آموخته ها و اندوخته های یک دادفر

کارنامه ی دادفری(204)

علی صابری

به نام خدا

سرپرست ارجمند و گرامی دادگاههای تجدیدنظر استان تهران

با درود و سپاس

درباره پرونده 140191920004879959 بشماره بایگانی 0100406 و پیرو پژوهش خواهی خوانده نخستین پرونده نسبت به دادنامه صادر شده از شعبه دوم دادگاههای عمومی حقوقی لواسانات با ابطال تمبر مالیاتی مرحله پژوهشی و داشتن اختیار لازم و با درخواست رد اعتراض و استواری دادنامه نخستین با اختیار برگرفته از ماده 346 آیین دادرسی مدنی در پاسخ به آگاهی می رسانیم:

دادفران پژوهش خواه کوشش کرده اند با هوده بردن از واژه های عربی که صدالبته گاه آن ها را نابجا و از نظر دستوری نادرست نیز به کار برده اند (شایان الذکر) توخالی بودن ماهوی نوشتار خویش را بپوشانند. در حالیکه در جامعه حقوقی می بینیم که جوانی چون دکتر حسن کیا به پشت گرمی ادیب فرهیخته دکتر کزازی قانون مدنی را به پارسی سره می نگارد. روا می دانیم جوانترها دست کم تا اندازه ای از کلیشه نویسی و زمخت نگاری فاصله گیرند . (داوری با خوانندگان)

در چیستی پرونده یادآور شویم آنچه اثبات حقانیت پژوهش خواه نامیده شده قرار رد دعوی از شعبه 40 دادگاه استان است که هرگز و هیچ گاه اعتبار امر قضاوت شده ندارد (بازنویسی بیشتر نیاز نیست.)

یادآور شویم دیگر خریدار که با دادخواهمان به اشتراک و تساوی خریداران فروشنامه بوده اند دادخواهی کرده و نسبت به قطعه یک حکم قطعی انتقال اجرایی و پیرو آن سند مشاع گرفت که پاسخ اداره ثبت گویاست. همه این گریه زاری ها و مظلوم نمایی ها در آن پرونده نیز هست. می توانید بخواهید و ببینید . به عکس وانمود پژوهش خواه، دادخواهمان آبروداری و شکیبایی کرد. شاید پس از آن دادنامه فروشنده با رضایت تعهد شرعی و قانونی خود را انجام دهد. چند سال گذشت و نشد که نشد. پس دادخواهی کنونی پیش نهاده شد.

چندباری به گواهی گواهان اشاره شده است. کسانی که نامشان نه در نشست دادرسی نخستین و نه اینجا نیامده است. تازه با در نظر گرفتن دادرسی پیشین دیگر خریدار با فروشنده، دیگر چه جایی برای گواهان ادعایی پژوهش خواهان است؟

به عکس ایشان ما گواهانی داریم که گرچه نیاز چندانی به شنیدن گفته هایشان نیست ولی حاضرند در دادگاه گواهی دهند.

بر خلاف وانمود پژوهش خواه تحقیق و معاینه محل، درستی گفته ما بر تصرفات دادخواهمان در قطعه یک را اثبات می کند.

لزوم هوده بردن از نظر کارشناس با نگاه به دادرسی پیشین و اسناد موجود بیشتر به شوخی می ماند پس از پاسخ دادن در این باره خودداری می کنیم.

جدای از بحث اداره ثبت در چگونگی تفکیک به دو قطعه که جای طرح آن اینجا نیست سهم الارث پژوهش خواه مربوط به قطعه یک است  که آن را به پژوهش خوانده و دیگر خریدار فروخت و در قطعه دو سهم الارثی به چشم نمی خورد تا موضوع فروش بوده باشد. این دست و پا زدن و گریز از تعهد همراه با سو استفاده از رابطه سببی موجب شد احقاق حق دادسپارمان (موکل) چند سالی به درازا کشد وگرنه وی می بایست همراه دیگر خریدار دادنامه و سند می گرفت، کمتر هزینه می داد و ... . امید که با شتاب لازم قانونی تصمیم گیری شود تا با رد پژوهش خواهی دادنامه درست قانونی و عادلانه استوار شده و دادخواهمان (موکل) به حقش برسد

پافشاری پژوهش خواه بر بیسوادی بیشتر خنده آور است تا موضوعی جدی، در نشست دادرسی هم گفت و هنگامی که با پرسش های دادرس فرهیخته رو به رو شد که چرا امضا کردی و چه چیز را و قرار بود چی بفروشی ؟ از پاسخ درماند. سکوت کرد  و گفته هایش ناساز از آب درآمد. بی گمان این بازی شما را نیز درگیر نخواهد کرد . بدین سان رد پژوهش خواهی و استواری دادنامه را خواستاریم.

با سپاس دوباره

دادفران پژوهش خوانده

علی صابری- مهدی شیرخانی

دیدگاه کاربران

;

نام

ایمیل شما

تلفن شما

نظر شما

تصویر جدید

;