اندر ماجرای روزگار دادفران (11)
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
اندر ماجرای روزگار دادفران (11)
علی صابری
با سپاس از مهدی شیرخانی
چکیده :حق دادخواهی زائل کننده سوءنیت متهم در بزه افترا است.
🔸تاریخ رای نهایی :1393/02/31
🔸شماره رای نهایی :9309970223900255
رای بدوی :
در خصوص اتهام آقای ف.س. و ص.م. مبنی بر توهین و افتراء کیفرخواست مورخه 92/11/7 نظر به شکایت شاکی و اسناد و مدارک و تحقیقات انجام شده و اسناد منتسب به متهمین و اظهارات مشارالیهما در مراحل اولیه و البته اقرار ضمنی نامبردگان در جلسه دادگاه و اینکه مختومه شدن پرونده اتهامی شاکی از بزه انتسابی به وی به لحاظ عدم ادله کیفری، لذا دادگاه بزهکاری و مسئولیت کیفری هر دو متهم را محرز دانسته مستنداً به مواد 608 و 695 از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند 5 از ماده 22 و تبصره 2 آن و ماده 46 از قانون یادشده زمان وقوع بزه حاکم بر محکومیت هر دو متهم به پرداخت 1000000ریال جزای نقدی بابت توهین و پرداخت هر کدام 40000000 ریال جزای نقدی صادر و اعلام میدارد. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز از ابلاغ قابل پژوهش در محاکم استان میباشد.
رئیس شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ خلجی
رای تجدیدنظر :
تجدیدنظرخواهی آقای ف.ش. فرزند م. و خانم ص.م. فرزند م. از دادنامه شماره 1233 مورخ 92/12/20 صادره از شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران که تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام توهین به پرداخت یک میلیون ریال و بابت افتراء هر یک به پرداخت چهل میلیون ریال به نفع خزانه دولت بر حسب شکایت ع.الف. محکوم شدهاند که پس از صدور رأی طی لایحهای که تقدیم دادگاه عمومی گردیده و پیوست سابقه میباشد به رأی دادگاه اعتراض و متقاضی بررسی مجدد در دادگاه تجدیدنظر بودهاند و پرونده به دادگاه تجدیدنظر و این شعبه ارسال و ارجاع گردیده است و مورد ملاحظه و بررسی قرار گرفت و اسناد و مدارک تقدیمی در سابقه مورد مطالعه قرار گرفته است و همچنین آقای م.الف. به وکالت از ع.الف. به رأی دادگاه اعتراض و خواهان رسیدگی بوده لیکن تجدیدنظرخواهان برای نقض رأی دادگاه بدوی و یا اینکه تشدید آن مدارکی ارائه نکردهاند. النهایه دادگاه ضمن رد تقاضای تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان و به استناد بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه¬های عمومی و انقلاب در امور کیفری و رعایت ماده 250 قانون مذکور به علت استناد دادگاه بدوی به ماده 695 قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات که ماده استنادی قابل قبول بابت اتهام افتراء ماده 697 قانون مجازات اسلامی فصل تعزیرات میباشد و با جمیع جهات دادنامه معترضعنه را عیناً تأیید مینمایند و تجدیدنظرخواهی آقای م.م. به وکالت از ع.الف. را به علت فقدان مدارک جدید در جهت تشدید ضمن رد تقاضا عیناً تأیید مینماید. و اما دادگاه بابت محکومیت تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام افتراء به علت اوضاع خاص اجتماعی و خانوادگی و به استناد بند پ از ماده 38 و رعایت ماده 19 قانون مجازات اسلامی 1392 به مجازات درجه هفت و هر یک را به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی تقلیل و تخفیف محکوم مینماید و رأی دادگاه از جهت ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 قابل اجراء خواهد بود. رأی صادره قطعی است.
مستشاران شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران شفیعیخورشیدی ـموسیپور
رأی اعاده دادرسی :
درخواست اعاده دادرسی آقای ف.ش. وخانم ص.م. از دادنامه شماره 900255-93/2/13 شعبه 39 دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران که در تأیید دادنامه شماره 401233-92/12/20 شعبه 1049 دادگاه محترم عمومی جزایی تهران اصدار یافته موجه است زیرا اقدامات انجام شده در پرونده و با لحاظ نمودن مفاد درخواستهای متقاضیان و با عنایت به سابقه درگیری طرفین به شرحی که در پرونده منعکس است آن بخش از دادنامه که مربوط به محکومیت آنان از جهت افتراء میباشد با توجه به نظریه مشورتی شماره 7/3849-64/6/26 اداره حقوقی قوه قضائیه و عمومات کار قضایی و رویه معمول به لحاظ عدم احراز سوءنیت خلاف موازین قانونی به نظر میرسد، لذا با قبول درخواست آنان در این قسمت از دادنامه رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی محول میگردد. دفتر پرونده اعاده شود.
رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه حسینی ـ ایزدپناهشهری