ثابت وتوجیه نمی کند بخصوص اینکه متصرف سابق ومتصرفین لاحق دلیل ومدرکی دایر به استیذان از دارندگان ورقه مالکیت ومالک بعدی که بموجب اسناد عادی وحکم دادگاه مالکیتش ثابت گردیده ارائه ندادند تا ادامه تصرفات آنان توجیه قانونی وشرعی داشته باشد 4- استناد به رای داوران دیوانعالی کشور مبنی بر اینکه برای کشاورزان ومتصرفین حقوق اعیانی وزارعانه شناخته شده صرفنظر از اینکه مرحوم علی اصغر ونکی فرزند علی اکبر (مالک سه دانگ ) واحد ازورثه ونسبت به قدرالسهمی خودش مالک بوده نه زارع مذکور در رای استنادی بفرض اینکه چنین حقوقی برای مرحوم علی اصغر ونکی متصور بوده نامبرده عرصه واعیان وکلیه حقوق متصوره معترضین قابل استناد باشد .5-بموجب سندقطعی انتقال شماره 6925-1/4/49 دفترخانه 248 که بانو توفان مستوفی المماکی ششدانگ پلاک 706 فرعی از 70 اصلی واقع درتهران را به مهدی خرمی وعلی اکبر ونکی می فروشد در متن سند از سوی فروشنده اظهار شده نسبت به حق ریشه ودسترنج کشاورزی وسایر حقوق زارعانه دیگر موارد معامله (احتمالی) کسی را حقی ....وادعائی نیست چنانچه در آینده هرگونه ادعا و آغاز سخنی شود از حال تا ده سال شمسی از عهده جوابگوئی شخصا" برید ... از این بخش از اظهار فروشنده آقای دادیار در نظریه خود چنین استفاده نموده از این تعهد این معنا مستفید می شود که احتمال (ادعای حقوق اعیانی) وزارعانه از ناحیه اشخاص غیر درهمان زمان صدور سندرسمی انتقال وجود داشته است ومی تواند موید صحت ادعای معترضین به رای صادره باشد که درمراحل رسیدگی مورد عنایت دادگاه نخستیم وشعبه سیزدهم دیوانعالی کشور در مرحله تجدید نظرقرار نگرفته بناعلیهذا نظربه اینکه تایید حکم دادگاه نخستین بدون عنایت به اعتراضات ودلایل ابرازی از ناحیه تجدیدنظر خواهان ومعترضین صورت گرفته چنین بنظر می رسد موضوع مشمول بند ب ماده 326 قانون آئین دادرسی مدنی باشد... این بخش از نظریه آقای دادیار قابل امعان نظر وموثر درنقض رای شعبه سیزدهم دیوانعالی کشور نمی باشد باین معنا که اگر درسندرسمی انتقال ملک فروشنده پاسخگوئی ادعای احتمالی را درظرف چندسال پس از وقوع معامله متوجه خودش میکند از باب تحکیم معامله است نه اینکه در واقع معترضی وجود دارد ویاحقوقی شناخته شده ومعلوم برای دیگری متصور می باشدبلکه اساسا" در سیاق معمول معاملات وتنظیم سند رسمی انتقال چنین عباراتی قید می شودواین عبارات دلیل برصحت ادعای معترضین به بی اعتباری رای تلقی نمیشود آنطور که آقای دادیار دادسرای دیوانعالی کشور اظهار عقیده نمودن بعلاوه بفرض اینکه در سند حقوق زارعانه منظور شده باشد کسی در مدت ده سال بعد از تنظیم سند رسمی ادعای حقی ننموده از طرفی چون خریدار سه دانگ پلاک مورد تازع علی اکبر ونکی ( پدر مرحوم علی اصغر وغلامحسین و حسن وخانم زهرا ملقب به قدسیه نام خانوادگی همگی ونکی ) بوده چنین حقی برای خریدار فوق در سند قطعی معامله مستثنی نشده وهمچنین برای خریدار سه دانگ دیگر نیز چنین حقی در سند قائل نگردیده اگر خریدارن دارای حق کشاورزی وزارعانه بودند درهمان سند مستثنی میشد پس ادعای احتمالی حق زارعانه متوجه اشخاص دیگری است که طرف معامله نبودند بعبارت دیگر اگرخریداران دارای حقوق زارعانه بودند در سند رسمی انتقال قید اینکه حقوق زارعانه متعلق به خریداران است مستثنی میگردید با این بیان وباتوجه به اینکه دادسرای دیوانعالی کشور در رد دلایل ابرازی محکوم له هیچگونه استدلال قابل توجهی ننموده اشکالات وارد شده در حدی نیست که تاب معارضه با دلایل ومستندات ابرازی خواهان را که اساس حکم دادگاه به وی قرار گرفته ودرشعبه سیزده محترم به دیوانعالی کشور ابرام گردیده داشته باشد لذا رای شماره 238 و 239/13-11/4/79 شعبه محترم سیزده دیوانعالی کشور که بارعایت جهات شرعی وموازین قانونی بر ابرام رای شماره 127 الی 129-1/2/78 شعبه 213 دادگاه عمومی تهران صادرگردیده خالی از اشکال قانونی است با رد درخواست دادسرای محترم دیوانعالی کشور وتایید رای شماره 238 و239/13-11/4/79 شعبه سیزدهم دیوانعالی کشور پرونده اعاده میشود.
مستشار- محمد هادی عبداله پور عضومعاون- سعادت اله سلطانی نژاد
بتاریخ :7/3/82 پرونده کلاسه:82/111و112و113 شماره دادنامه:22و21و20
مرجع رسیدگی شعبه 31 دادگاه حقوقی تهران
خواهان مطالبه خسارت وجلب ثالث وخوانده تقابل شرکت پاسارچوب با وکالت ایرج کاظمی-بزرگراه جلال آل احمد نبش کوی نهم ساختمان 73 ط اول واحد 2
خواهان تقابل: گیتی تمدن –افسانه- مریم- یاسمین همگی کتابی با وکالت حسن حیدرزاده – دکترفاطمی روبروی بانک ملت شعبه سازمان آب پ 129 ط اول
خواندگان:شهرداری منطقه 3-خ شریعتی روبروی حسینیه ارشاد ووراث علی اصغر ونکی –امید-سعید-معصومه-مریم-فاطمه همگی ونکی وفروغ کاظمی–میدان ونک خ ملاصدرانبش خ شاد پ 6 خواسته:مطالبه خسارت-تقابل-جلب ثالث
گردشکار:دادگاه با بررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام ومبادرت بصدور رای مینماید.
رای دادگاه
برابر دادنامه های شماره 129 تا 127-21/2/78 صادره از ایندادگاه که تصویر آن پیوست پرونده است شرکت پاسار چوب (با مسئولیت محدود) وبامدیریت آقای مجیدپورجبار محکوم به خلع ید از یک قسمت از مدلول پلاک ثبتی 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 ثبتی تهران در حق متوفی تقی کتابی شد.وکیل مزبور پس از حصول قطعیت وابرام آن در شعبه 13 دیوان کشور بمرحله اجراء درآمده است. مدیریت شرکت خواهان با طرح دعوی حاضر مدعی شده که آن شرکت بیش از این براین باور که عین مستاجره که بصورت یک واحد زیرزمین میباشد در مالکیت ورثه متوفی علی اصغر ونکی قرار دارد آن را از آنان اجاره کرده وسرقفلی محل تجاری مزبور را هم به مالکین مذکور پرداخت کرد وبعد با اخذ پروانه تاسیس نمایشگاه وفروشگاه صنایع چوبی وصرف هزینه های زیاد از قبیل امتیاز آب وبرق وپرداخت حق پذیره به شهرداری ودکوراسیون وتزئینات لازم ومتعارف برای یک نمایشگاه محل مزبور را آماده بهره برداری نموده وسالهای سال از آن استفاده کرده واجاره مقرر را هم به موجرین قراردادی خود پرداخت کرد.تا اینکه پس از طرح دعوی از سوی تقی کتابی مورث خواندگان اصلی علیه ورثه علی اصغر ونکی واو مواجهه با حضور مدعی دیگری نسبت به ملک مرقوم شد.که سرانجام منجر به خلع ید از ملک استیجاری ومتصرفی خود بدون دریافت هرگونه حق کسب وپیشه وسرقفلی شد.اضافه نموده که چون آن شرکت در طول مدت متصرف خود متحمل هزینه هائی شده که درزمان تخلیه ورفع ید (یعنی اجرای حکم دادگاه) اسکان انتزاع آن از محکوم به نیست وارزش افزوده ای میباشد که برملک محکوم لهم داخل خواهد شد لذا باطرح دعوی حاضر بطرفیت ورثه متوفی تقی کتابی محکوم لهم اجرائی دادنامه های مذکور در صدر رای ونیز طرح دعوی جلب ثالث بطرفیت شهرداری منطقه سه تهران اولا" الزام خواندگان را بپرداخت ارزشهای افزوده وامتیازات عنوان شده آب وبرق وگاز و با جلب نظر کارشناس ونیز الزام شهرداری را بپرداخت حق پذیره های دریافت شده برای تغییر کاربری ملک (زیرزمین موضوع نمایشگاه سابق) از مسکونی به تجاری خواستار شده است .آقای ایرج کاظمی وکیل شرکت خواهان نیز با تکرار ادعای شرکت موکل خواستار صدور حکم به حقانیت موکل در زمینه های فوق شده است وآقای حسن حیدرزاده وکیل دادگستری بوکالت از سوی ورثه متوفی تق کتابی با طرح دعوی تقابل وتاکید برااینکه اقلام ورثه علی اصغر کتابی در فروش سرقفلی واجاره دادن زیرزمین بشرکت پاسارچوب با فرض اینکه تمامی ملک واعیانی ها به آن (اعم از سرقفلی ) بیشتر از سوی عای اصغر ونکی به تقی کتابی فروخته شده واقدام ورثه علی اصغر کتابی بدون اذن واجازه مورث مذکور صورت گرفته است وفضولی بوده ومداخلات سرکت در ملک مذکور واستیفاء منافع از آن خاصه پس از وقوف از طرح دعوی خلع ید موکل سابق(متوفی تقی کتابی) واستمرار وخلع ید در آن واحراز غاصبانه بودن یدخوانده تقابل در ملک موصوف مداخله ناروا محسوب وفاقد استحقاق دریافت وجهی میباشد وبطلان دعوی خواهان مذکور را خواستار شد.ضمنا" درخواست صدورحکم به محکومیت شرکت پاسارچوب بپرداخت اجرت المثل ایام تصرف را خواستار شده است.شهرداری مجلوب نیز بشرح لایحه وارده شماره 4114-12/10/81 اعلام نمود که ملک پلاک ثبتی 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 ثبتی تهران واقع در خیابان ملاصدرا دارای کاربری مسکونی بوده وپروانه ساختمانی شماره 12711-4/5/49 برروی آن صادر شده وشرکت پاسار چوب در تبدیل زیرزمین استیجاری به محل تجاری مرتکب تخلف شده وحسب درخواست نامبرده که بشماره 46880-24/7/71 ثبت هیات منتخب طرح تفصیلی شهرداری با تبدیل کاربری زیرزمین ملک بمساحت 385 مترمربع از مسکونی به تجاری درقبال دریافت عوارض متعلقه موافقت ونهایتا" منجر بصدور گواهی بلامانع شماره 22866/503-23/5/74 گردیده اضافه نموده از آنجائیکه وضعیت ایجاد شده وتغییرکاربری زیرزمین بمنزله یک حق قائم به مستاجرنیست تا اسکان انتقال آن مقدور باشد لذا صدور حکم به بطلان دعوی خواهان را خواستار شده است. دادگاه نظر باینکه ادعای آقای وکیل خواهان اصلی در مورد تحمیل امتیازات قانونی برای +++ محکوم به از قبیل امتیاز آب وامتیاز برق وگاز وسیستم لوله کشی وکابل کشی وتاسیسات مربوطه به آن که توسط شرکت برای وبرای محل شرکت ایجاد وتاسیس شده مربوط به ملک بوده وغیرقابل انتزاع از آن است وفی نفسه نوعی ارزش افزوده برملک محکوم میباشد وتقی کتابی وجانشینان او قانونا" استحقاق استفاده مجانی وبلا عوض آن را نخواهد داشت وحاضر به مصالحه وسازش با محکوم علیه اجرائی هم نشده ان از سوی دیگر هرچند که شرکت خواهان نیز بگفته وکیل وی اجاره مقرر را به موجرین قراردادی خود پرداخت کرده لیکن با توچه به اینکه ورثه علی اصغرکتابی دست کم از تاریخ تقدیم دادخواست وطرح دعوی تقی کتابی علیه شرکت پاسارچوب وغیره دایر بر خلع ید (یعنی مورخه 23/5/75) موضوع پرونده کلاسه 75/196 و75/351 که منجر ه دادنامه های شماره 129تا 127-27/1/78 شده استحقاق دریافت اجاره را نداشته اند.بعبارت دیگر شرکت مستاجرنیز بافرض حدوث اختلاف در شخصیت موجر خود ملزم به تودیع اجاره مقرر در صندوق دادگاه بوده نظرباینکه نامبرده به تکلیف مزبور عمل نکرده لذا دادگاه بمنظور تعیین ارزش امتیازات وافزوده های ایجاد شده در مورد اجاره سابق(زیرزمین ونمایشگاه صنایع چوبی) از یک طرف ونیز تعیین اجرت المثل ایام تصرف شرکت از تاریخ 23/5/75 تا زمان تخلیه وخلع ید ملک(مورخ 23/9/81) مبادرت بصدور قرارکارشناسی کرد.وآقای مهندس خراسانی زاده کارشناس منتخب دادگاه ضمن بازدید از محل محکوم به مورد نزاع اولا" جمع ارزش کارهای انجام شده توسط مستاجر سابق درمورد اجاره ازقبیل کف سازی سقف کاذب،سفت کاری ،نازک کاریهای انجام شده سیستم برق فشارقوی وضعیف ،تابلو چراغ ها ،کنتور،کلیدوپریزها،تلفن ، سیستم تهویه مطبوع شامل دستگاه کانالها،دریچه هاوکنترلها،دکورهای چوبی،تابلو سردر،اخذانشعابات برق وگاز وتلفن را جمعا" مبلغ چهرصد وپنجاه میلیون ریال واجرت المثل مورد اجاره از 23/3/75 لغایت 23/9/81 جمعا" بمدت 78 ماه مبلغ 000/000/39 ریال برآوردنموده .نظریه خود را بدادگاه اعلام که بشماره 4392-8/11/81 ثبت شده وبطرفین ابلاغ گردیده که از سوی وکیل خواهن اصلی نسبت به آن اعتراضی نکرده وآقای حیدرزاده نیز در خارج از موعد مقرر یک هفته پس ازابلاغ بنظریه مزبور اعتراض نموده که بلحاظ عدم موقعیت قانونی آن اعتراض مزبور رد شده فلذا دادگاه با توجه به مراتب فوق با پذیرش دعوی اصلی وطاری مستندا" بماده 198 از قانون آ .د. م ومواد301 و302 و308و 324 قانون مدنی ومواد 1و2 از قانون مسئولیت مدنی مصوب سال 1339 اولا" خواندگان دعوی اصلی (ورثه متوفی تقی کتابی) محکوم عنه بپرداخت مبلغ چهارصدوپنجاه میلیون ریال بابت هزینه های صرف شده واحصاء شده دربالا بابت اصل خواسته در حق خواهان اصلی شرکت پاسارچوب 0با مسئولیت حدود) با مدیریت مجید پورجبار ثانیا" در مورد دعوی خواهان مذکور بخواسته جلب ثالث شهردای دایر برواگذاری حق پذیره پرداخت شده بابت نمایشگاه مذکور از جهت تعیین کاربری محل آن از مسکونی به تجاری بشرح متن پیش گفته نظرباینکه برابر صورت جلسه مورخه 28/9/1371 دبیرخانه کمیسیون ماده پنج قانون شهرسازی که به امضاء نمایندگان جامعه وقت مهندسان ومشاوران ایران ونماینده وقت شهرداری تهران رسیده وتصویر آن از سوی آقای وکیل خواهان اصلی بدادگاه ارائه گردیده وضمیمه میباشد وناظر برمحلهای استیجاری میباشد که در طول مدت تصرف با پرداخت حق پذیره از مسکونی به تجاری نیز کاربری داده شده ومحل مزبور به موجب حکم دادگاه (ویا برحسب درخواست شخص مستاجر) تخلیه گردیده در بند آخر صورت جلسه مذکور تصریح گردیده(... در صورتیکه مستاجر ویا متصرف از محلی به محل دیگر منتقل شده مابه التفاوت عوارض اعم از ثبت یا منفی محاسبه ودر حساب فیمابین شهرداری ومشاوره منظور میگردد...) نظر باینکه شهرداری بشرح پیش گفته اقرار به دریافت حق پذیره وعوارض برای تعیین کاربری 385 متر مربع زیرزمین از شرکت پاسارچوب نموده نظرباینکه زیرزمین تعیین کاربری داده شد ه بموجب حکم دادگاه تخلیه گردیده ومحکوم له وموجر ومالک ملک نیز حاضر به احتساب حق پذیره پرداخت شده بامحکوم علیه وانتقال حق مزبور بخود در قبال پرداخت بهاء آن به صاحب امتیاز نیست لذا دادگاه مستندا" بماده 198 از قانون آ.د.م حکم به الزام شهرداری به حذف ولغو امتیاز کاربری تجاری از نمایشگاه مذکور ومنظورکردن درمحل دیگری که شرکت پاسارچوب تعیین وعرفی مینماید صادر واعلام میگردد.ثالثا" خوانده تقاب (شرکت پاسارچوب) محکوم است بپرداخت مبلغ سی ونه میلیون ریال بابت اجرت المثل تصرف در مورد دعوی خواهان مقابل علیه ورثه علی اصغر ونکی نظر به اینکه خواسته فوق یک دعوی مستقل تلقی میگردد لذا مستلزم صرح دعوی جداگانه ای ومتصرف از دعوی طاری تقابل میباشد رای در فرجه بیست روزه پس ازابلاغ در دادگاه استان قابل تجدید نظر است../ک
رئیس شعبه 31 دادگاه عمومی تهران
مهدیزاده
بسمه تعالی
بتاریخ :27/9/82 شماره دادنامه:1197 کلاسه پرونده:82/28/888
مرجع رسیدگی شعبه 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران
تجدیدنظرخواه:شهردار شهرداری منطقه سه تهران آقای علی اصغر تهرانی خیابان شریعتی پایین تر از حسینیه ارشاد
تجدیدنظرخوانده: شرکت پاسارچوب با وکالت آقای ایرج کاظمی بزرگراه جلال آل احمد نبش کوی نصر پلاک 73 طبقه اول واحدشماره 2
تجدیدنظرخواسته: دادنامه شماره 22-21-20 مورخ 7/3/82 صادره از شعبه 31 دادگاه عمومی تهران
گردشکار:تجدیدنظرخواه دادخواستی بخواسته فوق تقدیم داشته که به این شعبه ارجاع وپس از ثبت بکلاسه فوق وانجام تشریفات قانونی مورد رسیدگی واقع وسرانجام در وقت مقرر فوق العاده دادگاه تشکیل وبا بررسی اوراق ومحتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام وبشرح زیر مبادرت بصدور رای مینماید.
((رای دادگاه))
درخصوص تجدیدنظرخواهی شهردارمنطقه 3 بطرفیت شرکت پاسارچوب (بامسئولیت محدود) نسبت به قسمت اخیر دادنامه شماره 22و21و20-7/3/82 صادره از شعبه محترم 31 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن شهرداری محکوم برحذف ولغو امتیاز کاربری تجاری از نمایشگاه مبل شرکت مذکور ومنظورکردن کاربری تجاری در محل دیگری که شرکت تجدیدنظرخوانده تعیین مینماید شده است با التفات به اوراق پرونده ولوایح تقدیمی در مرحله تجدیدنظر خواهی باینکه اولا"- تجاری یا مسکونی بودن املاک براساس ضوابط شهرسازی وطرح تفصیلی تعیین میگردد وکلیه تغییرات آتی نیز براساس ضولبط مقرر انجام می پذیرد ثانیا" حقوق ایجاد شده در نتیجه تجاری بودن محل در واقع یک حق تبعی وفرعی بوده ووابسته به ملک است لذا اصل برغیر قابل تغییر وانتقال بودن کاربری تجاری املاک میباشد ودر استثنائات فقط در حد مستثنی منه قابل عدول از این اصل است ثالثا" استثناء مربوط به شرکت مهندسین مشاور مربوط به دستورالعمل شماره 951/م/11270/114-15/10/71 دبیرخانه کمیسیون ماده پنج مربوط به صورتجلسه 28/9/71 در مورد شرکتهای مشاوری است که تحت پوشش سازمان برنامه وبودجه میباشند در نتیجه چون شرکت تجدیدنظرخوانده اصولا" شرکت مهندسین مشاور نمی باشد لذا مشمول حقوق استثنائی نبوده علیهذا رای صادره که مبتنی برصورتجلسه ودستورالعمل دبیرخانه کمیسیون ماده پنج اصدار یافته خلاف موازین قانونی تشخیص لذا با وراد دانستن اعتراض مطروحه مستندا" بماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی حکم تجدیدنظر خواسته را نقض ودعوی مطروحه را مردود اعلام مینماید.رای صادره حضوری وقطعی است.%ر
رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران مستشار دادگاه
الهیاری دقیقی
دیوانعالی کشور
شعب تشخیص
شماره تجدیدنظر:83/8/34033 بسمه تعالی
تاریخ رسیدگی:10/10/84
شماره دادنامه: 84/1721 ش 8 ت
تجدیدنظرخواه:شرکت پاسارچوب بنشانی بزرگراه جلال آل احم نبش کوی نهم ساختمان 75 طبقه اول واحد دو
تجدیدنظرخوانده: شهرداری منطقه سه تهران
تجدیدنظرخواسته: دادنامه شماره 82/1197 صادره ازشعبه 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران
تاریخ ابلاغ دادنامه ره تجدیدنظرخواه: 11/11/82
تاریخ وصول دادخواست تجدیدنظر: 4/12/82
مرجع رسیدگی شعبه هشتم تشخیص دیوانعالی کشور
هیئت شعبه آقایان: محمدحسین ایمانی (رئیس)-عبدالرضا کریمی صحنه سرائی-عبدالعلی ناصح (مستشاران)-مسعودکریمپور ورضا حاتمی (اعضاء معاون)
خلاصه جریان پرونده:
برابر دادنامه 22 و21 و20 که عطف به شماره دادنامه 129 تا 127 مورخ 1/2/78 شعبه 21 دادگاه حقوقی تهران صادرشده است شرکت پاسارچوب محکوم به خلع ید از یک قسمت از پلاک ثبتی 706 فرعی از 70 اصلی بخش 11 تهران درحق مرحوم تقی کتابی شده که در مقام اجرای رای قطعی دعوی مالکیت به سرقفلی ملک بلحاظ وجود رابطه استیجاری بین ورثه علی اصغرونکی وآن شرکت مطرح ساخته است که با پرداخت اجاره بها به موجرین مواجه حکم خلع ید شده است با توجه به تحمل هزینه هائی که موجب ارزش افزوده ملک شده است طرح دعوی جلب ثالث بطرفیت شهرداری منطقه سه تهران ومطالبه خسارت با الزام شهرداری بپرداخت ارزشهای افزوده وامتیازات عنوان شده آب وبرق وگاز وپرداخت حق پذیره های دریافت شده برای تغییر کاربری ملک از مسکونی به تجاری خواستار شده است ورثه متوفی تقی کتابی نیز با طرح دعوی تقابل محکومیت شرکت را به پرداخت اجرت المثل ایام تصرف خواستار شده است شهرداری اقدام شرکت را درتبدیل محل مسکونی به تجاری مرتکب تخلف شده است ووجوه دریافتی بابت موافقت هیات منتخب طرح تفصیلی در قبال دریافت عوارض متعلقه پرداخت شده است وپرداخت آن قائم به حقوق مستاجر ورابطه استیجاری نیست درخواست صدور حکم به بطلان دعوی خواهان شده است دادگاه آنچه را که بمیزان هزینه از قبیل امتیاز آب وبرق وگاز وسیستم لوله کشی وکابل کشی وتاسیسات مربوطه به آنهزینه از قبیل امتیاز آب وبرق وگاز وسیستم لوله کشی وکابل کشی وتاسیسات مربوطه به آن توسط صورت گرفته است ومربوط به ملک بوده وموجب افزوده شدن ارزش ملک شده ورثه مرحوم تقی کتابی حاضر به پرداخت ومصالحه با محکوم علیه اجرائی نشده اند واینکه از تاریخ تقدیم دادخواست خلع ید ورثه علی اصغر کتابی توسط صورت گرفته است ومربوط به ملک بوده وموجب افزوده شدن ارزش ملک شده ورثه مرحوم تقی کتابی حاضر به پرداخت ومصالحه با محکوم علیه اجرائی نشده اند واینکه از تاریخ تقدیم دادخواست خلع ید ورثه علی اصغر کتابی استحقاق دریافت اجاره نداشته اندودادگاه با جلب نظرکارشناسی برای تعیین اجرت المثل ایام تصرف شرکت از تاریخ 23/5/75 تا زمان تخلیه وخلع ید(23/9/81) واعلام نظریه کارشناسی بموجی دادنامه مذکور اقدامات انجام شده توسط نستاجر را درمورد اجاره مورد پذیرش قرارداده ودعوی اصلی وطاری را ثابت ومستندا به ماده 198 قانون آئین دادرسی مدنی ومواد 301 و302 و308 324 قانون مدنی ومواد 1 و2 قانون مسئولیت مدنی مصوب سال 1339 خواندگان دعوی اصلی (ورثه متوفی نقی کتابی ) را بپرداخت چهارصدوپنجاه میلیون ریال در حق خواهان اصلی (شرکت پاسارچوب) محکوم نموده است ودعوی خواهان را نسبت به دعوی جلب ثالث علیه شهرداری چون محل تغییر کاربری شده زیرزمین است وپس از تخلیه حق شرکت محفوظ است حکم بر الزام شهرداری به حذف ولغئ امتیاز کاربری تجاری از نمایشگاه مذکور ومنظور کردن در محل دیگری که خواهان تعیین مینماید صادر نموده است وخوانده تقابل را به پرداخت سی ونه میلیون ریال بابت اجرت المثل ایام تصرف در مورد دعوی خواهان تقابل بنفع خواهان صادر نموده است دعوی مطروحه علیه ورثه علی اصغر ونکی را دعوی مستقل دانسته که باید جداگانه ومتصرف از دعوی طاری صورت گیرد.از رای صادره شهرداری منطقه سه تهران تجدیدنظرخواهی نموده است که حسب دادنامه 82/1197 شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر باتوجه به اینکه تغییرکاربری املاک براساس ضوابط شهرسازی وطرح تفصیلی تعیین میگردد وکلیه تغییرات آتی براساس ضوابط مقرر انجام میپذیرد وحق تجاری بودن تبعی وفرعی است ووابسته به ملک است لذا اصل برغیر قابل تغییر وانتقال بودن کاربری تجاری املاک میباشد ودر استثنائات در حد مستثنی مند قابل عدول از این اصل است که بخشنامه مربوط به شرکت مهندسین مشاور دبیرخانه کمیسیون ماده پنج در مورد شرکتهای مشاوره ای است که تحت پوشش سازمان برنامه وبودجه میباشد که شرکت تجدیدنظر خوانده مشمول حقوق استثنائی مذکور نبوده لذا رای را موجه ندانسته وبانقض آن دعوی مطروحه را مردود اعلام نموده است اکنون شرکت ساختمانی وصنعتی پاسارچوب وفق ماده 18 نسبت به این رای تجدیدنظرخواهی نموده است که هنگام طرح پرونده ضمن گزارش قرائت می شود%
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید وپس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضوممیز واوراق پرونده اجمالا" مبنی برتجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره 82/1197 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده با اکثریت چنین رای میدهد:
(بسمه تعالی)
رای شعبه 8 تشخیص- نظر به اینکه وجوهی که بابت تغییرکاربری به شهرداری پرداخت شده است توسط شرکت پاسارچوب صورت گرفته است ورضایت مالک برای پرداخت وجه مذکور تحصیل نگردیده است اقدام شهرداری در حدود مقررات مربوطه که بین متصرف ملک وشهرداری قابل اعمال است ناظر برحقوق مالکانه نبوده است بنابراین دادنامه صادره ازشعبه 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران منطبق با موازین قانونی اصدار یافته است مستندا" به تبصره دوذیل ماده 18 قانون اصلاح تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب قرار رد درخواست تجدیدنظر خواه صادر واعلام میگردد%ن
هیات شعبه هشتم دیوان عالی کشور
ایمانی رئیس شعبه حاتمی کریمی صحنه سرائی
بتاریخ 17/4/87 پرونده کلاسه:83/20/1220 شماره دادنامه: 870372
مرجع رسیدگی شعبه بیست دادگاه عمومی تهران
خواهان: 1-گیتی تمدن 2-افسانه 3-نفیسه 4-مریم 5-یاسمین کتابی(ورثه مرحوم کتابی) با وکالت آقایان 1-علی صابری 2-محمدرضابوذری-تهران کارگرشمالی کوچه 4 پلاک 13 واحد 13
خوانده: شرکت پارساچوب باوکالت آقای ایرج کاظمی- تهران بزرگراه جلال آل احمد نبش کوی 9 ساختمان 73 طبقه 1 واحد 2
خواسته: فرجام خواهی
گردشکار – خواهان دادخواستی به خواسته فوق بطرفیت خوانده بالا تقدیم داشته که پس از ارجاع به این شعبه وثبت به کلاسه فوق وجری تشریفات قانونی دروقت فوق العاده/مقرر دادگاه به تصدی امضاکننده زیرتشکیل وباتوجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام وبشرح زیرمبادرت به صدور رای می نماید.
رای دادگاه
پیرو دادنامه شماره 22 و21 و20 مورخ 7/3/82 صادره ازشعبه 31 دادگاه عمومی تهران وبازگشت به دادنامه شماره 1197 مورخ 27/9/82 صادره ازشعبه محترم 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران النهایه درمقام فرجام خواهی خانم گیتی تمدن وخانمها افسانه –نفیسه- مریم- یاسمن نام خانوادگی همگی کتابی فرزندان تقی به طفیت شرکت پاسارچوب تهران موضوع درشعبه محترم38 دیوان عالی کشور مورد رسیدگی وبه موجب دادنامه شماره 83/585/38 مورخ 30/9/83 قسمت اول و ثالث دادنامه فرجام خواسته نقض دستور رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض صادرنهایتا" پرونده به این شعبه ارجاع گردیده است مع الوصف دادگاه باتوجه به محتویات پرونده اولا" در خصوص دعوی شرکت پاسارچوب با مسئولیت محدود با مدیرعاملی آقای مجیدجبارپور به طرفیت 1- وراث مرحوم تقی کتابی به اسامی صدرالذکر 2- وراث مرحوم علی اصغرونکی به اسامی امید-سعید-معصومه-مریم-فاطمه شهرت جملگی ونکی وفروغ کاظمی بخواسته الزام خواندگان به پرداخت ارزشهای افزوده وامتیازات عنوان شده آب برق وگاز دادگاه با عنایت به مفاد دادنامه های صدرالذکر وباتوجه به محتویات پرونده به لحاظ عدم احراز تقصیر وعدم رابطه مستقیم بسببیت درخسارت وارده به خواهان از سوی خواندگان ردیف اول(وراث مرحوم کتابی) مستندا" به ماده 197 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به رد دعوی نسبت به مشارالیهم صادر اعلام می نماید همچنین درخصوص دعوی خواهان بطرفیت وراث مرحوم ونکی دادگاه با احراز تقصیر آنان عنایتا" به دادنامه قطعیت یافته شماره 129 تا 127-1/2/87 که به موجب آن ملک متعلق به غیر به خواهان موصوف اجاره وسرقفلی آن واگذار گردیده است دادگاه مستندا" به مواد 198 و515 و 519 قانون آئین دادرسی مدنی ومواد 1 و2 قانون مسئولیت مدنی وماده 331 قانون مدنی حکم به محکومیت وراث یادشده به پرداخت 000/000/450 ریال بابت هزینه های متحمل شده توسط خواهان درملک متنازع فیه براساس نظریه کارشناسی مربوطه صادر واعلام می نماید همچنین در خصوص دعوی تقابل وراث مرحوم تقی کتابی بطرفیت شرکت پارساچوب به خواسته مطالبه اجرت المثل وخسارت دادرسی دادگاه مستندا" به مواد 198 و257 و515 و519 قانون آئین دادرسی مدنی ومواد 315 و316 قانون مدنی دعوی مزبور را ثابت ومحرز تشخیص صرفنظر از اعتراض وکیل دعوی تقابل نسبت به نظریه هیات سه نفره کارشناسان با عنایت به اینکه نظریه مزبور مغایرتی با اوضاع واحوال محقق قضیه ملاحظه نگردیده دادگاه دعوی مزبور را وارد ومحرز تشخیص حکم به محکومیت خوانده موصوف (شرکت پارساچوب به پرداخت مبلغ 000/760/348 ریال بابت اجرت المثل از تاریخ 20/10/1369 لغایت 23/9/1381 ونیز پرداخت مبلغ 000/550/7 ریال بابت هزینه تمبردادرسی وهزینه کارشناسی ونیزحق الوکاله وکیل طبق تعرفه مربوطه در حق خواهان های دعوی تقابل(وراث مرحوم تقی کتابی) صادر واعلام می نماید رای صادره حضوری ظرف مدت بیست روز ازتاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم تجدیدنظراستان تهران است.
رئیس شعبه بیست دادگاه عمومی(حقوقی) تهران
سروی
بتاریخ : 29/7/88 شماره دادنامه:1199 کلاسه پرونده:88/28 ت/1632
مرجع رسیدگی شعبه 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران
تجدیدنظرخواه:ایرج کاظمی بوکالت از شرکت پاسارچوب-بزرگراه جلال آل احمد نبش کوی نصر پ 73 ط 1 واحد2
تجدیدنظرخوانده: 1- گیتی تمدن 2- افسانه 3-نفیسه 4- مریم 5- یاسمین همگی کتابی-باوکالت آقایان علی صابری محمدرضابوذری-تهران خ کارگرشمالی خ 4 پ 13 واحد 13
تجدیدنظرخوانسته: دادنامه شماره 372 مورخ 17/4/87 صادره از شعبه 20 دادگاه عمومی تهران
گردشکار: دادگاه با بررسی اوراق ومحتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام وبه شرح زیرمبادرت به صدور رای می نماید.
((رای دادگاه))
تجدیدنظرخواهی ایرج کاظمی بوکالت از شرکت پارساچوب نسبت به دادنامه شماره 372 مورخ 17/4/87 صادره ازشعبه 20 دادگاه عمومی حقوقی تهران درآن قسمت که حکم به رد دعوی شرکت خواهان به طرفیت وراث مرحوم کتابی صادرشده است وهمچنین درقسمتی که حکم برمحکومیت شرکت مذکور به پرداخت مبلغ 000/760/348 ریال اجرت المثل ایام تصرف از تاریخ 20/10/69 لغایت 25/9/81 وپرداخت هزینه دادرسی وکارشناسی وحق الوکاله وکیل درحق خواهانهای دعوی تقابل )وراث مرحوم تقی کتابی) صادرگردیده است متضمن علل وجهاتی نیست تا موجبات نقض وگسیختن دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید. زیرا دادنامه موصوف مطابق با محتویات پرونده وموازین قانونی است وتجدیدنظرخواهی مطابقتی با جهات مندرج درماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی ندارد.بنابراین ضمن رد تجدیدنظرخواهی ومستندا به ماده 358 از قانون مرقوم دادنامه تجدیدنظرخواسته درموارد تجدیدنظرخواهی شده تایید می گردد. این رای قطعی است.
رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظراستان تهران مستشاردادگاه
محمدباقری روح اله باقری
پرونده کلاسه 9109982161200286 شعبه 10 دادگاه تجدیدنظراستان تهران دادنامه شماره 9109970221001307
تجدیدنظرخواهان ها ک 1-آقای حسین ونکی 2- آقای غلامحسین ونکی با وکالت آقای علی اکبر براتی دارائی وآقای سید حسن صدرالحفاظی همگی به نشانی تهران خ ولیعصر بالاتر از جام جم خیابان پروین پلاک 34 واحد 4
3- آقای علی اکبر- سید حسن براتی دارائی-صدرالحفاظی به نشانی تهران خ ولیعصر بالاتر از جام جم خیابان پروین پلاک 34 واحد 4
تجدیدنظرخواندگان :1- خانم نفیسه کتابی 2- خانم گیتی تمدن 3- خانم مریم کتابی 4- خانم افسانه کتابی 5- خانم یاسمین کتابی با وکالت آقای حسن ابراهیم زاده پاشا وآقای عیسی قلی زاده پاشا همگی به نشانی تهران بلوار میرداماد خ شهید حصاری ساختمان راز طبقه اول واحد4
6-آقای مهدی فرخنده آمال 7- آقای مصطفی انصاری 8-آقای احمد دمرچلی با وکالت آقای میثم دوست محمد به نشانی تهران بلوار میرداماد خ نسائی پلاک 12 ط 5 واحد 15
9-بانک تات با وکالت آقای رضا نوروزی به نشانی تهران خ فلسطین بالاتر از بلوار کشاورز پلاک 439 ط دوم
تجدیدنظرخواسته: نسبت به دادنامه شماره 487- 12/5/91 صادره از شعبه 47 دادگاههای عمومی حقوقی تهران
گردشکار: دادگاه با بررسی اوراق ومحتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام وبه شرح زیر مبادرت به صدور رای می نماید.
رای دادگاه
تجدیدنظرخواهی آقای علی اکبر براتی دارائی وآقای سید حسن صدرالحفاظی به وکالت از حسن ونکی وغلامحسین ونکی نسبت به دادنامه شماره 487-12/5/91 صادره از شعبه 47 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دعوای تجدیدنظرخواهان با خواسته ابطال اسناد رسمی شماره 170044 و79309 و126832 و13008 و130092 نسبت به سه دانگ منهای 150 متر مربع پلاک ثبتی شماره 706/70 بخش 11 تهران وابطال سند رهنی وتایید وتنفیذ توافق نامه عادی مورخ 8/5/74 وتحویل مورد تعهد وتنظیم سندرسمی به همراه خسارت دادرسی، مورد پذیرش دادگاه قرارنگرفته ومردود اعلام شده وارد ومحمول بر صحت نمی باشدو دادنامه معترض عنه موافق مقررات واصول دادرسی وبا استنباط صحیح اصدار یافته وتجدیدنظرخواهان در این مرحله از دادرسی دلیل یا مدرک محکمه پسندی که نقض وبی اعتباری دادنامه را ایجاب کند ابراز نکرده ولایحه اعتراضیه متضمن جهت موجه نمی باشد. از سویی از نظر این دادگاه توافق نامه عادی مورخ 8/5/74 ناظر به شخص مرحوم تقی کتابی وقابل تسری به وارث وی نمی باشد ومحتویات پرونده حکایت از آن دارد که سندرسمی ملک مورد نزاع به توسط مرحوم تقی کتابی به نام وی منتقل نگردیده تا وی ملزم به تنظیم سند بنام تجدیدنظرخواهان باشد ودر سال 85 سندرسمی پلاک مورد نزاع از سوی وراث به نام ایشان انتقال یافته است .بعلاوه مندرجات دادنامه قطعی شماره 127 و128 و129 مورخ 1/2/87 صادره ازشعبه 213 دادگاه عمومی سابق تهران نیز متضمن احراز تجدیئنظرخواهان به تاریخ 29/2/75 وموخر برتوافق نامه مورد ادعا به فقدان حق در پلاک متنازع فیه بوده وموید صحیح نبودن خواسته خواهانها می باشد. بنابراین ،دادگاه ادعای تجدیدنظرخواهان را وارد ومحمول بر صحت نمی داند ، دادنامه معترض عنه من حیث المجموع صحیح اصدار یافته، مستندا به ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی، ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی، دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید می شود.رای صادره قطعی است.
رئیس شعبه 10 دادگاه تجدیدنظراستان تهران مستشار دادگاه
محمد حسن امی محمد ترابی
دکتر علی صابری
5486 بازدید
1396/06/05
0 نظر
دیدگاه کاربران
;
;