کارنامه ی دادفری(435)
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
کارنامه ی دادفری(435)
علی صابری
به نام خدا
سرپرست ارجمند و گرامی دادگاههای تجدیدنظر استان تهران
با درود و سپاس
درباره پرونده 140191920005860310 به شماره بایگانی 0100566 شعبه یکم دادگاههای عمومی حقوقی لواسانات و پیرو پژوهش خواهی خواندگان نخستین نسبت به دادنامه دادگاه دربردارنده حکم خلع ید و قلع و قمع مستحدثات با داشتن اختیار شرکت در مرحله ی بالاتر و ابطال تمبر قانونی این مرحله به آگاهی می رسد:
دادنامه دادگاه درست و قانونی است و استوار شدن آن و پذیرفته نشدن اعتراض، بدیهی و قطعی است.
با حضور دوست نازنین دکتر اکبر براتی که حرفه ای و اخلاق مدار هستند امید است موضوع با سازش سرانجام یابد و نیاز به دادرسی بیشتر نباشد.
انگیزه دادخواهمان (موکل) از پیش نهادن دادخواست به واقع چشم داشت به 70 متر زمین نیست چون می خواسته برای ملکش سند تک برگ بگیرد و این اندازه در تصرف خواندگان بوده ناچار به تعیین تکلیف است تا اداره ثبت بتواند سند تک برگ صادر کند. حکم قانون است و هوده هم دارد. این درگیری ها می گذرند و یک بار برای همیشه جایگاه املاک پایدار می شود البته امیدواریم اجرای این مقررات هم مانند برخی قوانین خوب پیشین، متروک نشود. به هر حال با دکتر براتی پیشینه سازش در پرونده ها به عنوان دادگویان(وکلای) هر دو ور پرونده را داریم(پرونده فرزندان پرفسور میرشمسی) اخلاق ایشان در نشست دادرسی نیز نمونه و برای جوانان درس است . محکم و جدی اما مودب و با احترام به دادفر (وکیل) روبه رو، حتی در حضور دادخواه (موکل) خودشان. باشد که یاد بگیریم که می توان پدافند (دفاع) را سرسختانه انجام داد اما با ادب و احترام و خوشرویی. این آتش جنگ بین هر دو ور پرونده را نیز فرو می کاهد. آنچه او در روز کارشناسی و در توجیه دادسپارانش (موکلین) در احترام به کارشناسان و ما انجام داد نیز درس بزرگی بود. رفتار و رویکرد آنها از کینه جویی به آرامش تبدیل شدو اما پاسخ به نوشتار:
بر خلاف پنداشته همکارمان، در پرونده دیگری که به دلیل اینکه در سوابق ثبتی نام خواهان نیامده بود قرار رد صادر شد سپس با انجام تشریفات و آمدن نام مالک در دفتر املاک، این بار دادخواستی درست در برابر هر دو خوانده پیش نهادیم. (داستان جلب ثالث در اساس اینجا مطرح نبود و نیست)
موضوع خلع ید و قلع و قمع است و دادگاه محل جای گرفتن ملک، شایسته به رسیدگی، در دادنامه هم آمده. دادخواستی دربردارنده ابطال سند یا چیز دیگر وجود ندارد و بحث تعارض اسناد هم مطرح نیست تا اداره ثبت شایسته باشد. پس ایراد به شایسته نبودن هم شنیدنی نیست.
آنچه همکار ارجمندمان درباره تعارض اسناد و وجود پرونده در هیات نظارت گفته نادرست می نماید و دلیلی بر آن آورده نشده است.
در چیستی پرونده نیز از آنجا که موضوع کوچه ربطی به همسایگی ایشان نداشته و اندازه کسر شده از ملک خوانده بابت کوچه را شهرداری پاسخگو خواهد بود این بخش نیز موجه نمی نماید .آنچه در ید خوانده است ربطی به کوچه ندارد شاید شیفت و تغییر پلاک های سمت دیگرشان، ایشان را وارد ملک خواهان کرده که بی گمان خواهان محق است این بخش را از تصرف آنها درآورده پیوست ملک خود کند .
سازش آنجا ممکن بود که در دادرسی بر پایه قانون رفع تجاوز خرید به بهای روز را درخواست کنند. هرچند خلع ید به اساس بنای ایشان زیان نمی زند و دربرگرفته این قانون نیستند اما خواهان حسن نیت داشت و در آن هنگام حاضر بود به بهای روز بفروشد، نخواستند و نکردند، پس ناچار به خلع ید هستند که بدین سان رد پژوهش خواهی و استواری دادنامه را خواستاریم.
با سپاسی دوباره
دادفران پژوهش خوانده
علی صابری- مهدی شیرخانی
