آموخته ها و اندوخته های یک دادفر

کارنامه ی دادفری(422)

علی صابری

به نام خدا

دادرس ارجمند وگرامی شعبه یکم دادگاههای عمومی حقوقی بخش رودبار قصران

با درود و سپاس

درباره پرونده 140291920008515939 بشماره بایگانی 0201896 آن شعبه دربردارنده دادخواست خواهان در برابر خواندگان به خواسته بازتاب یافته در دادخواست که هنگام رسیدگی 30/10/1402 ساعت 15/9 تعیین شده با پیش نهادن این نگاشته در پدافند از تمامی خواندگان، با حفظ حق خواندگان به دادفری از ایشان در نشست دادرسی به آگاهی می رسانیم:

پیش از هرچیز کاربست ماده 109 آیین دادرسی مدنی و تبصره آن را خواستار بوده  و برآن پافشاری می کنیم.

چه، خواهان در 7 ماه گذشته یعنی از خرداد تا کنون سه دادخواست بی مبنا و دعاوی واهی و ایذایی پیش نهاد  دو تا در شعبه دوم همین حوزه (بایگانی 0200151 و 0200194) و یکی در شعبه یکم (بایگانی 0201518) که هر سه رد شدند به یکی از دادنامه ها اعتراض شد و شعبه 3 دادگاه استان آن را استوار کرد. پس می بینید که پافشاری ما بر بکارگیری ماده 109 بی دلیل نیست. پیش تر هم خواستیم و پذیرفته نشد که در آن صورت شاید این چهارمین دادخواست پیش نهاده نمیشد و وقت و هزینه خواندگان و امکانات فضای دادگاه هدر نمی رفت. خواهشمندیم این بار این درخواست را بپذیرید.

نمی دانیم همکار تازه وارد شده به این پرونده از سه پرونده پیشین آگاه هستند یا نه و اگر آری چرا بدان ها اشاره نکردند؟!

خواسته خواهان منجز نیست و رسیدگی بدان مستلزم دور و تساسل است و باطل .

به تاکید خواهشمندیم سه پرونده پیش گفته به شماره های 0200151 و 0200194 شعبه 2 حقوقی و 0201518 شعبه 1 حقوقی مطالبه و مورد بهره برداری قضایی قرار گیرد. دادنامه ها را در نشست دادرسی پیشکش خواهیم کرد. دادنامه ی شعبه یک که همان جا قطعی شد بر دور و تسلسل در خواسته های خواهان تاکید کرده و مفصل توضیح داده است.

به فرض محال که این ایراد را نپذیریم خواهان مدعیست که پول پرداختی دادباختگان دادنامه  شعبه 25 استان  که در صندوق دادگستری است مال خواندگان نیست و از آن اوست. رقمی حدود 6 میلیارد تومان. پس باید بر همین پایه هزینه دادرسی بپردازد. در پرونده های پیشین هم گفتیم اگر پذیرفته میشد خواهان که اکنون دعاوی واهی و ایذایی برایش رایگان است از تکرار پرهیز میکرد خواهشمندیم پرونده برای تکمیل هزینه دادرسی به دفتر برگردد.

نسبت به مستند ابرازی خواهان جداً و اکیداً ابراز تردید می کنیم . در پرونده های پیشین هم گفتیم صدالبته که با وجود ایرادات شکلی نوبت به رسیدگی درستی امضای پدر طرفین نرسید و این کار انجام نشد. اکنون هم به تاکید بر تردید خویش نسبت به درستی امضا شادروان عبدالله بابایی پابرجا هستیم و رسیدگی را خواستاریم.

خواهان از در مالکیت دیگری بودن مال، یا همان مستحق للغیر آگاه بوده. به فرض محال که امضای آن درست باشد محق به گرفتن غرامت نیست چرا که خودش در کنار خواهران وبرادران برای مطالبه غرامت از ید پیشین پدرش شرکت داشته و آنجا مدعی خرید نشده در هر سه دادگاه پیشین دادرسان رسیدگی کننده این موضوع مهم را پرسیدند و پاسخی درخور از شهین بابایی نشنیدند هر چه بود بهانه و مظلوم نمایی و آه و زاری بود نه استدلالی قانع کننده.

به فرض محال درستی امضای مورث دو ور پرونده و باز به فرض محال اثبات جهل خواهان به مالکیت دیگری، فروشنامه 10/3/1395 دارای کد رهگیری ارائه شده در بند 6 دلایل و منضمات دادخواست وجه التزام قراردادی دارد که در بند 2-5 از ماده 5 قرارداد به صراحت میزان خسارت وارده به خریدار علاوه بر استرداد ثمن مشخص و توافق شده است. پس اگر خواسته را منجز بدانیم، پرداخت هزینه ی دادرسی را ضروری ندانیم، امضا را درست بدانیم و خواهان را جاهل به موضوع که البته همگی فروض محال اند، او محق به دریافت 50 میلیون تومان به عنوان اصل ثمن معامله بعلاوه پنج میلیون ریال معادل پانصد هزار تومان به عنوان وجه التزام قراردادیست، نه یک ریال بیشتر. پس این بازی تکراری دعاوی ایذایی و درخواست غرامت به نرخ روز، هرگز ره به جایی نخواهد برد. بدین سان است که رد دعوی را خواستاریم.

با سپاس دوباره

دادفران خواندگان

علی صابری- مهدی شیرخانی

دیدگاه کاربران

;

نام

ایمیل شما

تلفن شما

نظر شما

تصویر جدید

;